سناریوی سرقت دروغین 4 شمش طلا
سناریوی دروغین سرقت 4 شمش طلا از طلافروشان با بررسی دوربینهای مداربسته خیابان لو رفت.
چند روز قبل سه مرد جوان به پلیس مراجعه کرده و از سرقت 4 شمش طلا خبر دادند. یکی از شاکیها زمانی که در مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: ما سه شریک هستیم که سالهاست به شکل کیفی خرید و فروش طلا انجام میدهیم. مدتی قبل 4 شمش طلا از دوستمان به نام شاهرخ که صرافی دارد، خریداری کردیم. بعد از مدتی وقتی مشتری برای شمشها پیدا شد طبق قرار شمشها را به پیک موتوری که امین و معتمد ما بود دادیم تا به خریدار تحویل دهد، اما در مسیر انتقال چند مرد نقابدار به پیک موتوری حمله کرده و شمشها را از او سرقت کردند. پیک موتوری موفق نشده بود چهره سارقان را ببیند اما تصور میکنیم که این سارقان از سوی شاهرخ اجیر شده باشند، چرا که او با ما اختلاف پیدا کرده بود.
وی در توضیح بیشتر ماجرا به پلیس گفت: وقتی ما شمشها را از شاهرخ که صرافی دارد خریدیم 2 ماه بعد آنها را به ما تحویل داد. باتوجه به نوسانات بازار طلا، ما حدود یک میلیارد تومان در این معامله متضرر شدیم. هر چه به شاهرخ گفتیم که این ضرر و زیان را حساب کند قبول نکرد و سر همین مسأله هم اختلاف پیدا کردیم. حالا هم احتمال میدهیم شاهرخ برای انتقامگیری چند نفر را اجیر کرده تا شمشها را سرقت کنند.
با شکایت سه طلافروش کیفی، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره آگاهی به سراغ شاهرخ رفته و بررسیها نشان میداد مرد صراف در سفر ترکیه است. تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه تیم تحقیق دریافت شاهرخ در حال برگشت به ایران است و کارآگاهان مرد جوان را در فرودگاه بینالمللی بازداشت کردند.
مرد صراف مدعی شد: من هیچ کسی را برای سرقت شمشها اجیر نکردهام و از ماجرای سرقت هم بیخبر هستم. تصور میکنم ماجرای سرقت شمشها یک سناریوی دروغین از سوی مردان طلافروش باشد که از من انتقام بگیرند. از آنجا که من با تأخیر شمشها را به آنها تحویل دادم، از من کینه به دل گرفتهاند. حالا هم برای انتقامگیری و رسیدن به خسارتشان، چنین موضوعی را مطرح کردهاند.
در حالی که مرد صراف چنین ادعایی داشت، تیم تحقیق با دو سناریوی متفاوت مواجه بود. در اقدام بعدی آنها به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محلی رفتند که طلافروشان کیفی ادعا کرده بودند در آن محل سرقت صورت گرفته است. اما بازبینی دوربینها وقوع هیچ سرقتی را نشان نمیداد. از سویی زمانی که مأموران میخواستند از راکب پیک موتوری که مدعی بود از او سرقت شده تحقیق کنند، دریافتند که مرد جوان محل زندگیاش را تغییر داده و هیچ رد و نشانی از او در دست نیست.
کنار هم قرار دادن مدارک پلیسی و ادعای مرد صراف حکایت از آن داشت که مردان طلافروش کیفی واقعیت را نگفته و با مطرح کردن این ماجرا، قصد صحنهسازی داشتند.
بدین ترتیب به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تحقیقات از مردان فروشنده طلای کیفی دوباره انجام شد و در این مرحله از تحقیقات آنها که با مدارک پلیسی مواجه شده بودند، به سناریوی دروغین سرقت اعتراف کردند.
یکی از آنها گفت: ما پول شمشها را حدود دو ماه قبل پرداخت کردیم اما شاهرخ از تحویل شمشها امتناع میکرد و دو ماه بعد آنها را تحویل داد که یک میلیارد تومان به ما خسارت وارد شد. از شاهرخ خواستیم ضرر و زیان ما را جبران کند اما قبول نکرد. ما هم چنین سناریویی را مطرح کردیم تا شاهرخ بازداشت شود و از او انتقام بگیریم.