محاکمه قاتل بعد از ۳۰ سال

  • حوادث
  • سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰
    کد خبر :195487

دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی به پرونده قتل زنی را که تابستان سال ۶۶ به دست پسر نوجوانی به قتل رسیده اما راز قتلش ۳۰ سال سربه‌مهر باقی مانده ‌بود، در دستور کار خود قرار داد.

به گزارش شرق، متهم این پرونده زمانی که نوجوانی ۱۶ساله بود، زنی را به قتل رساند و بعد متواری شد و ۳۰ سال بعد زمانی که ۴۶ساله بود شناسایی و بازداشت شد. تابستان سال ۶۶ مردی نزد پلیس رفت و گفت مادر پیرش به قتل رسیده است. او گفت: خانه ما در شهرک احمدیه است. مادرم با من و خانواده‌ام زندگی می‌کرد. چند روز قبل چون یکی از اقوامم فوت شده بود، برای شرکت در مراسم ترحیم به شهرستان رفتیم و دختر چهارساله‌ام را نزد مادرم گذاشتم. اما وقتی برگشتیم، با جسد مادرم در وسط خانه روبه‌رو شدیم. او با ضربات چاقو به قتل رسیده و نمی‌دانم چه‌کسی این کار را کرده بود. ماموران پلیس از این مرد خواستند درباره قتل مادرش چند مظنون معرفی کند اما او گفت به هیچ‌کس مظنون نیست. در این شرایط ماموران پلیس راه دشواری را برای شناسایی عامل این جنایت پیش‌رو داشتند. با وجود این تلاش‌ها ادامه یافت اما بعد از مدت‌ها تحقیق پرونده به نتیجه‌ای نرسید.

با وجود اینکه عامل قتل زن سالخورده شناسایی نشده بود، اما این پرونده در اختیار ماموران پلیس آگاهی قرار داشت و آنان همچنان به ‌دنبال رازگشایی از این جنایت بودند. تا اینکه با گذشت ۳۰ سال از تشکیل این پرونده آنها به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد مردی به نام جمشید عامل قتل پیرزن است. شواهد به‌دست‌آمده حاکی از آن بود که هنگام وقوع جنایت خانه خواهر این مرد در همسایگی خانه مقتول در شهرک احمدیه قرار داشت اما چند هفته پس از جنایت خواهر جمشید خانه‌اش را فروخته و از آنجا نقل مکان کرده است.

در این شرایط ماموران ابتدا باید خانه خواهر این مظنون را پیدا می‌کردند. این کار چند روز زمان برد تا اینکه در شرایطی که هیچ اطلاعاتی از جمشید و خواهرش وجود نداشت، افسران اداره دهم آگاهی موفق شدند محل سکونت جمشید را کشف کنند. این اطلاعات نشان می‌داد او در منطقه قلعه حاج‌موسی در جنوب تهران زندگی می‌کند. به‌این‌ترتیب صبح روز سوم تیر‌ماه در عملیاتی غافلگیرکننده این قاتل فراری را پس از ۳۰ سال فرار دستگیر کردند. با وجود اعتراف اولیه جمشید، هیچ‌کس از جزئیات جنایتی که او مرتکب شده بود، اطلاعی نداشت. به همین دلیل وی تحت بازجویی‌های فنی- تخصصی قرار گرفت. او گفت: ۳۰ سال از این ماجرا می‌گذرد. آن زمان ۱۶ سال داشتم.

پدرم مشکل مالی داشت و من را از خانه بیرون انداخت. من هم که جایی را نداشتم، به خانه خواهرم در شهرک احمدیه رفتم و یک ‌ماه در خانه او زندگی ‌کردم. در این مدت پیرزنی که در همسایگی خانه خواهرم زندگی می‌کرد، توجهم را به ‌خودش جلب کرده بود. او یک بز داشت و با پسرش زندگی می‌کرد. وی ادامه داد: روزی خواهرم گفت که یک نفر برای پیرزن ۳۵۰ هزار تومان پول آورده است. من هم به ‌دلیل مشکلات مالی که داشتیم وسوسه شدم تا این پول‌ها را که آن زمان ارزش زیادی داشت، به‌ دست بیاورم. روز حادثه برای سرقت پول‌ها وارد حیاط خانه پیرزن شدم. او نشسته بود و سبزی خرد می‌کرد. وقتی من را دید، پرسید که چه کار می‌کنی و چرا وارد خانه‌ام شده‌ای؟ من هم به دروغ گفتم دلم درد می‌کند و از او نبات خواستم اما پیرزن که به من مشکوک شده بود، گفت نبات ندارد و به طرفم آمد و من را هل داد. روی زمین افتادم و ناگهان دستم به چاقویی خورد که پیرزن با آن سبزی خرد می‌کرد. آن را برداشتم و به پیرزن حمله کردم. نمی‌دانم چند ضربه به او زدم اما در ادامه جسدش را داخل خانه کشیدم و همه جا را جست‌وجو کردم اما هیچ پولی آنجا نبود. با ترس زیادی از آنجا به خانه خواهرم رفتم و لباس‌های خون‌آلودم را عوض کردم و با دوچرخه فرار کردم. مدتی بعد وقتی خواهرم فهمید که پیرزن همسایه را من به قتل رسانده‌ام، خانه‌اش را فروخت و از آنجا رفت.

متهم در ادامه اعترافاتش گفت: در این ۳۰ سال مدام عذاب وجدان داشتم و در زندگی‌ام همیشه مشکل داشتم. هیچ کاری در زندگی‌ام درست انجام نمی‌شد و همیشه گرفتار و بدهکار بودم. هر مرتبه که معامله‌ای انجام می‌دادم شکست می‌خوردم و ضرر می‌کردم و همه می‌گفتند من کلاهبردارم و از من شکایت می‌کردند. عذابی که می‌کشیدم خیلی سنگین بود و می‌دانستم به خاطر این است که مرتکب قتل شده‌ام اما تاوانش را پس ندادم. در این مدت با خواهرم هم مشکل داشتم و او مرتب این موضوع را به روی من می‌آورد. حالا که بازداشت شده‌ام، تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. بعد از اعترافات این مرد به قتل و بازسازی صحنه جرم با شکایت اولیای‌ دم و صدور کیفرخواست قتل عمدی پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید