کار خیر از دیدگاه اقتصاد، برای خروج از رکود اقتصادی صدقه بدهید!
شاید اولینبار جان مینارد کینز بود که پیشنهاد کرد برای خروج از رکود اقتصادی باید مردم را به خرج کردن بیشتر و پسانداز کمتر تشویق کرد. البته کینز هم میدانست که در روزهای سخت اقتصادی مردم حاضر نمیشوند به بازار بروند و پسانداز خود را خرج کنند. اما سیاستهای انبساطی دولت میتواند تمایل مردم به پسانداز را کاهش دهد. در شرایط رکود، بیشترِ مردم خسیستر میشوند و همین موضوع میتواند باعث پایین آمدن سرعت گردش پول و وخیمتر شدن اوضاع شود. هر عاملی که بتواند از مقدار پسانداز و خرجهای سرمایهای کم کند و بر سرعت گردش پول بیفزاید، میتواند به خروج از رکود اقتصادی کمک کند. صدقه یکی از ابزارهایی است که در رونق دادن به بازار موثر است. اما چطور؟
وقتی بازار دچار رکود شده باشد، تمایل فردی به سمت حذف مخارج اضافی است. ممکن است رستوران نرویم، سفر نکنیم، لباس نخریم و اشتراک اینترنت خود را قطع کنیم. در روزهای سخت بیشتر پولها خرج خرید کالاهای سرمایهای میشوند: طلا، سکه، خودرو، ارز، سهام و غیره.
در شرایط رکود صدقه میتواند از پسانداز ما کم کند و به گردش پول سرعت بدهد.
در این شرایط ممکن است تمایل به خرید کالای دستدوم هم بیشتر شود. همین عوامل باعث راکدتر شدن بازار و به دنبال آن کم شدن سطح عمومی درآمدها میشود. پول کمتری خرج میکنیم و وضعمان بهتر نمیشود. در این روزهای سخت صدقه میتواند از پسانداز ما کم کند و به گردش پول سرعت بدهد.
کالاهای مصرفی بجای کالاهای سرمایهای
بهشخصه ممکن است در پایان ماه، پول اضافه خود را به سهام تبدیل کنم. دوستانم در آخر ماه پولی را که اضافه میآورند، در بانک پسانداز میکنند تا با آن کالایی بادوام مثل کامپیوتر یا گوشی موبایل بخرند. اما کسی که صدقه میگیرد معمولا در تامین شرایط اولیه زندگی خود مشکل دارد.
اجناس خاک گرفته، مغازههای خالی، کسبه بیکار… آیا هیچکس هیچ پولی برای خرج کردن ندارد؟
اگر بخشی از دارایی خود را صدقه بدهم، این پول به بازار میرود و خرج خرید نیازهای اولیه مثل خوراک، دارو، لباس و دیگر کالاهای مصرفی میشود. همین موضوع میتواند سهمی هرچند کوچک در رونق بازار و سریعتر شدن گردش پول بازی کند. برای اطمینان از خرج شدن پول برای کالاهای مصرفی، میتوانیم خودمان این کالاها را بخریم و صدقههایی غیرنقدی بدهیم.
صدقه و تقویت سرمایه اجتماعی
ضعیف شدن سرمایههای اجتماعی از خطرات طولانی شدن دوران رکود است. در دوران رکود دیدوبازدیدها کم میشود، مردم کمتر برای هم هدیه میخرند، کمتر در کافهها و رستورانها مینشینند و از مهمانیهای غیرضروری پرهیز میکنند.
از طرفی بازار راکد میتواند اعصاب مردم را ضعیفتر کند و به خشونت و بیحوصلگی در سطحی گسترده دامن بزند. رقابت برای کالاهای رایگان و عمومی یا کالاهای ارزانقیمت و یارانهای از دیگر ویژگیهای دوران رکود است.
همینکه ما به اطرافمان نگاه کنیم و به دنبال کسی بگردیم که به او صدقه بدهیم، میتواند باعث تقویت روحیه همدلی و جلب اعتماد اجتماعی شود. همچنین شما سادهتر میتوانید به یک فرد خیر اعتماد کنید تا به آدمی ناخنخشک. به این شکل تقویت فرهنگ صدقه و کار خیر در بازسازی سرمایههای اجتماعی ازدسترفته تاثیر میگذارد.
جامعهای بهتر و بانشاطتر
بررسیهای علمی نشان داده است که کار خیر، شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و بخشندگی باعث افزایش نشاط و بهبود روحیه فردی میشود. این درست همان چیزی است که یک جامعه راکد به آن نیاز دارد.
فرض کنید یک هفته است که به مغازه میروید و هیچ مشتریای ندارید. در این شرایط امید در شما از بین میرود و روحیه خود را برای توسعه کسبوکار و تلاش بیشتر از دست میدهید. اما همینکه گره از کار کسی باز کنید، نشاط ازدسترفته خود را به دست خواهید آورد و با روحیه بهتری به ادامه کار خود میپردازید.
جنبشی در ابعاد ملی
طبیعی است که با صدقه دادن یک یا دو نفر نمیشود رکودی در ابعاد ملی را ریشهکن کرد. ما به احیای فرهنگ صدقه در ابعاد ملی نیاز داریم. فرهنگی که رگوریشههای آن هنوز در دل مردم وجود دارد. لازم است که حجم صدقات آنقدر زیاد باشد که سرعت گردش پول تغییری محسوس کند. در غیر این صورت مقدار صدقات در مقایسه با ثروتهای خشکشده در بانک یا در بازار مسکن، ارز و طلا قابل صرفنظر کردن خواهد بود.
شاید بهسختی بتوانیم به عموم مردم توصیه کنیم که وقتی مشکل مالی دارند به بازار بروند و سعی کنند پول بیشتری خرج کنند تا وضعشان بهتر شود. بیشتر مردمی که اقتصاد نخواندهاند یا با نظریات کینز موافق نیستند حرف شما را باور نخواهند کرد. اما شاید اگر به آنها بگویید که «در وقت تنگدستی صدقه بدهید تا گره از کارتان بار شود» حرفتان را باور کنند. بهاینترتیب ترویج فرهنگ صدقه با هزینهای کم به خروج از شرایط رکود کمک خواهد کرد.
احیای اعتماد شرط لازم برای احیای یک فرهنگ
یادم میآید قدیمترها مادرم برای هر کاری صدقه کنار میگذاشت. بهخصوص وقتی با مشکل مالی مواجه میشدیم، پرداخت صدقه از اولین اقدامات او بود. اما امروزه خواسته یا ناخواسته این فرهنگ در بین مردم کمرنگ شده است. خیلی از مردم به صندوق صدقات اعتماد ندارند. وقتی فقیری را میبینیم که در مقابل صندوق ایستاده است و سعی میکند از آن پول بیرون بکشد، به صندوقها جمعآوری کمکهای نقدی بدبین میشویم. صندوقهایی که بهسادگی با روشهای نوین پرداخت، مثل پرداخت با کارت بانک یا کارت مترو قابل تعویض هستند. در این روشهای نوین فرد خیّر میتواند از سرنوشت کمکی که میکند باخبر شود.
همه باید برای احیای فرهنگ صدقه کوشش کنیم.
مجرای دیگری که برای پرداخت صدقه به ذهن میآید، کمک مستقیم به مستمندان است. اما امروزه بهسختی میتوانیم به متکدیان خیابانی اعتماد کنیم. بیشتر آنها از راه تکدی زندگی خود را میچرخانند و واقعا به کمکهای مردمی نیاز ندارند. ترکیب این دو عامل باعث میشود که میزان صدقات در کشوری اسلامی بهشدت افت کند. اگر میخواهیم تاثیر صدقات را در اقتصاد ملی خود ببینیم، باید برای احیای این اعتماد ازدسترفته گامهایی جدی برداریم تا بتوانیم پتانسیل نهفته در قلب مردم را به فعل تبدیل کنیم.
یکی از هفتاد بلا
البته صدقه دادن و کمک به نیازمندان میتواند تاثیرات اجتماعی و اقتصادی مثبت زیادی داشته باشد. همینکه وضعیت معیشت فقرا بهتر شود، سلامت اجتماعی ارتقا پیدا کند و کودکان فقیر بتوانند تحصیل کنند، تمام جامعه را از منافع خود بهرهمند میکند.
ما تنها به یکی از ویژگیهای مثبت فرهنگ صدقه اشاره کردیم. یکی از پیشنهادها برای تقویت اعتماد برای صدقه، معرفی نمونههای عینی به مردم است. اینکه بدانیم پولی که کمک میکنیم به چه کسی میرسد و در چه راهی مصرف میشود، صدقه دادن را راحتتر میکند. به کمک فناوریهای نوین میشود یک شبکه اجتماعی برای کمکهای مستقیم و البته شفاف درست کرد.