اعتراف هولناک قاتل همسر سوم: «ترسیدم دوباره زنده شود، برای همین دستوپایش را بستم»

اواخر سال ۱۴۰۲ قتل زن ۴۰ سالهای در خانهای اطراف تهران به پلیس گزارش شد. مأموران با ورود به محل حادثه با پیکری روبهرو شدند که دستان و دهانش با شال بسته شده و با طناب خفه شده بود؛ در حالی که دو فرزند ۱۶ و ۹ ساله او در اتاق دیگر خواب بودند.
بررسیهای اولیه نشان داد مقتول چند ماه قبل با مردی به نام «خسرو» به عقد موقت درآمده و با او زندگی میکرد. اما پس از جنایت، خسرو ناپدید شده بود. فرزندان زن در اظهاراتشان گفتند: «خسرو همسر سوم مادرمان بود. دیشب در خانه بود ولی صبح که بیدار شدیم غیبش زده بود.»
چند ساعت بعد، بیمارستانی در ورامین خبر داد که خسرو با علائم خودکشی به اورژانس منتقل شده است. او پس از بهبودی اولیه بازداشت شد و در اعترافاتش گفت که طی شش ماه رابطه با مقتول، حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان برای راهاندازی سالن زیبایی به او پرداخت کرده اما هیچ کاری پیش نرفته و بدهیهایش سنگین شده است. او گفت شب حادثه پس از جر و بحث و در حالی که مشروب مصرف کرده بود، در اوج عصبانیت طنابی دور گردن زن انداخته و او را خفه کرده است. سپس از ترس فرار کرده و قصد خودکشی داشته که ناموفق مانده است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. اولیای دم—پدر، مادر و فرزندان مقتول—خواستار قصاص شدند. در ادامه، وکیل متهم درخواست بررسی جنون او را مطرح کرد، اما کمیسیون پزشکی قانونی ادعای جنون را رد کرد.
دومین جلسه دادگاه
در جلسه اخیر نیز اولیای دم بر قصاص تأکید کردند. متهم در جایگاه گفت: «همسرم را دوست داشتم، اما آن شب نام فردی را آورد که عصبانیم کرد.» این سخن با اعتراض خانواده مقتول همراه شد. آنها پرسیدند: «اگر او را دوست داشتی، چرا دستوپایش را بستی؟»
خسرو پاسخ داد: «من خیلی فیلم ترسناک میدیدم. وقتی او را خفه کردم، از چهرهاش وحشت کردم. یک لحظه فکر کردم ممکن است مثل شخصیتهای فیلمها زنده شود و به من حمله کند. برای همین دستوپایش را بستم.»
روزنامه ایران نوشت: وکیل متهم نیز مدعی شد اقدام به خودزنی پس از قتل نشانه جنون است و خواستار تبرئه او شد. پس از پایان دفاعیات، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.











