مقتدی و آب گل آلود اعتراضات عراق

    کد خبر :633975

چند صباحی است که عرصه حکمرانی در کشور عراق، رنگ و بوی تنش، درگیری و اعتراض به خود گرفته است. روزهایی که شهر بغداد در اواخر دهه 1950 و سال‌های میانی 1960 با تحریک جریان‌های سیاسی مخالف، علیه حکومت مستقر می‌شوریدند و در نهایت کار با تغییر حکومت و اعدام دولت‌مردان پیشین به پایان می‌رسید. همه داستان دور جدید اعتراضات کشور عراق از گردهم‌آمدن چند جوان فازغ‌التحصیل بیکار در میدان تحریر بغداد در اول اکتبر 2019 (نهم مهر 1398) آغاز شد و به‌تدریج، اکثر استان‌های جنوبی عراق همانند میسان، ذی‌قار، مثنی، قادسیه، نجف، کربلا و… را در برگرفت.

 

این تظاهرات که تا کنون حدود 200 کشته و 7 هزار زخمی برجای گذاشته، در دور دوم خود که به بعد از مراسم اربعین در (19 اکتبر) موکول شده بود، در 25 اکتبر (3 آبان) کلید خورد. در این میان، یکی از مهم‌ترین موضوعات قابل توجه ورود مقتدی صدر، روحانی و سیاست‌مدار پر نفوذ عراقی به جرگه حامیان معترضان است. رفتار صدر طی چند سال گذشته همواره با ابهام و پیچیدگی خاصی همراه بوده و غالب ناظران سیاسی و عامه مردم در تحلیل کنش‌ها و تصمیمات‌اش با سردرگمی مواجه شده‌اند.

 

اکنون این مساله مطرح می‌شود که مقتدی صدر در موقعیت کنونی، یعنی در شرایطی که بسیاری از شهرهای عراق با معضل بزرگ تظاهرات گسترده مردمی مواجه هستند، چه ‌می‌خواهد و در پی چیست؟ در حقیقت، بر کسی پوشیده نیست که حمایت نسبی صدر از عادل عبدالمهدی، مهم‌ترین عامل نشستن او بر ریاست منطقه الخضراء بود اما اکنون این مسائل مطرح می‌شود که چرا مقتدی بی‌مهابا خواستار استعفای دولت عادل عبدالمهدی است؛ اعتراضات بعد از 25 اکتبر را انقلاب می‌نامد و ائتلاف سائرون تحت رهبری او در پارلمان دست به اعتصاب می‌زند؟

 

پاسخ به این پرسش‌ها را همگی می‌بایست در بررسی ابعاد روانشناسی مقتدی صدر پی‌گیری کرد که نگارنده طی حدود یک دهه اخیر، به مطالعه و تفحص پیرامون آن پرداخته است. در راستای این امر نیز در ابتدا تلاش شده تفسیری بر حیات سیاسی مقتدی صدر به اختصار ارائه شود و سپس از درون، لایه‌های پنهان روانی مقتدی، تصمیمات او در وضعیت اعتراضات اخیر عراق مورد علت‌کاوی قرار بگیرد.

 

مقتدی صدر در آیینه تاریخ

 

مقتدی صدر طی سال‌های بعد از 2003 تا کنون، از یک شخصیت سیاسی تقریبا گم‌نام و نشان به یکی از مطرح‌ترین و حتی شاید پر نفوذ‌ترین شخص عرصه سیاست و حکم‌رانی کشور عراق تبدیل شده است. گواه این مساله طرفداران پروپاقرصی است که حاضراند برای او جان دهند و هر گاه او از جلوس سخنرانی در جمع طرفداران خود بلند می‌شود، حاضران بر سر بوسیدن و طواف محل نشستن‌اشسر و دست می‌شکنند. حتی عده‌ایی پا را فراتر می‌گذارند و برای او شخصیتی ربانی و الهی قائل هستند که باید همچون مرجعی بزرگ مورد تقلید و اطاعت قرار گیرد.

 

با تمام این اوصاف، مقتدی صدر متولد 10 مرداد 1353 (20 ذيحجه 1393) و فرزند چهارم آیت‌الله«سيد محمد صادق صدر» معروف به «صدر ثاني» است كه در سال 1999 به همراه دو فرزندش (برادران مقتدی) به دست عوامل رژيم بعث به شهادت رسيد. مقتدی، طی سال‌های بعد از سقوط رژیم بعث، در مقام بازمانده خاندان بزرگ صدر رهبر جریان نظامی تحت عنوان «جیش المهدی» را با هدف مبارزه با اشغال‌گری آمریکا در دست گرفت و بعد از حدود 5 سال از مبارزه مسلحانه، مقتدی صدر از نظامیان زیردست خود درخواست کرد سلاح را بر زمین بگذارند و در سال 2008 انحلال جیش المهدی را اعلام کرد. با این وجود، مبارزات مسلحانه نیروهای نظامی وفادار به صدر تا زمان خروج نیروهای ارتش آمریکا از کشور عراق در 2011 هم‌چنان ادامه داشت.

 

در میانه این شرایط مقتدی صدر، در سال 2009 وارد عرصه سیاسی عراق شد. در این مقطع جریان صدر موفق به کسب 43 کرسی از مجموع 440 کرسی انجمن‌های استانی عراق، از میان 14 استان از مجموع 18 استان عراق شد. اما موفقیت بزرگ صدر در انتخابات پارلمانی مارس 2010 محقق شد. در این مرحله جریان صدر در قالب ائتلاف ملی عراق با رهبری عمار الحکیم، ابراهیم جعفری و مقتدی صدر در انتخابات مشارکت نمود. جریان صدر با کسب 40 کرسی از مجموع 70 کرسی پارلمانی کسب شده ائتلاف ملی عراق، به‌عنوان قدرت‌مندترین جریان سیاسی ائتلاف وارد پارلمان شد.

 

این جریان در ادامه روند مشارکت سیاسی، در انتخابات 30 آوریل 2014 در قالب ائتلاف مستقل احرار، وارد رقابت پارلمانی شد و در این انتخابات موفق به کسب 34 کرسی شد. او در سال‌های بعد از ظهور داعش در سال 2014 نیروهای نظامی وابسته به خود یعنی «سرایای السلام»را در میان نیروهای «حشد الشعبی» مجددا سازماندهی کرد. با تمام این اوصاف موفقیت بزرگ مقتدی صدر در چهارمین انتخابات پارلمانی عراق در 12 می 2018 رقم خورد که ائتلاف سائرون تحت رهبری او با 54 کرسی، به‌عنوان بزرگ‌ترین ائتلاف به «منطقه الخضراء» راه پیدا کرد.

 

مقتدی صدر و چرایی اتخاذ تصمیمات غیرقابل پیش‌بینی همچون کمر بستن به سقوط عادل عبدالمهدی از کرسی نخست‌وزیری

 

با نظر به روند پیشرفت مقتدی صدر در عرصه سیاسی عراق، نمایان است که اکنون او در تعیین معادلات این کشور چه نقش مهمی دارد اما برای فهم (خود را به جای دیگری گذاشتن) رفتار او ضروری است ابعاد روانشناختی و قبل از ان نگاه او به جهان پیرامون‌اش مورد مدّاقه قرار گیرد. اساسا در جهان بینی مقتدی نسبت به روند تحولات عراق بعد از 2003 می‌توان سه مساله اساسی را مورد باز شناخت قرار داد:

 

مساله تعیین جایگاه خود در میان شیعیان: اولین مسئله پیش‌روی مقتدی صدر در عراق بعد از 2003 را می‌توان در ارتباط با تعیین و تثبیت جایگاه خود در عرصه حکمرانی و حکومت‌مداری دانست. در این حوزه صدر مهم‌ترین جریان‌های رقیب خود را بقیه گروهها و شخصیت‌های شیعه می‌دانست؛ زیرا شیعیان با داشتن جمعیتی بالغ بر بیش از 60 درصد جمعیت عراق، حاکمان بلامنازع شناخته می‌شدند.

 

مساله مرجعیت مذهبی: مسئله دوم برای مقتدی صدر در سال‌های ابتدایی بعد از 2003 جایگاه او در نهاد مرجعیت بود. مقتدی صدر در مقام شخصی که پیشینه خانوادگی بسیار درخشانی در حوزه علمیه نجف و کربلا داشت، خواهان بازسازی این جایگاه و ایفای نقش برای خود بود اما در این مسیر رقبای سرسختی را در پیش داشت که مهم‌ترین آن‌ها آیت‌الله سیستانی بود. صدر بارها روی اتهامات و ضدیت‌های خود را به سمت آیت‌الله سیستانی برگردانده و او را مورد حمله شدید لفظی قرار داده است. در مجموع نسبت مقتدی صدر و جریان وابسته به او با نهاد مرجعیت و حوزه مساله‌ای بود که نقشی اساسی را در کنش‌های مقتدی صدر طی یک دهه ایفا کرده است.

 

مساله حضور نیروهای خارجی در عراق: سومین مسئله که مقتدی صدر در کنش‌های خود بسیار بر آن تمرکز داشت، موضوع حضور نیروهای خارجی و به‌طور خاص ارتش آمریکا در عراق بود. در حقیقت صدر تمامی کنش‌های خود را در سال‌های ابتدایی بعد از 2003 بر همین مبنا تنظیم کرد و هر شخصیت سیاسی عراقی را که با نیروهای آمریکایی همکاری می‌کرد با عنوان خائن و همکاری با اشغال‌گران قلمداد می‌کرد. در مجموع، مسئله مقابله با آمریکایی‌ها و دیگر کشورهای حاضر در عراق، در بازخوانی کنش مقتدی صدر بسیار مهم است؛ زیرا او این نیروها را به‌عنوان مساله‌ای جدی برای تلقی می‌کند.

 

فهم اراده مقتدی صدر در بستر ابعاد روانشناختی او

 

با دقت نظر در جهان‌بینی مقتدی نسبت به تحولات عراق بعد از 2003، علت رفتارهای غیرقابل پیش بینی او از جمله حمایت از اعتراضات و ظاهر شدن در قامت اپوزیسیون را می‌توان رد ابعاد روانشناختی مقتدی مورد خوانش قرار دادو

1- جاه‌طلبی بی‌حدوحصر برای کسب قدرت

 

مهم‌ترین ویژگی روان‌شناختی مقتدی صدر را می‌توان جاه‌طلبی او برای کسب قدرت و جایگاه سیاسی و مذهبی دانست. در حقیقت، وی فردی فزون‌طلب است و همواره برای کارهایی که انجام می‌دهد زیاد از حد ارزش قائل است و به سهم خود نیز قانع نمی‌باشد. همچنین، توجه به این مسئله ضروری است که شخصیت‌های برون‌گرایی همچون مقتدی صدر در صورتی که حتی اگر به تمامی خواسته‌های خود دست پیدا کنند انیزحس جاه‌طلبی آنان را ترغیب می‌کند که در پی یک انگیزه مجهول دیگر حرکت کنند. برای نمونه در سال‌های اخیر، مقتدی صدر بحث مبارزه با فساد و استقرار دولت تکنوکرات را به‌عنوان مبنایی جدی برای خود قرار داده است. در صورتی که این دو امر محقق شوند و حتی فساد در عراق ریشه‌کن شود و دولتی تکنوکرات آن‌گونه که او می‌خواهد نیز مستقر شود مجدداً می‌بایست در پی این موضوع بود که مقتدی ابزاری جدید را برای سرپوش گذاشتن بر جاه‌طلبی خود بجوید. در موقعیت کنونی نیز به نظر می‌رسد مقتدی زمینه‌ای دیگر را برای افزایش قدرت خود پیدا کرده که آن‌هم عبارت است از همراه شدن با خواست اعتراضی شهروندان عراقی.

 

2- عرضه خود در قامت رهبر و قهرمان (شخص اول)

 

با نگاهی کلی به رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی مقتدی صدر این نتیجه حاصل می‌شود که وی فردی برون‌گرا بوده و صفات شخصیتی برون‌گرایی در این فرد ملاحظه می‌شود. مقتدی فردی دارای اعتماد به نفس بالا، پرخاشگر و سلطه‌جو، عامه‌پسند، یک دنده، سمج و کله شق و در عین حال خوش صحبت و پر حرف است و به دنبال جمعی از افراد مهیج می‌باشد و دوست دارد توجه مردم را به خود جلب کند. مقتدی به شدت نسبت به داشته‌های خود و یا به عبارت دیگر برگه‌های خود حساس می‌باشد و از دست دادن این برگه‌ها را به منزله تهدیدی برای خود می‌داند؛ لذا هر طرفی که به داشته‌ها و یا برگه‌های مقتدی نزدیک شود و به نوعی آن‌ها را از وی بستاند، با رویکرد تقابلی مقتدی مواجه خواهد شد. وی همواره به دنبال امور تحریک‌آمیز در جامعه می‌گردد تا بدین وسیله زمینه را برای مطرح کردن خود و جریانش فراهم سازد.

 

در واقع، مقتدی صدر تلاش می‌کند در ادوار زمانی و مکانی مختلف در قامت یک رهبر یا قهرمان ملی در کانون توجهات قرار داشته باشد. صدر از اینکه همواره به‌عنوان سورژه اصلی رسانه‌ها مطرح شود و شخصیت سیاسی و مذهبی او و خانواده‌اش مورد تکریم قرار گیرد، از نظر روانی احساس رضایت و حتی لذت می‌کند. اکنون چه زمانی مناسب‌تر از اکنون که مقتدی خود را در قاومت رهبر معترضان عراقی معرفی کند.

 

3- پیش‌بینی‌ناپذیری و گرایش به وارد کردن شوک بر دیگران

 

یکی دیگر از مؤلفه‌های شخصیتی مقتدی صدر، عدم ثبات رفتاری وی در مسائل و موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی عراق می‌باشد که طی چند سال اخیر مواضع ضدونقیضی از سوی رهبر جریان صدر مشاهده شده است. از عهدنامه نوشتن و نقض آن گرفته تا مبارزه با نیروهای آمریکایی و سپس پشتیبانی از هم پیمانان آمریکایی خود، در دست گرفتن وزارت در دولت مالکی و بعد درخواست استعفایش، اعلام حمایت از دولت بشار اسد و مخالفت با سیاست‌های سعودی در بحرین و یمن و محکومیت رژیم آل خلیفه و سفر به عربستان.

 

در واقع، یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های شخصیتی مقتدی صدر، چندگانگی رفتاری او در قبال مسائل و تحولات مختلف می‌باشد. وی طی یک برهه زمانی از طریق جیش المهدی به مقاومت نظامی با آمریکایی‌ها روی آورد و حامی سیاست‌های ج.ا. ایران در عراق بود اما بعد از بازگشتش از ایران، رفتارهایی از او سر زد که همسو با منافع تهران در عراق نبود. اکنون نیز شاهد هستیم او از قامت حامی عادل عبدالمهدی، قصد دارد به رهبر اصلی مخالفان‌اش تبدیل شود تا بار دیگر پیش‌بینی ناپذیری خود را بر همه‌گان اثبات کند.

 

4- نهادینه‌شدن روح ناسیونالیسم عربی و رهبری گفتمان ملی‌گرایی

 

برخی از نزدیکان به مقتدی صدر نیز معتقدند که وی دارای گرایش‌های ناسیونالیسم عربی بوده و وجود همین گرایش در او باعث شده است که آیت‌الله سیستانی و مرحوم آیت‌الله خویی را با ایرانی خطاب کردن در موقعیت ضعیف‌تر از خاندان صدر نشان دهد. در واقع، مقتدی صدر از دوگانگی دین و ملی گرایی برخوردار است. لذا او سعی کرده این دو هویت را در خود حفظ کند و آن را به‌عنوان یک گفتمان ارائه نماید. در خصوص روابط بین مقتدی صدر با مرجعیت عراق نگاه‌های مختلفی وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه برخی از نزدیکان مقتدی صدر معتقدند که مخالفت او با روش‌های سیاسی آیت‌الله سیستانی بیشتر ظاهری بوده و مخالفت اصلی او با این مرجع تقلید، در راستای هدف اصلی او برای تثبیت مرجعیت عربی تعریف می‌شود چرا که از نگاه او مرجعیت فعلی عراق، ایرانی الاصل بوده و از هویت عربی برخوردار نیست. بر اساس این نگاه، مقتدی صدر تمایل ندارد که یک مرجع غیر عرب (البته از نگاه او) امور مذهبی شیعیان را در عراق به دست گیرد. بر همین مبنا، حمایت او از معترضان و ورود به مساله را می‌توان در قالب نوعی کم‌رنگ کردن نقش و بیانیه‌های آیت‌الله سیستانی در جریان اعتراضات اخیر مورد خوانش قرار داد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید