دوستی قدیمی، دشمنی امروز؛ چطور طالبان به بزرگترین چالش امنیتی پاکستان تبدیل شد؟

بازتاب– مرز ۲۶۰۰ کیلومتری دیورند میان افغانستان و پاکستان بار دیگر به صحنه درگیریهای سنگین نظامی تبدیل شده است؛ نبردی که ناظران آن را شدیدترین تقابل دو کشور از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱ میدانند.
تنشها از اواخر هفته گذشته و پس از حمله هوایی ناشناسی به حومه کابل آغاز شد. طالبان این حمله را به پاکستان نسبت داد و آن را «نقض آشکار حاکمیت افغانستان» توصیف کرد. اسلامآباد ضمن خودداری از پذیرش مسئولیت، مدعی شد هدف عملیات، پناهگاههای گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) بوده است؛ گروهی که از خاک افغانستان علیه ارتش پاکستان فعالیت دارد. در نتیجه این حمله، چند فرمانده کلیدی TTP کشته شدند و طالبان وعده «پاسخ درخور» داد.
عملیات تلافیجویانه طالبان و نبرد در امتداد دیورند
چند روز بعد، طالبان با حمله به پاسگاههای مرزی پاکستان در ولایتهای هلمند و کنر، سه پایگاه نظامی را تصرف کرد.
«ذبیحالله مجاهد» سخنگوی دولت طالبان، اعلام کرد در این عملیات ۵۸ سرباز پاکستانی کشته و دهها تن زخمی شدند. او همچنین از کشته شدن بیش از ۲۰ نیروی طالبان خبر داد.
پاکستان بلافاصله واکنش نشان داد. به گفته مقامات نظامی اسلامآباد، ارتش با آتش توپخانه سنگین و حملات متقابل در چهار منطقه مرزی، ۱۹ پاسگاه طالبان را منهدم کرده است. تلویزیون ملی پاکستان نیز تصاویری از پایگاههای در حال سوختن طالبان منتشر کرد.
جنگ روایتها و اتهامهای دوطرف
طالبان میگوید در حال دفاع از تمامیت ارضی افغانستان است، اما پاکستان مدعی است که حملاتش علیه پناهگاههای تحریک طالبان پاکستان صورت گرفته؛ گروهی که اسلامآباد آن را تهدید مستقیم علیه امنیت ملی خود میداند.
«محسن نقوی»، وزیر کشور پاکستان، حملات طالبان را «بیدلیل و غیرقانونی» خوانده و تأکید کرده است: «نیروهای شجاع پاکستان هیچ تجاوزی را تحمل نخواهند کرد و پاسخ قاطع خواهند داد.»
در مقابل، «عنایتالله خوارزمی»، سخنگوی وزارت دفاع طالبان، گفت: «این حملات پاسخی به نقضهای مکرر مرزی و تجاوزهای هوایی اخیر پاکستان است.»
بحران در نقطه جوش؛ تحلیل کارشناسان
پاکستان زمانی حامی اصلی طالبان بود، اما اکنون همان گروه به یکی از چالشهای امنیتی بزرگ این کشور بدل شده است. اسلامآباد انتظار داشت طالبان پس از بازگشت به قدرت، با TTP مقابله کرده و مانع از فعالیتهای آن در خاک افغانستان شود، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد، بلکه گزارشها نشان میدهد TTP از خاک افغانستان برای سازماندهی عملیات علیه نیروهای پاکستانی بهره میبرد.
در نتیجه، پاکستان طی ماههای گذشته چندین بار مواضع این گروه را در خاک افغانستان هدف حملات هوایی قرار داده است؛ اقدامی که کابل آن را «نقض حاکمیت ملی» خوانده و تهدید به پاسخ متقابل کرده است.
ریشه این بحران به قرن نوزدهم بازمیگردد، زمانی که بریتانیا «خط دیورند» را بهعنوان مرز رسمی میان افغانستان و هند بریتانیایی ترسیم کرد. پس از استقلال پاکستان در ۱۹۴۷، کابل هرگز این مرز را به رسمیت نشناخت و همین مسئله به منبعی دائمی از تنش میان دو کشور تبدیل شد.
در دهههای بعد، پاکستان با اتخاذ سیاست موسوم به «عمق استراتژیک»، همواره تلاش کرده بود نفوذ خود را در افغانستان حفظ کند؛ سیاستی که در دوره حکومت طالبان (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱) به اوج رسید. اما بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱ بهجای ایجاد ثبات، نوعی سردرگمی ژئوپلیتیکی جدید برای اسلامآباد به همراه آورد.
تحلیلگران میگویند روابط اسلامآباد و کابل اکنون به خطرناکترین مرحله در دو دهه اخیر رسیده است.
«مایکل کوگلمان»، کارشناس مسائل جنوب آسیا، هشدار داده است: «افزایش بیسابقه حملات متقابل، نشانه رسیدن روابط دو کشور به نقطه جوش است. با توجه به عدم شناسایی رسمی مرز دیورند از سوی افغانستان و حجم بالای اطلاعات گمراهکننده، خطر بیثباتی گسترده بسیار بالاست.»
از سوی دیگر، «امتیاز گل»، تحلیلگر امنیتی در اسلامآباد، میگوید: «پاکستان از امتناع طالبان در اقدام علیه تحریک طالبان پاکستان ناراضی است و حملات اخیر در کابل احتمالاً پاسخی به این سرخوردگی بوده؛ اما واکنش نظامی طالبان، بحران را از کنترل خارج کرده است.»
چهره پنهان بحران؛ پناهگاههای تحریک طالبان پاکستان
اسلامآباد بارها طالبان را متهم کرده که پناهگاههای امن برای اعضای تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان فراهم کرده است. گزارش اخیر سازمان ملل متحد نیز نشان میدهد که طالبان افغان و تحریک طالبان پاکستان روابطی «نزدیک و ریشهدار» دارند و این گروه از خاک افغانستان برای طراحی عملیات علیه پاکستان استفاده میکند.
به گفته کارشناسان سازمان ملل، طالبان افغان نه توانایی و نه تمایل لازم برای مهار این تهدید را دارد. این مسئله، یکی از محورهای اصلی بیاعتمادی و تنش میان دو کشور محسوب میشود.
ناکارآمدی راهحل نظامی؛ خطر گسترش بیثباتی
کارشناسان نظامی معتقدند حملات هوایی و توپخانهای پاکستان، بیش از آنکه راهحل بحران باشد، واکنشی سیاسی برای مهار افکار عمومی داخلی است. به باور آنان، تجربه تاریخی افغانستان نشان داده هیچ قدرتی نتوانسته با نیروی نظامی در این سرزمین به موفقیت برسد.
در همین راستا، «مایکل کوگلمان» هشدار میدهد: «این چرخه حمله و تلافی، نهتنها برندهای ندارد، بلکه میتواند منطقه را وارد بیثباتی مزمن کند.»
واکنشهای منطقهای
افزایش تنش میان افغانستان و پاکستان با واکنش فوری کشورهای منطقه همراه بود.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، خواستار خویشتنداری دو طرف شد و اعلام کرد: «ثبات میان پاکستان و افغانستان به معنای ثبات کل منطقه است. تهران آماده میانجیگری برای کاهش تنشهاست.»
قطر و عربستان سعودی نیز در بیانیههایی جداگانه بر ضرورت گفتوگو و پرهیز از اقدامات تحریکآمیز تأکید کردند.
آینده چه می شود؟
در حالیکه هر دو کشور مدعی پیروزی در نبردهای اخیر هستند، ناظران معتقدند هیچیک از این بحران سود نخواهند برد. پاکستان میکوشد طالبان را وادار به مقابله با تحریک طالبان پاکستان کند، اما این فشار میتواند موج تازهای از حملات تلافیجویانه در داخل خاک این کشور بهراه اندازد.
به نظر میرسد مرز دیورند، بار دیگر در آستانه تبدیلشدن به کانون جدید بحران جنوب آسیا است؛ جایی که سایه سنگین بیاعتمادی، رقابتهای امنیتی و جنگ نیابتی، آیندهای پرمخاطره را برای کل منطقه رقم میزند.