تغییر مغز انسان با کتابهای الکترونیک
استاد دانشگاه کالیفرنیا اعتقاد دارد مغز انسان با کتابهای الکترونیک تغییر میکند.
طرفداران سرسخت کتابهای چاپی همیشه بر روی این اعتقاد پافشاری میکنند که کتابهای الکترونیک و به طور کلی دستگاههای الکترونیک برای انسان ضرر دارد. طرفداران کتابهای الکترونیک نیز به صرفه بودن و دسترسی سریع به کتابها را مطرح میکنند که عامل اصلی گرایش آنها به سوی این نوع از کتابهاست.
این بحث و جدال بین طرفداران کتابهای چاپی و الکترونیک حداقل در یک دهه اخیر همیشه وجود داشته است و هنوز هم هیچ کس نمیتواند به طور قطع بگوید کدام نوع کتاب بهتر و مفیدتر است. بسیاری از طرفداران کتابهای چاپی به تحقیقات مختلفی درباره آسیبهای دستگاههای الکترونیک استناد میکنند که میتواند در طولانی مدت به انسان لطمه بزند که البته هنوز هیچ کدام از این تحقیقات صورت قطعی پیدا نکردهاند.
یکی از این تحقیقات مشهور توسط مریان وولف استاد دانشگاه کالیفرنیا در شهر لس آنجلس انجام شده است که نشان میدهد مغز انسان نسبت به ابزارها و رسانههای جدید واکنشهای خاصی دارد که در مورد کتابهای چاپی و الکترونیک کاملاً متفاوت است.
وولف مدیر بخش دیسلکسی دانشگاه کالیفرنیا است که اصطلاحی عام برای تشریح ناتوانی آموزشی است. محققان بخش دیسلکسی درباره ناتوانی افراد به خصوص کودکان در خواندن و نوشتن فعالیت میکنند. دیسلکسی که به خوانشپریشی ترجمه شده است مشکلی است که در آن فرد سرعت خواندن پایینی داشته و اگر واژهای بیمعنا باشد در خواندن آن دچار مشکل میشوند. خوانش پریشی هیچ رابطهای با سطح هوش و تواناییشناختی فرد ندارد.
پروفسور وولف نتایج تحقیقات بلند مدت خود را در کتابی با عنوان «خوانش مغز در دنیای دیجیتال» چاپ کرده است که میگوید مغز انسان با روشهای مختلف مطالعه شرایط متفاوتی پیدا میکند و حتی ممکن است شکل سلولهای مغز و جریان آنها نیز تغییر پیدا کند. در حال حاضر این فرضیه کاملاً ثابت شده است که مغز انسان به موضوعات متفاوت مثل یک تصویر یا یک زبان خارجی به صورت کاملاً متفاوت واکنش نشان میدهد.
در کتاب وولف نوشته شده است: مغز انسان مثل یک صفحه پیش ساخته عکاسی است که هر واکنشی از بیرون روی آن تاثیر خاص خود را دارد که در مورد نوشتههای چاپی و دیجیتالی کاملاً متفاوت است. البته این مشکل مربوط به دستگاههای دیجیتال نیست ولی نوشتهها کوتاه و سطحی شدهاند و مغز انسان نیز به تدریج به این نوشتههای سطحی عادت کرده است و ممکن است در آینده به تدریج تحلیل رود.
دکتر وولف اعتقاد دارد چیزی که در دنیای دیجیتال اتفاق افتاده است وجود حجم زیادی از اطلاعات و نوشتههای کوتاه، سطحی و بی معنی است که به تدریج موجب تحلیل سلولهای مغزی می شود و شاید در این میان کتابهای الکترونیک متهم ردیف اول نباشند ولی فعلاً به عنوان مستقیمترین واسطه در این جریان دست دارند.
وی میگوید مطالب و حتی داستانها و رمانها در دنیای دیجیتال طولانی و پیچیده نیستند و تنها فاکتور جذابیت دارد چون حوصله کاربران نیز به واسطه دستگاههای دیجیتال و محدودیت شارژ آنها کوتاه شده است. خوانندگان دنیای دیجیتال معمولاً عادت به خواندن پیامهای کوتاه توئیتری و داستانهای کوتاه دارند و همین کوتاه خوانی میتواند موجب عدم رشد مغز و در طولانی مدت عدم پیشرفت سلولهای مغز و حتی موجب کند شدن آنها شود.