«هالووین» تازه و یک شروع ۷۰ میلیون دلاری
این روزها مردمان غرب و ینگه دنیا در تب و تاب ایام هالووین هستند. همزمان با این ایام که هفتهای مترادف با ترس و نشانههای خرافات و هراس از رویدادهای منفی است(و البته به طرز عجیبی با فرهنگهای غربی آمیخته شده)، طبق یک رسم دیرین فیلمهای سینمایی تازهای هم که مرتبط با این رویداد است به بازار آمده است.
قابل توجهترین آنها کاری با همین نام (Halloween) است که از دیروز، جمعه در سطحی بسیار گسترده و در حدود چهارهزار سالن در سطح امریکا و کانادا اکران شد و فروشی هنگفت را در همان روز نخست به نام خود ثبت کرد؛ و این درحالی است که یک آغاز 70 میلیون دلاری در پایان هفته نخست اکران فیلم برایش پیشبینی میشود.
اما «هالووین» تازه نه یک کار جدید و ابداعی بلکه یازدهمین فیلم از سری کارهای موسوم به هالووین و یک کار دنباله دار نسبت به فیلمی است که در سال 1978 عرضه شده بود. این فیلم بهگونهای ادامه دهنده فیلمهای دنباله دار هم هست که در 40 سال گذشته با چنین عنوانی (و با کلماتی پس و پیش) ارائه شده است.
سفر به 40 سال بعد
گوردون گرین و همکارانش تماشاگران را درست به 40 سال بعد از اتفاقات فیلم نخست میبرند تا لوری استرود را در شرایطی ببینیم که مهیای رویارویی مجدد با مایکل مایرز میشود. مایرز قاتل دیوانهای است که در نهایت به محل جنایات بزرگ سال 1978 خود بهنام هادون فیلد بازمیگردد تا فاجعهای را که در شب هالووین به راه انداخته بود، کامل کند.
البته کلید ماجراها و بازگشت به آن گذشته تلخ با معرفی دو کاراکتر جدید زده میشود و آنها دو محقق امور جنایی با نامهای آرون کوری و دانا هینز هستند که به محل وقوع جنایات سفر کردهاند. آنها با صحبت با پزشک معالج مایکل مایرز که در پی جنایاتش بازداشت و در بیمارستان روانی بستری شده، مطلع میشوند که وی بعد از مدتها رسیدگی و درمان قادر به صحبت کردن است اما تمایلی به انجام این کار ندارد و وقتی به سراغ لوری میروند میبینند او هم 40 سال گذشته را با انواع بیماریهای روحی ناشی از دیدن آن جنایات عظیم سپری کرده و براثر آن دومرتبه ازدواجش به شکست انجامیده است.
فرار قاتل از زندان
آنها از لوری میخواهند قبل از انتقال مایکل به زندانی با مراقبتهای بسیار افزونتر با صحبت با وی انگیزههای جنایات او را روکند ولی لوری جواب منفی میدهد و با این حال تفاوتی ایجاد نمیشود و اتوبوس منتقلکننده مایکل به زندان مورد بحث دچار تصادف میشود و مأموران محافظ کشته میشوند و طی آن مایکل از محل میگریزد و مقدمات بازگشت او به هادون فیلد و رویارویی مجدد وی و لوری فراهم میآید و همین امر پایهگذار اتفاقات خونبار بعدی است.
جالبتر اینکه جیمیلی کورتیس و نیک کسل 40 سال بعد از ایفای رلهای لوری و مایکل این نقشها را در نسخه مجدد هم تکرار میکنند و بجز آنها جودی گریر کهنهکار و اندی ماتیچاک، ویل پاتون و ویرجینیا گاردنر هم در این فیلم نقش آفرینی میکنند.
وسیلهای برای مشارکت مجدد کارپنتر
این فیلم قرار بود ابتدا توسط کمپانی دیمشینز عرضه شود اما پس از کوتاهی این استودیو کار به کمپانی بلوم هاوس که تخصصاش ساخت آثار ترسناک است واگذار شد و این امر دلیلی بر مشارکت مجدد جان کارپنتر معروف هم در نسخه جدید شد که اینبار در وظیفه سرودن موسیقی متن و مدیریت اجرایی فیلم سهیم بوده ولی فیلم اوریژینال در سال 1978 به کارگردانی وی ساخته شد.
محصول نهایی تلاش این گروه و همچنین دنی مک براید و جف فرادلی که در نوشتن سناریو مشارکت داشتهاند، فیلمی 105 دقیقهای است که در عین اکتفا به بودجهای 10 میلیون دلاری به گمان منتقدان بهترین فیلمی است که در جمع سری کارهای دنبالهای هالووین ساخته شده و کاری که پول و درآمد از آن میبارد و بخصوص بازی جیمی لی کورتیس در عین پیری (60 سالگی) در آن ستایش شده است.
جالبتر اینکه نخستین فیلم بلند سینمایی کورتیس همان نسخه اوریژینال هالووین بود و آن فیلم سبب شد وی در اوایل دهه 1980 در فیلمهای ترسناک متعدد دیگری هم شرکت کند و نقش لوری را در 4 فیلم دنبالهای دیگر هالووین، شامل نسخه تازه اکران شده ایفا نماید.