پدر و مادرم دزد بودند، من هم دزد شدم
سینا متهم است دزدی کرده و به عنوان یک عضو باند سرقت بازداشت شده است.
عضو یک باند سرقت توضیح می‌دهد بعد از حادثه‌ای که برای پدرش رخ داد، او به عنوان عضو جانشین وارد باند سرقت شد.زندگی عجیب سینا توجه همه را جلب کرده چون او در یک خانواده سارق به دنیا آمده است.
*جرمت دزدی است، توضیح بده دقیقاً چه‌کار کرده‌ای؟
سرقت کردم، یکی دو باری با یک باند برای سرقت رفتم اما سرقت اصلی را آنها انجام می‌دادند. من در حد زاغ‌زن بودم.
*یعنی زاغ‌زنی کردی اما سرقت نکردی؟
یک بار هم وارد خانه‌ای شدم و در جمع کردن وسایل کمک کردم.
*چطور جذب باند سرقت شدی؟
پدرم عضو این باند بود. البته باند که نه. اینها رفقای پدرم بودند، یک بار پدرم حین فرار از بلندی پرت شد و پایش شکست. بعد از آن چون لنگ می‌زد و پادرد داشت سرقت‌های سنگین را نمی‌توانست برود، من به جای او رفتم.
*یعنی پدرت تو را به جای خودش معرفی کرد؟
آنها دوستان پدرم بودند، قبول کردند من جای او بروم.
*در خانواده فقط تو و پدرت دزد هستید؟
من دو برادر دیگر هم دارم که از آنها خبر ندارم ولی می‌دانم خلاف هستند. مادرم هم جیب‌بری می‌کند. البته آنها فعلاً بیرون هستند.
*دزدی درآمد خوبی دارد؟
بله خوب است، بد نیست.
*مادرت پیگیر کارهایت هست؟
او از پدرم جدا شده، من از بچگی با پدرم زندگی می‌کنم. مادرم را خیلی کم می‌بینم. او پیگیر نیست، من هم نمی‌دانم کجاست.
*می‌دانی احتمالاً مدتی زندانی می‌شوی؟
بله می‌دانم، به هر حال همه ما مدتی را در زندان هستیم.
