تلاشم تجسد دادن به متن است
گلچهر دامغانی کارگردان نمایش «صبحانه در غروب» با اشاره به اینکه کارگردانی از نظر وی هدایت درست بازیگران است درباره حضور یک نابازیگر مراکشی الاصل در این نمایش توضیح داد.
گلچهر دامغانی نویسنده و کارگردان «صبحانه در غروب» که این نمایش را از ۵ تیرماه در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه می برده است، درباره دلایل انتخاب این سوژه برای اجرا به خبرنگار مهر گفت: داستان این نمایش را حدود ۱۰ سال قبل نوشته ام و در وهله اول درگیری درونی یکی از شخصیت ها برایم اهمیت زیادی داشت و در حقیقت موتور درام را شخصیت کیوان در ذهن من روشن کرد اما بعدا هر ۵ شخصیت نمایش برایم به یک اندازه اهمیت پیدا کردند.
وی ادامه داد: این نمایشنامه ابتدا به صورت تک نفره نوشته شده بود و بعد به مرور و بنابر اقتضای داستان بقیه شخصیت ها اضافه شدند. نمایش قبلی ام که «گزارش یک باروت» نام داشت نیز ابتدا یک اثر تک نفره بود و بعد شخصیت مرد به داستان اضافه شد.
دامغانی درباره داستان نمایش توضیح داد: داستان نمایش درباره حضور ۲ سرباز و یک افسر در خانه مادری یکی از این سربازها است. اتفاقی مشترک بین این سه نفر رخ داده که آنها را به هم پیوند داده است. این سه نفر می خواهند با تعریف این ماجرا برای مادر یکی از سربازها خودشان را از زیر بار این اتفاق رها کنند اما هر سه این ها یک نیت ندارند و به مرور مشخص می شود که هرکدامشان از روایت کردن این ماجرا قصد و نیت متفاوتی دارند.
وی درباره شیوه اجرایی نمایش بیان کرد: بازی های نمایش رئالیستی است چون مخاطب شاهد روایت داستانی از زندگی افراد جامعه است. حتی تاریخ هایی که در نمایش ذکر می شود، واقعی هستند. بستری که داستان در آن رخ می دهد رئالیستی است اما در فضاسازی و دکور رئالیستی عمل نکرده ایم و مخاطب کم کم متوجه می شود که وارد چه فضایی شده است و صحنه نمایش به جز اینکه خانه مادر باشد چه جاهای دیگری هم می تواند باشد. شیوه کارگردانی ام هم شیوه ای عجیب و غریب نیست و من چون فقط نوشته های خودم را کارگردانی می کنم، تلاشم این است که متن را به بهترین وجه ممکن تجسم کنم و در واقع به آن تجسد ببخشم.
وی یادآور شد: از آنجایی که خودم بازیگر هستم کارگردانی کردن برایم کاری عجیب نیست و هیچ ادعای غیرمتعارف و عجیب و غریبی هم در کارگردانی ندارم برای اینکه فکر می کنم بخش زیادی از کارگردانی در تئاتر به بازیگر باز می گردد. اینکه کارگردان چطور می تواند بازیگر را هدایت کند؟ اگر کارگردان بتواند بازیگر را به شکلی که در ذهن دارد هدایت کند و بازیگر با او همسو شود، موفق عمل کرده است و اگر بازیگران، افراد توانایی باشند که البته از نظر من بازیگرانم اینطور هستند، دیگر کارگردانی کردن کاری سخت به حساب نمی آید.
این هنرمند متذکر شد: در واقع معتقدم نمایش هایی که در ابعاد بلک باکس اجرا می شوند کارگردان کار خاصی نمی کند و شاید تنها هنرش می تواند این باشد که بازیگرها را به درستی هدایت کرده و بازیگرها را با فکری که نویسنده داشته است، همسو کند. در چنین کارهایی متن و بازیگر هستند که بیشتر خودشان را به رخ می کشند و به نظرم کارگردانی در چنین صحنه هایی بیشتر بازیگردانی است. باید قبول کرد که کارگردان در تئاتر ایران نقش مدیریتی و رهبری را در کنار هم دارد و نمی تواند ذهنش تنها معطوف به امر خلاقه باشد.
وی درباره انتخاب بازیگران نمایش گفت: علی ثانی فر ۲۰ سالی است که تئاتر بازی نکرده و فکر می کنم از زمان دانشجویی تا به حال روی صحنه تئاتر نیامده است و جزو بازیگران خوبی است که مدت ها کم کار بوده است. چون من سال ها ایران نبودم تا به حال از او کاری ندیده ام و در واقع علی ثانی فر را چشم بسته پذیرفتم که البته خیلی هم از حضور او در نمایش راضی هستم. مجتبی پیرزاده در نمایش قبلی من حضور داشت. او علاوه بر اینکه بازیگر بسیار خوبی است جزو بازیگران منضبط و منظم به حساب می آید. چهره حسین فرضی زاد دیگر بازیگر نمایش نیز از فیلم «شهر زیبا» اصغر فرهادی در ذهنم مانده بود که از طریق یکی از دوستان فیلمنامه نویسم به من یادآوری شد که او هنوز هم بازی می کند و بنابراین برای بازی در نمایش از او دعوت کردم. شمسی صادقی را هم از سال ها قبل می شناسم و در رادیو بارها با او همبازی بودم.
وی در پایان درباره بازیگر غیر ایرانی نمایش توضیح داد: سلما کریم عمری علاوه بر اینکه ایرانی نیست اصلا بازیگر هم نیست و شاید بازی در این نمایش اولین و آخرین کار بازیگری اش باشد. ما دنبال یک بازیگر فرانسه زبان می گشتیم و سلما کریم عمری هم که مراکشی الاصل است و زبان فرانسه را از کودکی آموزش دیده و بدون لهجه صحبت می کند از طریق یکی از دوستان به ما معرفی شد. سلما با وجود نابازیگر بودن فوق العاده خوب بازی می کند و من از این همکاری رضایت کامل دارم.
نمایش «صبحانه در غروب» به نویسندگی و کارگردانی گلچهر دامغانی از پنجم تیرماه سال جاری در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است.
این نمایش داستان دو سرباز و یک افسر در روزی از روزهای سال ۷۵ در منزل مادر است. اتفاقی که هر سه مرد را پیوند داده و باید گفته شود … و عشقی دور که ندا می دهد…
مجتبی پیرزاده، علی ثانی فر، شمسی صادقی، حسین فرضی زاد و سلما کریم عمری بازیگران این نمایش هستند. این نمایش از پنجم تیرماه هر شب ساعت ۲۱:۱۵ در تالار قشقایی اجرا می شود.