بریدگی با کاغذ دردناک است!

    کد خبر :99573

کاغذ با چشم غیر مسلح کاملا صاف و نرم به نظر می ‎رسد، اما اگر با یک ذره بین قوی به آن نگاه کنید، خواهید دید که کاغذ بیشتر از آنکه شبیه تیغ باشد، با اره شباهت دارد. بنابراین هرگاه تیزی کاغذ پوست شما را از وسط پاره می کند، یک درد شدید از خود به جای می گذارد که هیچ شباهتی با جراحت نرم ندارد. تیزی کاغذ شکافی بد روی پوست شما می اندازد اما نه از زخم هایی که چاقو یا تیغ روی پوست می اندازند.

کاغذ به ظاهر بی آسیب است، اما تقریبا تمام افرادی که یک بسته کاغذ نو را داخل دستگاه فتوکپی گذاشته باشند یا حتی یک کتاب نو را ورق زده اند، می دانند که این کالای مفید و زیبا چه راز عمیق و تاریکی را در اعماق قلب خود یدک می کشد. اگر کاغذ به شکلی صحیح به کار گرفته شده باشد، می تواند سلاحی واقعا جدی باشد:بریده شدن پوست توسط تیزی کاغذ می تواند دردی وحشتناک داشته باشد!

برش دست توسط تیزی کاغذ زخم عمیقی ایجاد نمی کند ولی درد وحشتناکی از زخم کاغذ احساس می کنید اما این برش نمی تواند مانع شکسته شدن ساختار پوست شود. در زبان انگلیسی و فرهنگ غربی، اصطلاحی به نام “مرگ با ۱۰۰۰ زخم کاغذ*” وجود دارد که بر اساس آن، مردم معتقدند که اگر ۱۰۰۰ زخم توسط تیزی کاغذ به وجود آید، شخص جانش را از دست خواهد داد که احتمالا ریشه تاریخی خاص خودش را دارد. اما آیا این عبارت به معنای واقعی کلمه صحت دارد؟

تعداد پژوهش های علمی صورت گرفته در این زمینه چندان زیاد نیست، زیرا هیچکس احتمالا دوست ندارد در چنین تحقیقی به عنوان شرکت کننده حاضر شود. آیا شما دلتان می خواهد دستتان چندین مرتبه توسط تیزی کاغذ نو بریده شود؟ اصلا از شکنجه شدن خوشتان می آید؟

دکتر هیلی گلدباک، استاد دانشکده پوستِ دانشگاه UCLA آمریکا می گوید:«قادریم توسط دانش آناتومی که در اختیار داریم، پاسخ این سوال را کشف کنیم. آناتومی بدن به کمکمان می آید.»

همه چیز به “انتهای رشته های عصبی” مربوط می شود. قبل از هر چیز باید متذکر شویم که گیرنده های دردِ موجود روی بند انگشت نسبت به قسمت های دیگر بدن از تمرکز بسیار بیشتری برخوردار است. البته دکتر گلدباک فورا می گوید:«اگر کاغذ را روی صورت و قسمت دیگری از بدنتان بکشید، باز هم باید متحمل درد شوید. می توانید تصورش کنید.»

بنابراین چرا وقتی کاغذ را روی ران پا، بازو و حتی غوزک پا می کشیم، باز هم باید تا این حد درد بکشیم؟ البته می دانیم که درد این نواحی در مقایسه با شدت درد بند انگشتان جزئی تر است.

تست عصب شناختی

اگر کنجکاو شده اید، شما خودتان نیز می توانید این مسئله را تست کنید. برای این کار کافی است تستی را انجام دهید که روانشناسان و عصب شناسان انجام می دهند. یک عدد گیره کاغذ را برداشته و حالت گیره ای آن را با صاف کردنش از بین ببرید تا اینکه هر دو سرِ آن در یک جهت قرار گیرند. اگر با آن گیره کاغذ به دست و صورتتان فشار وارد کنید، احتمالا می توانید درد هر دو سر گیره را روی آن قسمت از بدنتان احساس کنید. به این اتفاق “تمایز دو نقطه ای” گفته می شود.

از آنجایی که انتهای رشته های عصبی روی پوست در آن نقاط از بدن در مقادیر فراوان وجود دارد، آن دو نقطه باید خیلی به هم نزدیک باشند تا نتوانید درد آن دو را از هم تشخیص دهید.

حال همین کار را روی کمر و یا پاهایتان امتحان کنید. اگر بخواهید درد هر دو نقطه را به طور کاملا جداگانه احساس کنید، باید درد وارد شده در فاصله ای نسبتا دور از هم قرار داشته باشند. دلیلش این است که تراکم توزیع انتهای رشته های عصبی در آن نواحی به نسبت کمتر است.

نقش تکامل

این اتفاق در حقیقت از بُعد تکاملی نیز معنا می دهد. دکتر گلدباک می گوید:«ما از طریق بند انگشت است که می توانیم دنیا را تجربه کنیم. بنابراین منطقی به نظر می رسد که تمرکز انتهای رشته های عصبی در آن نقاط بسیار بیشتر از نقاط دیگر بدن باشد. در واقع این اتفاق نوعی مکانیسم ایمنی محسوب می شود.»

کاملا منطقی به نظر می رسد که مغز انسان “رشته های عصبی” بیشتری را به بند انگشت تخصیص دهد، زیرا ما توسط همین بند انگشتان است که تهدیدات احتمالی را مرتب نظاره می کنیم؛ در حقیقت بند انگشت مهمترین ابزار بدن برای تعامل با هستی است.

برای نمونه اگر جسمی بسیار داغ یا تیز در مقابلتان قرار گیرد، احتمال اینکه با دست با آن مواجه شوید بسیار بیشتر از هر قسمتی از بدن است. بنابراین سیر تکاملیِ بدن ما اینگونه پیش رفته که آن درد وحشتناک بیش از هر چیز نصیب بند انگشتان شود. در واقع به همین دلیل است که همیشه دوست دارید دستانتان را در محل امنی نگه دارید

هیولاهای میکروسکوپی

نوبت به خود سلاح می رسد! کافی است در گوگل جستجویی کوتاه بزنید تا متوجه شوید که کاغذ به خاطر ماهیت متخلخل خود، محلی مناسب برای پرورش باکتری است که تمام آن باکتری ها فقط منتظر ایجاد زخمی روی پوست هستند تا به داخل آن نفوذ کنند. با این حال فارغ از صحت یا عدم صحت انتقال باکتری، نمی توان وجود باکتری یا دیگر هیولاهای میکروسکوپی را عامل آن درد وحشتناک دانست. دست کم در لحظه بریده شدن پوست توسط تیزی کاغذ ، نمی توان عامل درد را باکتری ها دانست. باکتری تنها زمانی موجب عفونت می شود که زخم درمان نشود که خود بسیار دردآور بوده و البته زمان می خواهد.

پس چرا تیزی کاغذ دردآور است؟

اما این مسئله که زخم ایجاد شده با تیزی کاغذ به شکل منحصر به فردی دردآور است را می توان بیشتر باز کرد.

دلایل دردآور بودن کاغذ

کاغذ با چشم غیر مسلح کاملا صاف و نرم به نظر می ‎رسد، اما اگر با یک ذره بین قوی به آن نگاه کنید، خواهید دید که کاغذ بیشتر از آنکه شبیه تیغ باشد، با اره شباهت دارد. بنابراین هرگاه تیزی کاغذ پوست شما را از وسط پاره می کند، یک درد شدید از خود به جای می گذارد که هیچ شباهتی با جراحت نرم ندارد. تیزی کاغذ شکافی بد روی پوست شما می اندازد اما نه از زخم هایی که چاقو یا تیغ روی پوست می اندازند.

اگر این دلایل کافی نیست، پس به نکته بعدی توجه کنید:زخم های ایجاد شده توسط تیزی کاغذ سطحی است – اما نه خیلی سطحی؛ دکتر گلدباک می گوید:«زخم کاغذ آنقدری عمیق است که لایه رویی پوست را بردارد، در غیر این صورت اصلا دردی ندارد زیرا در لایه روییِ پوست هیچ رشته عصبی ای وجود ندارد.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید