پيشنهادهاي فرهنگي هنري آخر هفته
داستان بيست و يک روز بعد در مورد زوج روزنامه نگاري است که مي خواهند در مورد مافياي دارو که از پس تحريم ها رشد کرده افشاگري کنند و بازي فساد را به هم بزنند.
تماشاخانه: نمايش «اگه بميري» به کارگرداني سمانه زندي نژاد و با بازي رضا بهبودي مرد درخشان اين روزهاي سالن هاي تئاتر تهران ، الهام کردا، ستاره پسياني و کاظم سياحي صدا پيشه جيگر در مجموعه کلاه قرمزي. نمايشي که در ايرانشهر روزهاي آخرش را مي گذراند. از آن نمايش ها که اگر نمايشنامه اش را از قبل مطالعه کرده باشيد لذت تماشايش دو چندان مي شود. کاري که فلوريان زلر آن را نوشته.
نمايش با يک تخت خواب شروع مي شود و روايت گر داستان زني است که پس از 12 سال زندگي مشترک همسرش را از دست مي دهد. او نمي داند چگونه بدون همسرش به زندگي ادامه دهد و در اين ميان دست نوشته هايي از همسرش پيدا مي کند که باعث مي شود گذشته ي زناشويي اش را شخم بزند و نمايش از اين جا ميان زمان گذشته و حال در حرکت مي شود و تئاتر شما را از فضايي که در آن هستيد جدا مي کند. نمايش چند لايه که در ظاهر رويي عشق و خيانت و زندي و در لايه هاي زيرين قدرت تاويل و تفسير مي دهد. کار خوبي است که ارز تماشا دارد.
«تو پي ير رو دوست داشتي . اونم تو رو عاشقانه مي پرستيد الانم هم تو چون نمي توني فراموشش کني داري دنبال چيزي تو زندگيش مي گردي که ديگه دوستش نداشته باشي»
اکران: همايون اسعديان معمولا کارهاي خوش ساختي دارد و کارگرداني است که مي داند چگونه مخاطبش را سرگرم کند. ادعاي جريان سازي و دسته هاي روشنفکري و بدنه اين ها را هم ندارد. اما کار خودش را خوب انجام مي دهد. چه طلا مس و باشد چه بوسيدن روي ماه، داستان بيست و يک روز بعد در مورد زوج روزنامه نگاري است که مي خواهند در مورد مافياي دارو که از پس تحريم ها رشد کرده افشاگري کنند و بازي فساد را به هم بزنند. اسعديان دغدغه هاي شريفي دارد و نسبت به شرايط روز جامعه اش حساس است. حس خوبي است اما اين که چقدر اين حساسيت را خوب پرداخت کرده مساله ديگري است.
گسترش فضاي عاطفي و روابط عشقي فيلم از حد گذشته و به مضمون کار آسيب زده و البته مهم تر از آن فيلم و داستان در پاره اي از اوقات روابط علت و معلولي را رعايت نمي کند و از همين جهت براي تماشاچي سئوال پيش مي آيد که حامد چرا و چگونه دست به برخي رفتارها مي زند. همين رعايت نکردن منطق داستاني باعث شده شخصيت پردازي دچار افت شود و ارتباط تماشاچي با کاراکترها قطع شود. در هر صورت به رغم تمامي ايراد ها بيست و يک روز بعد قابل تحمل است.
خورجين: طي دو هفته گذشته از سه گانه ريچارد لينک لتر نوشتم و سه گانه اي که براي هر کسي در هر جايي از هر رابطه اي واجب است ديدنش. فيلم «پيش از نيمه شب» شروع و اوج يک رابطه ي عاشقانه، افت آن و روزمرگي آن را در گذر زمان با جزئيات دقيق و شخصيت پردازي هاي کم نظير نشان مي دهد. انگار دو دوست مقابلمان نشسته اند. چيزهايي مي گويند و کارهايي مي کنند که خودمان هم در معرض ارتکاب آن کارها بوده ايم. در بخش سوم اين سه گانه زوج داستان به يک سفر تفريحي مي روند قرار است به آن ها خوش بگذرد. اما آن جا دچار تلاطم مي شوند و تنش و تشنج رابطه ي آن ها را تا مرز فروپاشي مي برد.
کيوسک: «سرنخ» دو هفته نامه حوادث موسسه همشهري است که اتفاقا اين روزها تحت تاثير تحولات وسيعي قرار دارد. نجفي آمده و قاليباف رفته. بايد ببينيم پس لرزه هايش در فضاي مطبوعاتي به کجا مي انجامد . دو هفته نامه حوادث و شگفتي هاي موسسه همشهري براي آن هاي که عاشق صفحه حوادث روزنامه و خبرهاي عجيب و غريب هستند خيلي خواندني است . در اين شماره مطالبي درباره اردوگاه پناهندگان ايراني در مانوس. نگاهي به حوادثي که در دو هفته گذشته از جنايي و خانوادگي و همچنين مساله سيل در خراسان رضوي و گلستان و پرو نده اي درباره مجرماني که دست نوشته هايشان رازهايشان را فاش کرده را مي خوانيد. شکستن دست و پا و شگردهاي عجيب براي گرفته بيمه از مطالب خواندني اين شماره است. داستان سوپرمن استراليايي هم که خيلي ها را از خودکشي نجات داده جالب توجه است.