آيا رقبا و مخالفان روحاني تغيير مشي دادهاند؟
هواي انتخابات در سال بدون انتخابات هم از سر رقباي حسن روحاني نميافتد. هدف همان است كه بود. رقابت براي رياست.
اما رقبا نه شور و هيجان روزهاي ارديبهشت ٩٦ را دارند و نه التهاب اولين ماههاي پس از شكست. گويي كه مشي اين رقابت تغيير كرده است. چه آنها كه سال ٩٦ رقابتشان با حسن روحاني بالفعل شد و در عرصه دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري نمايان، چه آنان كه گمان آن ميرفت كه روزگاري خود را در قد و قامت رييسجمهوري محك بزنند و رقابتشان بالقوه باقي ماند؛ هر دو گروه راه و روشي ديگر پيش گرفتهاند. راهي آرامتر براي شناساندن خود.
به نوشته روزنامه اعتماد آنها از امسال تا ١٤٠٠ بسيار بيشتر از مناظرات ٣ ساعته و گفتوگوهاي يك ساعته صدا و سيما براي اين امر زمان در اختيار دارند.
«بعضيها فكر ميكنند هنوز دوران انتخابات است و يادشان رفته كه انتخابات تمام شده، بسياري از سخنان، حرفها و نكات از طرف افرادي به گوش ميرسد كه وقتي عمق آن حرف شكافته شود معنايش اين است كه هنوز ما در فضاي انتخابات و رقابت انتخاباتي هستيم…» گوشهاي از حرفهاي حسن روحاني است كه ميانه اسفند گذشته در آخرين روزهاي كاري دولت به زبان آورد.
رييسجمهوري كه از آخرين حضورش در مهمترين رقابت سياسي كشور قريب به ٣٢٢ روز ميگذرد و يك ماه و ٣ روز ديگر هم يك سال است كه ابقايش در پاستور ميگذرد. اما پس از حضور مجدد روحاني در پاستور اين اولينبار نبود كه او حرف از رقابت ميزد.
حسن روحاني از همان اولين نشست خبري پس از پايان انتخابات با رقبا از در صلح و مسالمت وارد شد و گفت: «من از رقباي خودم و مخالفانم و تمامي جناحهاي مخالف دولت در انتخابات كمك ميخواهم تا به كمك آنها بتوانيم كشور را توسعه دهيم و زندگي مردم را رونق بخشيم.» او البته وعده داد كه در دولت آينده از نظرهاي مخالف و رقبا نيز استفاده خواهد كرد و از آنها خواست براي توسعه كشور به دولت دوازدهم كمك كنند.
مسامحه رييسجمهوري با رقيبان البته تنها به يك، دو روز پس از انتخابات ختم نشد. روحاني بيست و چند روز بعد، اينبار در ديدار كارگزاران نظام و جمعي از مديران كشور با رهبري هم بار ديگر تاكيد كرد كه پيروز انتخابات ملت است؛ دوران رقابتها و بگومگوها ديگر پايان يافته و امروز بايد به خواستهها و مطالبات مردم توجه كرد.
نشست و برخاستهاي او با فرماندهان ارشد نظامي كه سخنرانيهاي دوران انتخابات حسن روحاني كنشها و واكنشهايي را ميان آنان به وجود آورده بود يا ديدار خصوصي با برخي اعضاي جامعه روحانيت مبارز كه مدتها بود از حضور در ميانشان امتناع ميكرد، نشانههايي بود كه حسن روحاني ميخواهد بر گفتههايش پايبند باشد و با رقبا طرح رفاقت بريزد حتي اگر به گردش به راست محكوم شود.
با همه اين اوصاف اما رقبا در ماههاي آغاز به كار دولت دوازدهم همان راه را رفتند كه در دولت پيش. اصولگرايان رقيب از هيچ حمله و هجمهاي فروگذار نكردند. مشيشان، مشي انتخاباتي بود و بر اين باور بودند كه با افزايش انتقادات از دولت ميتوانند در انتخابات بعدي شانس راي بالاتر از ١٦ ميليون داشتهباشند. اما اين روش و منش چندي بعد فروكش كرد. آنها تلاش داشتند در لفافه سخن انتخاباتي بگويند و خودشان را رييسجمهوري مطلوب جا بزنند كه تنها دستش از پاستور كوتاه مانده. با اين حال كنشهاي انتقادي آنها به مرور كمتر شد و جاي خود را به كنشهايي داد كه گويي از يك رييسجمهوري بالقوه برميآيد.
شرايط سخت داخلي دولت دوازدهم در اولين سال و بههمريختگي مناسبات خارجي كشور بهويژه در زمينه برجام به عنوان مهمترين دستاورد دولت قبلي، همچنين اعتراضات سياسي و اجتماعي ديماه گذشته نسبت به برخي اركان حاكميت باعث شد كه رقبا دست از حملات و هجمهها به دولت بشويند. گويي آنها به اين باور رسيده باشند كه روزهاي بحراني دولت دوازدهم خود براي افزايش ميزان نارضايتي مردم كفايت ميكند.
بنابراين نوبت آنهاست كه بدون حمله هر كدام در قامت يك رييسجمهوري از دولت مطلوب و برنامههاي محقق نشده سخن بگويند.
بنابراين در ميان همه منتقدان دولت آنها كه سوداي پاستور داشتند راه ديگر در پيش گرفتند. سعيد جليلي سرگرم تشكيل دولت در سايه شده، محمدباقر قاليباف سكوت اختيار كرده و منتظر است فارغ از مجمع تشخيص پست اجرايياش مشخص شود تا فضاي بيشتري براي نشو و نما بيابد.
حتي پرويز فتاح هم از همراهي با دولت سخن ميگويد. محسن رضايي سرگرم دبيري مجمع تشخيص است و به نظر ميرسد، تلاش دارد بيش از گذشته براي مجمع دبيري كند يا مصطفي ميرسليم كه اين روزها بيش از پيش ارتباط گرمي با رسانهها پيدا كرده و مواضعش در مورد هر موضوعي را با آنها در ميان ميگذارد. در اين ميان البته گزينههاي بيسر و صدايي هم هستند كه شايد ايدهآل اصولگراياني باشند كه تمايل به حضور يك نظامي بر مسند رياستجمهوري دارند. گزينههاي محتمل اما خاموش.