معانی واقعی توافق عادی‌سازی روابط ایران و عربستان

    کد خبر :981708
توافق جدید سعودی و ایران

پایگاه خبری “نشنال اینترست” در گزارشی می نویسد:

حصول توافق میان ایران و عربستان که در بحبوحه تشدید نگرانی ها مبنی بر اقدام نظامی اسرائیل علیه تاسیسات اتمی ایران و پس از سال ها جنگ و درگیری نیابتی میان تهران و ریاض در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده، بدون تردید تحولی مثبت قلمداد می شود. با این حال، واکنش ها به این مساله به ویژه در آمریکا و اسرائیل و ادراکات از این رویداد، بسیار پیچیده تر از آن‌ چیزی است که در ظاهر به نظر می رسد.

بازتاب -توافق اخیر میان ایران و عربستان جهت ازسرگیری روابط دیپلماتیک خود پس از 7 سال حاکم بودن جو تنش و اختلاف در روابط دو طرف، می‌تواند به تغییرات مهمی در منطقه خاورمیانه ختم شود. این رویداد نه فقط روند یکی از مهمترین رقابت ها در منطقه خاورمیانه را آرام تر می کند بلکه همچنین تا حد زیادی به نمودی عینی از افزایش وزن کنشگری و نفوذ چین در چهارچوب مسائل کلان خاورمیانه نیز تبدیل شده است.

در واقع، بیانیه مشترک سه جانبه ایران، چین و عربستان در تاریخ 10 مارس، هر دو کشور ایران و عربستان را ملزم می سازد که به حاکمیت یکدیگر اخترام بگذارند و در امور داخلی هم دخالت نکنند. در عین حال، دو طرف متعهد می شوند که سفارتخانه های خود در خاک طرف مقابل را ظرف 2 ماه بازگشایی کنند و در عین حال، پیمان امنیتی میان خود را نیز احیا و روند تجارت و سرمایه گذاری و مبادلات فرهنگی میان دو کشور را نیز عادی‌سازی و تسهیل نمایند.

حصول توافق میان ایران و عربستان که در بحبوحه تشدید نگرانی‌ها مبنی بر اقدام نظامی اسرائیل علیه تاسیسات اتمی ایران و پس از سال ها جنگ و درگیری نیابتی میان تهران و ریاض در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده، بدون تردید تحولی مثبت قلمداد می شود.

با این حال، واکنش ها به این مساله به ویژه در آمریکا و اسرائیل و ادراکات از این رویداد، پیچیده تر از آنچیزی است که در ظاهر به نظر می رسد. در این راستا، دولت بایدن از تنش زدایی در روابط ایران و عربستان استقبال کرده و اعلام داشته که ریاض به واشینگتن، قصد و نیت خود در زمینه عادی سازی روابطش با ایران را اطلاع داده است.

با این همه، این واقعیت که این چین بوده که موجب ایجاد توافق میان ایران و عربستان شده و عملا آمریکا را در این معادله به حاشیه رانده، حامل پیام هایی جدی است. وقوع این تحول آن هم پس از آنکه محمد بن سلمان در ماه های اخیر استقبال بسیار گرمی را از سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به عربستان داشته اما واکنشی سرد را به سفر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به کشورش نشان داده، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود و معانی خاصی را به ذهن متبادر می کند.

با این همه، هنوز برخی ناظران و تحیلیلگران بر این باورند که چین راه طولانی جهت تحدید نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه دارد. واشینگتن هنوز در قالب مسائل امنیتی منطقه بازیگری مهم است و نه تنها حجم قابل توجهی تسلیحات را به کشورهای این منطقه می فروشد بلکه حضور نظامی موثری را نیز در خاورمیانه دارد.

با این حال، در شرایطی که واشینگتن زمان و منابع زیادی را جهت سرنگون سازی حکومت ها در عراق، لیبی و افغانستان هزینه کرده و تحریم های زیادی را عیله ایران و سوریه نیز تحمیل کرده است، چین با قدرت در چهارچوب توسعه روابط با کشورهای این منطقه به پیش رفته و در زمینه توسعه زیرساخت ها و روابط با آن ها سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی را انجام داده است.

منطقه خاورمیانه به اندازه کافی هم برای چین و هم آمریکا بزرگ است و بهتر است که آمریکایی ها به جای نشان دادن حساسیت های غلو شده در مورد تحرکات چین در این منطقه، به نحوی فعال وارد میدان رقابت با آن شوند.

اضافه بر این ها، علی رغم اهمیت قابل توجه و روزافزون چین در معادلات کلان منطقه خاورمیانه، این نَه چین بلکه آمریکا است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی از آن برای دفاع از خود درخواست کمک می‌کنند. در این راستا، برخی تحلیلگران آمریکایی به این نکته اشاره دارند که اسرائیل نباید نگرانی چندانی را نسبت به عادی سازی روابط ایران و عربستان و خطرات آن برای خود داشته باشد. برخی سیاستمداران اسرائیلی از جمله نفتالی بنت معتقدند که کاهش سطح تنش ها در منطقه خاورمیانه به جای اجماع سازی علیه ایران، می‌تواند نفع بیشتری را به اسرائیل برساند.

در این رابطه، اسرائیلی ها به این نکته اشاره می کنند که می توان از طریق چین و عربستان به ایران فشار وارد کرد تا این کشور به نوعی در قالب دستورکارهای مطلوب غرب و متحدان منطقه‌ای آن قرار گیرد. البته که این دسته از تحلیلگران بر این باورند که اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم که عربستان در شرایط کنونی این باور را دارد که سال ها اختلافات آن با ایران اکنون صرفا با یک توافق حل شده اند.

یک دهه قبل، “ملک عبدالله” پادشاله سابق عربستان از آمریکا درخواست کرد تا با ایران برخورد مستقیم و جدی انجام دهد. در آن زمان برنامه هسته ای ایران به پیشرفتگی امروز نبود. ایران اکنون در بسیاری از حوزه ها نظیر قدرت پهپادی و موشکی‌اش به پیشرفت رسیده که این مساله حامل پالس هایی خاص برای سعودی ها است. نباید فراموش کرد که همین توانمندیها نیز بوده اند که سبب شده اند تا متحدان منطقه ای ایران نظیر حوثی های یمنی برگ های برنده قابل توجهی را علیه رژیم سعودی در چهارچوب جنگ یمن در دست داشته باشند.

یک روز قبل از اعلام توافق ایران و عربستان سعودی جهت عادی سازی روابط دیپلماتیک خود، ریاض پیشنهاد عادی سازی روابط با اسرائیل را در ازای ارائه تضمین های معتبر از سوی آمریکا در رابطه با امنیت رژیم سعودی و همچنین کمک به این کشور جهت ایجاد یک برنامه اتمی برای خود خواستار شده است.

در این رابطه، بسیاری به طرح این سوال می‌پردازند که چرا اساسا آمریکا باید در زمینه هایی به عربستان تضمین دهد که نفع خود سعودی ها نیز در آن است که در قالب آن ها در همان مسیری حرکت کنند که هم به نفع عربستان و هم آمریکا است؟ با این حال، برخی نیز به طرح این گزاره می پردازند که عربستان سعودی در منطقه‌ای خطرناک و حساس زیست می کند و به نفع آن است که منابع تامین کننده امنیتش را متنوع سازد. مساله ای که در قالب توافق اخیر آن با ایران جهت احیای روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض نیز قابل مشاهده است.

از این منظر، سعودی ها تضمین های امنیتی آمریکا به خود را صرفا در راستای راهبردشان جهت متنوع سازی ظرفیت های تامین امنیت پایدار برای عربستان ارزیابی می کنند و سعی دارند تا جای ممکن دامنه انتقادات بین‌المللی به ویژه در غرب علیه کارنامه حقوق بشری خود را نیز محدود سازند. در عین حال، سعودی ها سعی دارند تا با توسعه روابط با چین، امکانات و ظرفیت های پیش روی خود جهت تقویت بنیان های قدرت ملی شان را نیز افزایش دهند و صرفا وابسته و معطوف به جهان غرب و به طور خاص آمریکا نباشند.

از این رو، اگر آمریکا واقعا به دنبال رقابت با چین در منطقه خاورمیانه است، به جای اینکه خود را بیش از گذشته در باتلاق معادلات به ویژه امنیتی این منطقه فرو برد، باید تا جای ممکن از آن فاصله بگیرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید