وقتی راهنمای موزه، مبصر موزه میشود!
56 اثر از مجموعه موزه لوور، از جمله دو اثر مکشوفه از ايران بههمراه برگزاري نمايشگاه جانبي همزمان عکسهاي زندهياد عباس کيارستمي از موزه مذکور، از تاريخ چهاردهم اسفندماه در طبقه همکف موزه ايران اسلامي از مجموعه موزه ملي ايران در خيابان سي تير تهران افتتاح شد و بنا بر اعلام قبلي، قرار است تا هجدهم خردادماه ادامه داشته باشد.
نکتهاي که در اين زمينه جلب توجه كرد و گزارشهاي توأم با تعجب بسياري از رسانهها و خبرگزاريها را به دنبال داشت، استقبال قابلتوجه از اين نمايشگاه در ايام تعطيلات نوروز در تهران بود!
بنا بر گزارش رسمي برگزارکنندگان اين نمايشگاه در نوروز ٩٧ بيش از ١٠٤ هزار نفر از اين نمايشگاه ديدن کردند! براي يافتن شناخت بيشتر از عجيببودن اين آمار، بايد آن را با بازديدکنندگان موزه ملي ايران در نوروز سال ٩٦ مقايسه کنيم که بنا بر اعلام همان مرجع کمتر از ٤٠ هزار نفر بود!
فعاليت در حوزه ميراث فرهنگي، گردشگري و موزهداري در ايران البته اشکالات و ضعفهاي بسياري دارد که بخشي از آن متأثر از سياستهاي خارجي و روابط بينالملل است، اما اين ضعفها و کاستيها نبايد مانع از ديدهشدن اتفاقات مثبت در اين زمينه باشد!ازدحام قابلتوجه علاقهمندان در بازديد از نمايشگاه مذکور منجر به صفهاي طويلي شد که معطلشدن در آنها لذتبخشترين معطلي ايام نوروز در تهران بود. ازدحامي که چند نکته در بروز آن دخيل بودهاند. نخست اينکه تهران برخلاف نوروزهاي قبل اصلا خلوت نبود! ترافيک خيابانهاي تهران و شلوغي سينماها، پارکها و مراکز تفريحي و فرهنگي مبين اين نکته بود که بسياري از تهرانيها به هر دليل ترجيح داده بودند ايام نوروز را در پايتخت بمانند. دليل دوم به زعم نگارنده اين بود که علاوه بر اين پايتخت در اين ايام ميزبان ميهمانان زيادي از مناطق مختلف کشور نيز بود که اين امر را حداقل از پلاک خودروهاي مختلفي که از شهرستانها آمده بودند و همچنين لهجههاي زيبا و شيرين افرادي که در صف بازديد از نمايشگاه مذکور بودند، ميشد فهميد.
عامل سوم زندگي در عصر شهروند-خبرنگاري و انتشار اخبار نمايشگاه مذکور در بين اين جمعيت مشتاق مقيم و ميهمان پايتخت در ايام تعطيلي بود که خانوادهها بهدنبال داشتن تفريحات جمعي و البته کمخرج بودند! خصوصا اينکه بانکي نيز در اين زمينه بهعنوان حامي مالي نمايشگاه مذکور تبليغات جداگانه انجام داده و امکان بازديد رايگان براي سپردهگذاران خود ايجاد كرده بود. در همين راستا يک اتفاق مرتبط نيز منجر به کنجکاوي بيشتر مردم شد و آن موضوع تلفظ اشتباه نام «لوور» توسط يک نماينده مجلس در روزهاي آخر سال ٩٦ بود که انتشار گستردهاي در فضاي مجازي ايران داشت و البته کنجکاوي مخاطبان را نيز براي بازديد از نمايشگاهي از آثار همان موزه در ايران برميانگيخت. برگزاري نمايشگاه مذکور البته ضعفهاي اجرائي نيز داشت که انصافا نبود راهنمايان مسلط در اين زمينه شايد آخرين ضعف باشد!
بديهي است که در ازدحام بازديدکنندگان عمومي از يک فضاي نمايشگاهي، راهنماي نمايشگاه اعم از موزه يا هر شوي ديگري، لاجرم تبديل به مبصر آن نمايشگاه براي ايجاد نظم خواهد شد.
در مجموع برگزاري نمايشگاه موزه لوور در ايران و استقبال نوروزي از آن را بايد به فال نيک گرفت. در آن ازدحام و شلوغي من آرزو کردم کاش يک هنرمند عکاس اين لحظات را ثبت ميكرد تا روزي همچون نمايشگاه عکسهاي کيارستمي در ايران، در پاريس به نمايش درآيد تا علاوه بر مستندنگاري استقبال ايرانيان از موزه، مديران موزههاي جهان نيز در مورد تفاوت بازخورد سرمايهگذاري براي ايجاد موزه دائمي يا موقتي در کشوري همچون ايران با برخي از کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، تأمل بيشتري داشته باشند!