چرا اروپا را باید چالش جدید سیاست خارجی ایران دانست؟

    کد خبر :966494
ایران و چالش سیاست خارجی با اتحادیه اروپا

اروپا پیش از تحولات جنگ اوکراین و وقوع پدیده اعتراضات در کشورمان، یک کنشگر خنثی در رابطه با مسائل ایران بود، این بازیگرِ خنثی اکنون در حال تبدیل شدن به دشمن ایران است. هنر دستگاه دیپلماسی در کشورهای مختلف جهان این است که دشمنان را به بازیگرانی خنثی و در مرحله بعد در جبهه مطلوب و همراهان دولت ها تبدیل کند اما تا به اینجای کار این معادله در مورد ایران برعکس بوده است. مساله ای که باید برای آن تدابیر جدی اندیشیده و عملیاتی شود.

بازتابانقلاب اسلامی ایران از همان نخستین سال های پیروزی خود، روابط خارجی خاص و البته ملتهبی را تجربه کرده است. در دوره های مختلف، کشورهای غربی عمدتا روابط پُرتنشی را در رابطه با تهران تعریف کرده اند و با استفاده از ابزارهای مختلف سعی داشته اند به هر طریق ممکن، ایران را در دستورکارهای مطلوب خود استحاله کنند. مساله ای که عملا منجر به وقوع یک جنگ گفتمانی قابل توجه میان ایران و جهان غرب در بیش از چهار دهه اخیر شده است.

جدای از فضای سنگین حاکم بر روابط ایران و آمریکا، ایران با اروپا روابط متعادل تر و حتی در برخی دوره ها، روابط خوبی و رو به رشدی را به ویژه در حوزه تجاری و اقتصادی تجربه کرده است. در جریان مذاکرات مرتبط با احیای برجام در دولت جدید نیز شاهد بودیم که اروپایی ها تا همین چند ماه قبل، روند قابل‌توجهی از میانجی گری را میان تهران و واشینگتن در پیش گرفته بودند و سعی داشتند با اقدامات مختلف زمینه را جهت دستیابی به یک توافق جدید فراهم کنند.

با این حال، وقوع دو اتفاق عمده و محوری، تا حد زیادی بر روابط ایران با کشورهای اروپایی سایه افکنده و می‌توان گفت عملا اروپا را به یک چالش جدی برای سیاست خارجی ایران تبدیل کرده است. چالشی که حتی می تواند با توجه به نیات خاص رژیم اسرائیل و دولت آمریکا در رابطه با کشورمان، زمینه را جهت ایجاد یک اجماع گسترده بین المللی علیه کشورمان که تشدید فزاینده فشارها در ابعاد سیاسی و اقتصادی علیه تهران را به دنبال خواهد داشت، فراهم کند.

چالش اول در این زمینه، ماجرای جنگ اوکراین است. کشورهای اروپایی که جنگ اوکراین را تهدیدی جدی علیه امنیت و منافع خود و به بیان دیگر همچون خط قرمز برای خودشان تعریف می کنند، در ماه های اخیر بارها از آنچه همکاری ایران با روسیه و ارسال پهپادهای پیشرفته به این کشور عنوان می کنند، انتقاد کرده و می کنند.

در واقع، در میان کشورهای برجسته اتحادیه اروپا این حس ایجاد شده که ایران به حوزه جغرافیایی آن ها نزدیک شده و نفوذ کرده و اتحاد آن با روسیه، می تواند تبعات بسیار مخربی را برای کشورهای اروپایی و به طور کلی جهان غرب داشته باشد. از این رو می بینیم که کشورهای اروپایی به کل از روند مذاکرات احیای برجام عقب‌نشینی کرده اند و سیاست ها و رفتارهای کاملا تهاجمی را علیه ایران در پیش گرفته اند.

از سوی دیگر، وقوع پدیده اعتراضات در ایران در ماه های اخیر سبب شده که افکار عمومی اروپا که شدیدا هم نسبت به مسائل حقوق بشری حساس هستند، فشارهای فزاینده ای را به دولت ها و سیاستمداران خود وارد کنند تا روابط با تهران را تا جای ممکن محدود و بر شدت فشارها علیه ایران در قالب های مختلف بیفزایند. درست در همین رابطه است که می بینیم دولت های آلمان، فرانسه و انگلستان، در روزها و ماه های اخیر، جدای از طرح تحریم های جدید علیه ایران، به طور خاص اقداماتی نظیر گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز در فهرست سازمان های تروریستی خود در برنامه دارند.

البته که اقدامات جدید اروپا علیه ایران با انگیزه های حقوق بشری، تا حدی نیز مرتبط با نوعِ خاص کنشگری ادعایی ایران در قالب جنگ اوکراین که اروپا مکررا بر آن تاکید دارد می باشد و اینطور به نظر می رسد که این دو مولفه به نحو تنگاتنگی با یکدیگر ارتباط دارند. از این رو، یک سوال اساسی در این نقطه مطرح می شود و آن این است که سیاست درست و مناسب برای ایران جهت مقابله با این وضعیت و روندهای جدیدِ در پیش گرفته شده از سوی اروپا علیه ایران چیست؟

در پاسخ باید گفت ایران باید از تمامی ابزارها و امکانات در دسترس خود به ویژه در حوزه سیاست خارجی اش استفاده کند تا دغدغه های اروپا در رابطه با خود را رفع و یا کم اثر کند. غرب دغدغه های امنیتی و ژئوپلیتیکی خاص خود را در مورد جنگ اوکراین دارد و اینکه روس ها با زیرکی مساله ایران را در قالب جنگ اوکراین مطرح ساخته و برجسته کردند، به هیچ عنوان در راستای منافع ملی کشورمان نیست.

در این شرایط، بایستی برنامه ای مشخص جهت شفاف سازی نوع اقدامات ایران در قالب معادله جنگ اوکراین برای کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا تدوین و عملیاتی شود. البته که در مورد فشارهای حقوق بشری اروپا علیه ایران نیز باید توجه داشته باشیم که دولت های اروپایی تحت فشار افکار عمومی خود هستند و راهی جز اتحاذ مواضع کنونی شان علیه ایران ندارند.

در این حوزه نیز با در پیش گرفتن سیاست های درست و منطقی، باید تا جای ممکن فضای آرامش را در کشور (ایران) برقرار کرد تا این مساله جلوه های بیرونی خود را نیز نشان دهد و تا حدی دولت های اروپایی را از فضای فشار جهت برقراری روابط با ایران خارج سازد. تردیدی نیست که اگر این چالش ها را هر چه سریع تر مخاطب قرار ندهیم، وارد آمدن فشارهای تازه و البته گسترده تر علیه کشورمان، امری بدیهی و غیرقابل اجتناب خواهد بود.

اروپا پیش از تحولات جنگ اوکراین و وقوع پدیده اعتراضات در کشورمان، یک کنشگر خنثی در رابطه با مسائل ایران بود، این بازیگرِ خنثی اکنون در حال تبدیل شدن به دشمن ایران است. هنر دستگاه دیپلماسی در کشورهای مختلف جهان این است که دشمنان را به بازیگرانی خنثی و در مرحله بعد در جبهه مطلوب و همراهان دولت ها تبدیل کند اما تا به اینجای کار این معادله در مورد ایران برعکس بوده است. مساله ای که باید برای آن تدابیر جدی اندیشیده و عملیاتی شود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید