افزایش میل مهاجرت در میان کارگران ایرانی/ لوله کش و کابینت ساز و آشپز هم صادراتی شد!
اوضاع آشفته و نا به سامان اقتصاد کشور ابعاد جدیدی از بحران ها را پیش روی مدیریت اجرایی کشور قرار داده است و جدا از موج مهاجرت نخبگان، حالا و بر اساس نقل قول های رسمی شاهد افزایش میل مهاجرت میان کارگران و متخصصان بخش های فنی و حرفه ای هستیم.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست- اگرچه در سال های گذشته نیز به صورت جسته و گریخته اخباری مبنی بر مهاجرت کارگران به کشورهای همسایه به ویژه اقلیم کردستان عراق منتشر می شد، اما به تازگی اخباری نگران کننده در مورد گسترش این پدیده در کشور آن هم به اشکال جدید منتشر شده است.
در رابطه با پدیده گسترش دامنه مهاجرت از نخبگان دانشگاهی به کارگران فنی به تازگی سید حمید حسینی- عضو اتاق بازرگانی کشور به رسانه ها گفته است: بررسیها نشان از ان دارد که افرادی فاقد استانداردهای پیشین مهاجرت، حالا در صددند از ایران بروند.
این فعال اقتصادی در گفتگو با خبرآنلاین با هشدار نسبت به این اتفاق افزود: تا سالهای گذشته افرادی که واجد خصوصیات خاص بودند و در طبقه مشخصی حضور داشتند، متقاضی مهاجرت بودند، اما در دو سال اخیر موج مهاجرت به آدمهای عادی رسیده است، کسانی که در سال های گذشته فاقد استاندارد مهاجرت شناخته می شدند .
چشمانداز آینده باید روشن شود
وی گفت: مدیران برخی شرکت هایی که کار مهاجرت انجام میدهند، شخصا به من اعلام کردند که قبلا هفته ای سی تا چهل درخواست برای مهاجرت داشتند که از سوی افرادی با تخصص های بالا و درس خوانده ارائه می شد اما در شرایط فعلی تعداد این درخواست برای این شرکتهای معمولی به ۱۸۰ درخواست رسیده است که نشان از افزایش میل به مهاجرت در ایران دارد.
وی گفت: جالب است در میان متقاضیان مهاجرت از لوله کش تا کابینتساز و آشپز و برق کار و آرایشگر و … نیز دیده می شوند، این یعنی اگر تا دیروز فقط درس خواندهها می خواستند از ایران بروند، امروز صاحبان حرف و افرادی که حرفهای را بلدند نیز متقاضی مهاجرت هستند و این نشانههای باید سیاستگذار را نگران کند.
وی گفت: اغلب این افراد در پاسخ به این سئوال که چرا میخواهید از ایران مهاجرت کنید می گویند آنجا حقوق بیشتری دارم و میتوانم راحت تر زندگی کنم، این عبارت راحتتر خیلی مساله و عبارت مهمی است، این نشان می دهد چشم انداز انها نسبت به اینده کشور دیگر چندان روشن نیست و نوعی خستگی و نگرانی در آنها وجو دارد.
وی گفت: بهترین نیروها را در این مملکت پرورش می دهیم اما متاسفانه آنها که امکان بیشتری دارند به اروپا و کانادا و امریکا می روند و کسانی که امکان کمتری دارند راهی ترکیه می شوند و امارات . جالب این است که همین کشورها برای گرفتن نیرو از ایران برنامه ریزی می کنند و این بسیار نگران کننده است .
همانطور که اشاره شد سابق بر این هم برخی کارگران ایرانی برای کار به کشورهای همسایه به ویژه اقلیم کردستان عراق سفر می کردند ولی نکته مهم و تفاوت بزرگ میان آن سفرها و این پدیده جدید آن است که پیشتر اغلب کارگران به صورت فصلی به کردستان عراق می رفتند و نه تنها دوباره به کشور باز می گشتند، بلکه با خود ارز هم به داخل می آوردند.
اما حالا رویه عوض شده و کارگران متخصص کشور در حال مهاجرت دائمی به کشورهای همسایه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل عمان و قطر و امارات هستند که این موضوع می تواند در آینده خسارت های فراوانی را متوجه اقتصاد و صنعت داخلی کند.
از سوی شاهد مهاجرت نیروهای متخصص و کاری کشور به خارج هستیم که کشور را در بخش تولید و خدمات رسانی با مشکل جدی رو به رو می کند و از سویی زمینه را برای بهبود اقتصاد کشورهای همسایه و پیشی گرفتن آنها در رقابت اقتصادی نسبت به ایران رقم خواهد زد.
همچنین این اتفاق تلخ با کرامت انسانی و هویت ملی ایرانیان در تناقض جدی است و شهروندان ایرانی را که در کشور خود شهروند درجه یک محسوب می شوند را در دیگر کشورها به شهروند درجه دو و فاقد حقوق قانونی لازم تبدیل می کند که می تواند در آینده برای ایشان نیز خسارت هایی را به همراه داشته باشد. این ها همه جدا از ابعاد اجتماعی ماجراست که می تواند به فروپاشی بسیاری از خانواده ها و دوری خویشاوندان نزدیک از یکدیگر منجر شود.
اینکه از میان ۸۰ میلیون ایرانی عده ای تمایل به مهاجرت به هر دلیل شخصی و اجتماعی داشته باشند یک امر طبیعی می باشد در کشورهای اروپائی تعداد افرادی که به خارج از کشور خود مهاجرت می کنند کم نیست و این امر را یک امر خیر برای کشور می پنداراند چرا که این افراد مضاف براینکه ارزآوری برای کشور را دارند سفیرسیاری هم محسوب می شوند بهمین دلیل در وزارت خارجه و اقتصاد بخشهائی را ایجاد کرده اند تا برای این افراد تسهیلهائی را فراهم آورند مثلا در جاهائی که تعداد این افراد به اندازه کافی باشد مدارسی را ایجاد می کنند و در غیر این صورت سیستم هائی را در نظر گرفته شده تا بوسیله تحصیل مکاتبه ای فرزندان آنها از فرهنگ کشورشان جدا نشوند و اغلب هم مهاجران بعد ازکار و کسب دارائی به کشور مبدا بازگشته و روزهای آخر را در وطن می گذرانند و در این مسیر تجربه سالها را هم همراه خود به ارمغان می آورند ولی درکشور گل و بلبل ما مهاجران وقتی برای کارهای ابتدائی به کنسولگری که تنها راه داشتن ارتباط با کشور می باشد مراجعه می کند در این مکان مثل دزدهای سر گردنه حداکثر هزینه ها را باید بپردازند از تهیه کارت ملی و شناسنامه گرفته تا نوشتن یک وکالت نامه باید مبلغ چشم گیری را پرداخت من برای تجدید پاسپورت که هزینه آن شاید بیست یورو هم نشود ۸۰ یورو باید می دادم ولی در موقع تحویل پاسپورت مامور مربوطه ۱۰۰یورو گرفت و در مقابل تعجب من گفت ۱۰۰ یورو شده است و به بهانه تحریم و مسدود شدن حسابهای بانکی هم رسیدی در کار نیست حال بجای وا اسفا گفتن به خاطر مهاجرت چند ایرانی باید مسئولین را متوجه این سرمایه عظیم ایرانیها درخارج کشور کرد که تنها با خدمت رسانی به آنها می توان بخش مهمی از آنها را که تجربیات مدرن و بروز را کسب کرده اند را جذب کرد اگر کارهای حساب شده در این زمینه انجام شود به احتمال زیاد به همان اندازه که مهاجرت صورت می گیرد بازگشت با دست های پر رخ خواهد داد. اینکه گفته شده کارگران متخصص و تکنسینها که بر روی آنها سرمایه گذاری شده از کشور خارج می شوند چندان درست نیست در یک کار ساختمانی چند کارگر ایرانی افغانی که در ایران سالها کار کرده و مدعی تجربه بودند در یک کشور اروپائی بکار گرفته شد ولی در همان روز اول عذر آنها خواسته شد چرا که هیج کدام قادر به انجام کار با استاندارهای بروز نبودند اطلاعات و تخصص آنها مربوط به ۳۰ سال پیش بود که در این مدت در کشورهای پیشرفته با آزمون و خطا روشهای کار کالا عوض شده است مثلا آرماتور بندی کارگران ایران کلا با علوم جدید ضد زلزله همخوانی نداشت و نوع آرماتور بندی بتونهای در مقابل زلزله حتی در مقابل ۴ ریشتر هم نمی توانست دوام بیاورد