ایران؛ هدف جنگ­‌های ترکیبی غرب برای بی­‌ثبات‌سازی

  • سیاسی
  • پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴
    کد خبر :666473

درد مشترک ناشی از افزایش قیمت بنزین باعث شروع اغتشاشات بود، اما حس مشترک انسانی درباره کشته‌­ها به گونه‌­ای طراحی شده که ظرفیت احساسی بالایی ایجاد کند و تضمین کننده اقدامات خشن علیه نظام و نیروهای امنیتی در روزهای آتی باشد.

 

با وجود آنکه در متون تولید شده اروپایی و آمریکایی به صراحت و یا تلویح، تأکید می‌شود «ایران» یکی از اهداف اصلی «نبرد ترکیبی» است و در حالی­که تجربه اغتشاشات دی­ماه 96 و آبان­ماه 98 به وضوح نشان داد نقشه چندوجهی دشمن به صورت جدی از سوی آنان پیگیری می‌­شود، اما تکرار واژه جنگ ترکیبی توسط مسئولان و نخبگان دانشگاهی، هنوز به ایجاد و طراحی سازوکار مقابل‌ه­ای روشنی منجر نشده است.

 

همان­گونه که گزارش مؤسسه رند به کشورهای اروپایی در مورد تبیین روش‌های دشمنان برای عموم مردم توصیه کرده، مقابله با جنگ ترکیبی، علاوه بر نبرد اطلاعاتی و مدیریت فضای مجازی، نیازمند ایجاد درک عمومی از تهدیدات و تقویت همگرایی ملی در میان آحاد مردم است.

 

به گزارش فارس ، در تبیین شیوه­‌های طراحی اطلاعاتی آمریکایی‌­ها می‌توان به کتاب جنگ جهانی اطلاعاتی دوم، نوشته ایگور پانارین از افسران اطلاعاتی بازنشسته اشاره کرد.

 

پانارین روش اجرایی شده را شامل مراحل زیر می داند:

 

شناسایی نقاط ضعف و آسیب­‌پذیری­‌های کشور هدف؛ تلاش برای تعمیق شکا‌فها و آسیب‌پذیری‌­ها از طریق اثرگذاری نرم بر جامعه هدف، ایجاد توانایی برای مانور اجتماعی و هدایت توده­‌ها از طریق اقدام هدفمند در فضای مجازی، دستکاری اطلاعاتی، چینش اخبار درست با اخبار دستکاری شده، برای رساندن توده‌ها به برداشت‌های نادرست.

 

همان­گونه که غربی­‌ها تأکید دارند؛ در نمونه ایران، سرویس‌­های اطلاعاتی توانسته‌­اند در سلسله اقدامات ترکیبی، رسانه­‌ها، شبکه­‌های اجتماعی، تحلیل‌­گران و سازمان‌­های بین‌­المللی را علیه ایران همگرا کرده و در این چارچوب، فضا را برای اقدام هدفمند در فضای مجازی از طریق ترولینگ[2] منافقین از تیرانا، مرکز اعتدال عربستان و … آماده نماید. یعنی در الگوی جنگ ترکیبی آمریکایی‌­ها، تاکتیک Swarming نقش مهمی خواهد داشت.

 

بر خلاف روش­‌های سنتیِ خطی، تکنیک هجمه به صورت ترکیبی است. البته هدف از هجمه اولیه، ایجاد سردرگمی و اختلال در تصور از صحنه­‌ی نبرد و نهایتاً ایجاد خطای محاسباتی است تا مراحل بعدی با مانع کمتری روبرو شود. خطای محاسباتی، باعث سهل‌­الوصول شدن هدف اصلی نبرد ترکیبی است.

 

ملزومات حیاتی اجرای الگوی آمریکایی­‌ها در ایران، درجه اول ایجاد حس مشترک علیه حاکمیت است. در این بخش تمرکز رسانه‌­ها بر ابعاد انسانی مانند کشته شدن انسان‌­ها و تأکید بر دروغ بزرگ 1500 کشته، دستور مقامات عالی نظام برای مقابله خشن با تظاهر کنندگان و … ارتباط مستقیمی با میزان قوت و فراگیری «حس مشترک» دارد.

 

درد مشترک ناشی از افزایش قیمت بنزین باعث شروع اغتشاشات بود اما حس مشترک انسانی درباره کشته‌­ها به گونه‌­ای طراحی شده که ظرفیت احساسی بالایی ایجاد کند و تضمین کننده اقدامات خشن علیه نظام و نیروهای امنیتی در روزهای آتی باشد.

 

نیاز دوم طرح اطلاعاتی آمریکایی­‌ها، تضمین ساز و کار ارتباطی در فضای مجازی و به ویژه شبکه‌­های اجتماعی است. نقش ابزار ارتباطی در دو بعد بسیار مهم از منظر الگوی Swarming قابل ارزیابی است.

 

نخست کمک به ایفای نقش هدایت­‌گری توسط نیروهای Swarm که در این زمینه ترول‌های منافقین ساکن آلبانی، سلطنت طلبان، کومله و دمکرات و … نقش مهمی دارند. در این مرحله «ترولینگ ترکیبی» نقش مهمی بر عهده خواهد داشت.

 

در مرحله بعدی کاربران عادی و میلیونی در فضای مجازی قرار دارند که بدون آنکه اهمیت دهند و یا حتی متوجه شوند منشأ پیام کیست و چه هدفی از ایجاد احساسات غلیظ و تند علیه حکومت دارند؛ به بازنشر آن و گسترش احساس تنفر کمک می کنند.

 

البته ترول­‌ها غیر از درج یک­طرفه اخبار و اطلاعات، در مناظرات و مباحثات مجازی جمعی نیز شرکت کرده و بر مخاطبین تاثیرگذاری می نمایند. در تکنیک اخیر، مخاطبین، عنصر انسانی را در پس هویت مجازی به صورت زنده تر درک می کنند و به همین دلیل تاثیرگذاری بیشتر می‌شود.

 

برخی گروهک­‌های تروریستی مانند منافقین با استفاده از ظرفیت حضور 1400 نفر تمام وقت در فضای مجازی توانسته‌­اند این نقش را بیشتر از سایر گروه‌های ضدانقلاب بازی کنند. اینکه عناصر ضدانقلاب در بستر تلگرام، واتساپ و اینستاگرام به صراحت از لزوم استفاده از اراذل و اوباش در اقدامات مسلحانه تأکید می کنند و یا سعی در سازماندهی زنان و نوجوانان زیر 17 سال در اقدامات خشن و ایذائی دارند؛ به این معناست که نظام درگیر مخمصه بد و بدتر گردد؛ چرا که در صورت رواداری و تساهل نسبت به آشوب و خرابکاری، عملاً به شکست اقتدار امنیتی و ثبات کشور تن داده و در صورت برخورد مقتدرانه نیز؛ بار روانی دستگیری و بازداشت زنان و نوجوانان را باید به جان بخرد و به صورت گسترده تحت فشارهای رسانه­‌ای قرار گیرد.

 

اما هدف اصلی غرب از این سلسله اقدامات پیچیده و چندبعدی چیست؟ آیا براندازی جمهوری اسلامی ایران و جایگزینی آن با یک حکومت مقتدر همگرا با غرب مدنظر آمریکایی‌­هاست؟ جواب این پرسش را خود غربی‌­ها به صورت مکرر پاسخ داده‌­اند، خیر!

 

هدف از اقدامات ترکیبی، بی­‌ثبات‌­سازی، کاهش قدرت ملی، ایجاد امکان تجزیه کشور و عدم امکان تسلط دولت قدرتمند مرکزی در سال‌های آینده می باشد. در ویدیوی آموزشی ناتو تأکید می شود هدف از سلسله اقدامات ترکیبیِ پروپاگاندا، فریب، خراب­کاری و تاکتیک‌­های غیرنظامی و … بی‌­ثبات‌­سازی در کشور هدف است. پروفسور ژولیان لیندلی متخصص همکار ناتو نیز فلسفه نبرد ترکیبی را بی‌­ثبات و مقطوع کردن حاکمیت مستقر بیان می‌کند.

 

نکته جالب توجه اینکه حتی خود کشورهای غربی و به خصوص آمریکا که از طریق تاکتیک‌های «جنگ ترکیبی»، و تکنیک موسوم به Active Measures و Swarming در حال ایجاد ناامنی در ایران، عراق و لبنان هستند؛ اذعان دارند که خود آنها نیز در مقابل اینگونه اقدامات بسیار آسیب­‌پذیر هستند! تأکیدات مکرر غربی­‌ها درباره اقدامات روسیه در فضای مجازی برای ایجاد آشوب‌های اجتماعی در همین چارچوب است.

 

اروپایی­‌ها و آمریکایی‌­ها، در مورد راهکارهای مقابله با فعالیت‌های روسیه در فضای مجازی تأکید دارند که باید به صورت جدی وارد مدیریت فضای مجازی شد. اذعان فرانسوی­‌ها به از کار انداختن 750 هزار آی­دی ناشناس، دستکاری در فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام برای حذف اخبار جعلی و … از جمله اقداماتی است که به صراحت توسط مقامات فرانسوی به آن اذعان شده است.

 

البته این کشورها نیز اصرار دارند که نمی توان صرفاً با اقدامات امنیتی و سلبی با تحرکات دشمن مقابله کرد. در گزارش مشترک وزارتخانه­‌های امور خارجه و دفاع فرانسه تأکید شده که جامعه مدنی و نخبگان غیر دولتی موظف‌اند هم‌راستا با رسانه­‌های جریان اصلی برای حفظ ثبات و امنیت کشور؛ به شیوه­ای مسئولیت‌­پذیر وظایف خود را شناخته و به آن عمل کنند.

 

بنابراین لازم است نخبگان دولتی و غیردولتی، جمعیت‌های مرجع، سلبریتی‌­ها و همچنین شهروندان ضمن تقویت آگاهی عمومی و آشنایی با شیوه فعالیت دشمنان در فضای مجازی، سعی در تولید محتوایی داشته باشند که ایجاد همگرایی، اعتماد عمومی و وفاق ملی در آن رعایت شده باشد.

 

واقعیت‌های صحنه نشان می­‌دهد اگر در روزهای آتی، حافظان امنیت، تمرکز لازم را نداشته باشند و اقتدار امنیتی نظام با اقداماتی به ظاهر مشروع مانند برگزاری مراسم گسترده عزاداری و چهلم کشته شدگان خدشه‌­دار شود؛ به سرعت شاهد گسترش اقدامات خشن و تروریستی خواهیم بود. با وجود این واقعیت مهم اما تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور باید به یاد داشته باشند که راهکار اصلیِ برون رفت از این پروژه؛ ایجاد آگاهی و بصیرت­ عمومی در مورد نقشه‌های ترکیبی دشمنان بر آسیب‌­پذیری­‌های واقعی ناشی از فشار اقتصادی بر مردم عادی است.

 

مسأله‌­ای که متاسفانه در کشمکش‌­های اخیر مغفول مانده و باعث شد تا نخبگان سیاسی، جمعیت‌­های مرجع و سلبریتی‌­ها، به جای تمرکز بر حل مشکلات اقتصادی، بیکاری، گرانی و … بیشترین نقش تخریبی را در کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی داشته باشند.

 

اگر فرصت کنونی برای ترمیم نابسامانی‌­های رفتاری نخبگان ادامه یابد و شاهد عدم درک شرایط توسط آنان باشیم؛ فردا شرایطی است که در آن همگی متضرر خواهیم بود. نگاهی به اطراف، این حقیقت را اثبات می‌کند!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید