آیا فلسطینیها با عربستان علیه ایران همدست شدند؟
آنکه در نشست ریاض به بیانیه ضد ایرانی نه نگفت همان کسی است که خائن به ملت فلسطین و سرکوبگر مبارزان فلسطینی است.
پس از سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به عربستان سعودی و 3 نشستی که رژیم سعودی در ریاض برگزار کرد در پایان نشست سوم که با حضور نمایندگان 55 کشور عربی- اسلامی برگزار شده بود، سعودیها بیانیهای را صادر کرده، در آن بیانیه ایران را به برهم زدن امنیت و ثبات منطقه و جهان و حمایت از تروریسم و تندروی متهم کردند. پس از این بیانیه، شایعهای در فضای مجازی دست به دست چرخید و فحوای آن از این قرار بود که فلسطینی ها که سال ها است ما به آنها کمک می کنیم به قطعنامه ضد ایرانی رأی مثبت دادند قطعنامهای که در آن به قطع روابط بر ایران نیز تأکید شده است. در ادامه این شایعه آمده بود: بدتر اینکه عراق نیز به این قطعنامه ضد ایرانی رأی مثبت داده است. در بخش نخست به جایگاه نشست برگزار شده و مکری که عربستان در برگزاری این نشست به کار گرفت پرداختیم در بخش دوم این نوشته به شبههای که در خصوص فلسطین مطرح شده است می پردازیم.
در بخش نخست اشاره شد که عربستان حاضران در نشست ریاض را در عمل انجام شده، قرار داد و بیانیه را بر آنها تحمیل کرد. در حقیقت بیانیه ریاض، موضع تحمیلی عربستان در این نشست بود. با وجود پاسخ فوق اما جای این سوال کماکان باقی است که چرا نماینده فلسطین و عراق پس از اطلاع از بیانیه این نشست همچون لبنانی ها در مقابل آن موضعگیری نکردند؟
پاسخ این سوال در ماهیت کسانی نهفته است که به این نشست دعوت شدهاند. اگر کمی صبر کنیم و ماهیت نمایندگان فلسطین و عراق در این نشست را بهتر بشناسیم این سؤال پاسخ داده شده است.
نماینده فلسطین در این نشست که بود؟
ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که به عنوان نماینده فلسطین در این نشست شرکت داشت کسی است که در کرانه باختری قدرت را به دست دارد. دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان به دست آمریکایی ها تأسیس شده و هم اکنون نیز با کمک آنها و اردن در حال اداره امور امنیتی در کرانه باختری است. این دستگاه امنیتی که با اشراف کامل ابوازن اداره می شود سرکوبگر اصلی مردم فلسطین در کرانه باختری است. ماجد فرج ، رئیس کنونی دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان از آغاز انتفاضه سوم در فلسطین آماری را ارائه کرده که در آنها به دفع عملیات های فردی نوجوانان فلسطینی به دست دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان اشاره کرده است. لذا این دستگاه امنیتی کم کم در حال تبدیل شدن به یک هدف برای مبارزان فلسطینی است چرا که این دستگاه به سرکوبگر فلسطینیان مقابل صهیونیست ها تبدیل شده است.
ابومازن که در رأس تشکیلات خودگردان قرار گرفته است بیش از 7 است که زمان ریاستش به پایان رسیده و هم اکنون به طور غیر قانونی بر تشکیلات خودگردان ریاست می کند. او در حقیقت رئیس غیر قانونی سازمانی است که دستگاه امنیتی اش در حال سرکوب ملت فلسطین است. جنبش فتح حامی اصلی ابومازن است او علاوه بر ریاست تشکیلات خودگردان ریاست ساف و جنبش فتح را نیز عهده دار است. در سال 2005 در آخرین انتخابات فلسطین جنبش فتح نتوانست در انتخابات پارلمان پیروز شود و انتخابات را به حماس باخت اما با کارشکنی تلاش کردند جنبش حماس را که پیروز انتخابات بود منزوی کنند و سرانجام با دخالت صهیونیست ها جنبش حماس که دولت قانونی فلسطین را تشکیل داده بود به داخل نوار غزه رفت و در آنجا محصور شد. به زبان ساده تر ابومازن با کمک آمریکایی ها و صهیونیست ها دولت منتخب ملت فلسطین را در غزه محاصره کرد.
گرگ در لباس میش
برای تقریب به ذهن اگر بخواهیم با مثالی ایرانی، نمایندگی ابومازن از فلسطینی ها در نشست ریاض را تشبیه کنیم باید بگوییم نمایندگی ابومازن از سوی ملت فلسطین در این نشست مثل این می ماند که در ایران بگوییم جبهه مجاهدین خلق یا همان منافقان در جایی به نمایندگی از ملت ایران حضور یابند و موضعی اتخاذ کنند که با مواضع جمهوری اسلامی تعارض دارد. بعد آنگاه کسانی بگویند ایران مواضعی اتخاذ کرده که با مبانی انقلاب و جمهوری اسلامی متضاد است. ابومازن همان کسی است که از سال 2005 تا کنون ملت فلسطین و دولت قانونی آنها را با کمک آمریکا و صهیونیست ها سرکوب کرده است. دستگاه امنیتی سرکوبگر تشکیلات خودگردان تمام اقدامات خود را اعم از سرکوب تظاهرات و دستگیری مبارزان فلسطینی است با هماهنگی کامل با دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی انجام می دهد.
ابومازن نه تنها هیچ گاه در موضع ایران قرار نداشته، بلکه همواره در جناح آمریکایی- عربی در نقطه مقابل ما قرار داشته است و همواره حمایت ایران از مقاومت را محکوم کرده است. در حقیقت ابومازن، مزدور فلسطینی آمریکایی ها است که ابزار مقابله آمریکایی ها با مقاومت در فلسطین محسوب می شود. او در محاصره نوار غزه نقش اساسی دارد و اخباری که اسناد صدور دستور از سوی وی برای قطع برق نوار غزه را صادر کرده است در رسانه های فلسطینی دست به دست می شود. به همین دلیل است که جناح آمریکایی عربی برای فریب افکار عمومی در هرجا که قصد مانور تبلیغاتی دارند از او با ظاهر فلسطینی رونمایی می کنند.
ایران از چه کسانی در فلسطین حمایت میکند؟
جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز جوانه زدن انقلاب در سال 1342 هجری شمسی بر مبارزه و مقاومت در فلسطین تأکید داشته است. ایران حامی مقاومت فلسطین است. تمام گروه هایی که برای آزادی فلسطین علیه صهیونیست ها مقاومت می کنند در حوزه حمایتی ایران قرار می گیرند. جنبش هایی چون حماس، جهاد اسلامی، شهدای الاقصی، گردان های ابوعلی مصطفی و … . مقام معظم رهبری در سخنان خود در ششمین کنفرانس حمایت از فلسطین که 3 و 4 اسفند ماه 1395 در تهران برگزار شد بر این نکته تأکید کردند که ایران از تمامی کسانی که به مبارزه با اسرائیل اعتقاد داشته و در میدان عمل رویکرد مقاومتی دارند ورای هرگونه تفاوت اعتقادی یا ایدئولوژیک کمک کرده است و هر گروهی که در این عرصه باقی باشد هر چند در مواضع دیگر سیاسی و ایدئولوژیک با ما متفاوت باشند مورد حمایت ایران خواهند بود.
با توجه به این دیدگاه ایران همواره حامی گروه های مقاومت بوده است. بزرگترین این گروه ها جنبش حماس است. همان جنبشی که سال 2005 در آخرین انتخابات پارلمانی فلسطین، منتخب ملت فلسطین شد. یعنی جمهوری اسلامی ایران حامی کسانی است که منتخبان ملت فلسطین هستند.
بیان آخر
آنکه در نشست ریاض به بیانیه ضد ایرانی نه نگفت همان کسی است که خائن به ملت فلسطین و سرکوبگر مبارزان فلسطینی است و به عنوان یکی از عمال آمریکا در آن نشست حضور یافته است لذا طبیعی است که نه تنها به بیانیه ضد ایرانی نه نگوید بلکه علیه ایران نیز سخن بر زبان براند. او کسی است که هیچ گاه در دایره حمایت ایران قرار نگرفته است. و ایران از کسانی حمایت می کند که هم منتخب ملت فلسطین هستند و هم اینکه در عرصه های مقاومت دوشادوش ایران گام به جلو برداشته اند. کسانی که در جنگ 22 روزه 2009، جنگ 8 روزه 2012 و جنگ 51 روزه 2014 پوزه دشمن صهیونیست را به خاک مالیدند. آنها در حالی با صهیونیست ها می جنگیدند که ابومازن و سازمان همراهش تلاش می کردند مقاومت را در همان روزهای جنگ متوقف کرده و مبارزان فلسطینی را مانع ایجاد صلح در فلسطین معرفی کنند.