کامران تفتی: نمیتوانم برای مردم نقش بازی کنم
یک بازیگر که برنامهای را اجرا میکند میتواند حس بگیرد در کنش و واکنشها رفلکس داشته باشد، اما هیچوقت نمیتواند برای مخاطبان بازی کند.
متولد ۱۹ فروردینماه ۵۹ و پسر اردشیر تفتی است. فارغالتحصیل بازیگری است، اولین تجربه تصویری او در سال ۷۳ با بازی در مجموعه «سفرآخر» به کارگردانی مهرداد خوشبخت اتفاق افتاد. بعد از آن در کارهای مهدی فخیمزاده حضور پیدا کرد که بازی در سریال «خواب و بیدار» به کارگردانی مهدی فخیم زاده یک اتفاق حرفهای برای او تلقی میشود. کامران تفتی بازیگری است که علاوه بر فعالیت در عرصه فیلم و سریال، اجرا و خوانندگی را هم جزو فعالیتهای اصلی خود قرار داده است. فصل اول برنامه «وقتشه» با اجرای تفتی روی آنتن شبکه نسیم رفت. تفتی از این برنامه به عنوان روح تازهای در تلویزیون یاد میکند. او بین اجرا و بازیگری تفاوتی قائل نیست و همه شاخههای عرصه هنر برای او یک معنی مترادف دارند؛ پاسخهای کامران تفتی در خصوص بازیگری، اجرا والبته فعالیت در عرصه موسیقی را در این گفتوگو میخوانید.
چهشد که اجرای برنامه «وقتشه» را قبول کردید؟
چیزی که باعث شد، اجرای «وقتشه» را قبول کنم طرح جالب این برنامه بود. برنامه «وقتشه» تنها برنامهای در تلویزیون است که به موضوع عشق و ازدواج میپردازد. همیشه پرداختن به ازدواج و عشق از طریق تلویزیون دغدغه اساسی من بوده است. زمانی که اجرای این کار به من پیشنهاد داده شد، دیدم فرصت خوبی است تا بتوانم از طریق رسانه درباره این موضوع با مردم در ارتباط باشم. «وقتشه» در کنار عشق به ازدواج آسان نیز میپردازد. این برنامه یک روح تازه در تلویزیون بود. جای «وقتشه» در کنداکتور شبکهها خالی بود. این برنامه حاصل جسارت یک گروه برنامهساز با سکانداری ابوالفضل صفری است. امیدوارم مدیران رسانه به فکر ساختن از این قسم برنامهها باشند. تا آنجایی که اطلاع دارم قرار است سری دوم این برنامه نیز دوباره ساخته شود. برای اجرا دوباره این برنامه نیاز به مطالعه و بررسیهای بیشتری دارم و امیدوارم بتوانم طبق سنوات گذشته مخاطب را پای برنامه نگهدارم.
با توجه به تجربه بازیگری و اجرا فکر میکنید بین اجرا و بازیگری فاصله است؟
مخالف این حرفم که میگویند بین اجرا و بازیگری فاصله است. بازیگری مجموعهای از کلمات و حسها است، در اجرا هم با مجموعهای ازانتقال حسها روبهرو هستیم. هر دو در یک مسیر ولی با دو ایستگاه متفاوت حرکت میکنند. به همین دلیل فضای بازیگری را از فضای اجرا و حتی خوانندگی دور نمیبینم. همه شاخههای عرصه هنر برای من یک معنی مترادف دارند که سعی میکنم در همه زمینهها به اندازه بضاعت خودم تجربهای کسب کنم. به نظر من هنرمند کسی است که در هر عرصهای حرفی برای گفتن داشته باشد. مجری قبل از اجرا همان قدر به تمرین و فنبیان نیازمند است که بازیگر قبل از بازی و تصویربرداری نیاز دارد. پس نمیتوانیم بگوییم اجرا و بازیگری دو مقوله جدا از هم هستند. کسی که بتواند بازی کند از پس اجرا هم بر میآید. برخی برای اجرا قدرمطلق قائل هستند و میگویند بازیگر نباید وارد عرصه اجرا شود، با این نظریه از اساس مخالف هستم.
بین مخاطبان این فکر جا افتاده که وقتی بازیگری برنامهای را اجرا میکند بیشتر از اجرا شاهد بازی او در برنامه هستند؛ کامران تفتی چقدر این موضوع را تایید میکند؟
چه در بازیگری و چه در اجرا تمام سعی بر این است که واقعیت ها گفته شود. چه در فیلمهایی که بازی میکنم و چه در اجرای برنامه «وقتشه» تمام سعیم بر این مبنا بوده است تا واقعیتها را جلوی چشم مخاطب بگذارم. حتی اگر قرار است در فیلمی عربی صحبت کنم تلاش میکنم تا به لهجه واقعی عربی نزدیک شوم. حالا فرض کنید کامران تفتی با تمام این حسایتها اجرای برنامهای روی دوشش است. من نمیتوانم برای مردم نقش بازی کنم. در تمام مدتی که این برنامه را اجرا میکردم روی تک تک حرکاتی که انجام میدادم وسواس خاصی داشتم. یک معضل که گریبان گیر اتفاقات فرهنگیمان شده، همین موضوع ادا درآوردن است. به نظر من کاری که دلی نباشد و در عوض ادا و بازی چاشنیاش شود، مردم آن را پس میزنند. اگر برنامه «وقتشه » را مخاطبان دوست داشتند و یک اتفاق عاشقلانه رسانه تلقیاش میکردند جدای از گروه کارگردانی و تهیه خوب همین ادا و بازی نداشتن در اجرای مجری آن برنامه بوده است. یک بازیگر که برنامهای را اجرا میکند میتواند حس بگیرد در کنش و واکنشها رفلکس داشته باشد، اما هیچوقت نمیتواند برای مخاطبان بازی کند.
همزمان در سه سریال «سردلبران»،«سایبان» و از «یادها رفته» بازی میکنید؛ این سریالها از لحاظ زمانی متفاوت هستند بازی در این سه سریال بهطور همزمان سخت نیست؟
بازی در سه سریال، آن هم به طور همزمان که نقشها و حتی زمانها و شهرهایی که در آن کار میکردیم برایم سخت بود، اما تمام تلاشم را برای بازی در هرسه کار کردم تا این تفاوت زمانی و مکانی در بیاید. مخاطب بعد از تماشای این سریالها به رنگآمیزی نقشها پی خواهد برد و این همان چیزی است که یک بازیگر در تمام سالهایی که بازی میکند در پی رسیدن به آن است. اینکه بخواهیم جای فرد دیگری باشیم سخت است. بازیگری که بتواند آن قدر در نقش فرو برود که مخاطبان تا مدتی آن را با نام کاراکتری که بازی کرده است یاد کنند، یعنی آن قدر نقشش را خوب بازی کرده و خودش را فراموش کرده است که مردم او را با هویت جدید میشناسند. این ویژگی و کاربلدی میتواند بازیگر را محبوبتر کند. من برای بازی در این مجموعهها سراغ کارگردانهایی رفتهام که درسشان را در تلویزیون پس دادهاند. بهرام بهرامیان، محمدحسین لطیفی و برادران محمودی، نامهای آشنای سریالسازی و فیلم سازی هستند. کارنامه کاری هر کدامشان نمایانگر ماحصل کاری که در تولید آن هستند خواهد بود. تلویزیون به نام و آثار این بزرگواران نیاز دارد.
مدتی است در سیما ساخت سریال های تاریخی پا گرفته است و مدیران بر این عقیده هستند اگر فضای سریالها از فضای آپارتمانی دور شود مخاطبان بیشتر، سریالها را دوست خواهند داشت؛ شما به عنوان بازیگر چقدر به این موضوع معتقد هستید؟
سالهاست که این تصمیمها در سیما گرفته میشود اما هیچوقت به مرحله انجام نمیرسند. اگر هم برسند با مشکل بزرگی به اسم بودجه سازندگان سریالها روبهرو خواهند بود. بودجهای که در اختیار سازندگان قرار میگیرد در حد همان فضای آپارتمانی است. کارگردانان و تهیهکنندگان هم به فضای آپارتمانی روی میآورند. به نظر من ما در ساختار سریالسازیهایمان مشکل داریم تا فضاسازی. بیایم مشکلاتی را که باعث میشوند یک مجموعه نمایشی حتی در یک آپارتمان کوچک خوب ازآب در نیاید را بررسی کنیم، بعد برسیم سر موضوع فضایی که قرار است آن فیلم تصویربرداری بشود. بیایم فیلمنامهها را مورد بررسی قرار دهیم که چرا اینقدر ضعیف نگارش میشوند.
درفیلم سینمایی جدیدی قرار است بازی کنید؟
قرار است در فیلمی به اسم «ماهورا» به کارگردانی امیر زرگرنژاد بازی کنم. این فیلم در جشنواره فیلم فجر اکران خواهد شد.
اشارهای هم به فعالیتهای موسیقیایی خود کنید، از آلبوم جدید خود بگویید.
اولین آلبوم موسیقیام «عکس زمستونی »نام داشت که مردم آن را دوست داشتند و در حال حاضر مشغول تدارک جدیدترین آلبوم موسیقیام هستم. از آنجایی که زمستان برایم خوش بوده، امیدوارم تا اسفندماه سال جاری این اثر را منتشر کنم. هنوز نام قطعی آن مشخص نیست اما با حالوهوای زمستان مرتبط خواهدبود.