حکایت ۱۰ شاهی ته جیب انجمنهای هنری
بهرام کلهرنیا گفت: در آخرین پیشنهادی که برای برگزاری دوسالانه به انجمن طراحان گرافیک دادند، عددی که بهعنوان بودجه دوسالانه مطرح شد، آنچنان مضحک و کم بود که ما تلاش کردیم سرمان را پایین بیندازیم و فکر کنیم به ما کملطفی نشده و فقط بودجه اشتباه داده شده است!
بهرام کلهرنیا – گرافیست، عضو هیات مدیره و خزانهدار انجمن طراحان گرافیک ایران – در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: برگزاری دوسالانهها موضوعی است که از سالهای بسیار دور، نیازشان در دنیا احساس شده و کشورهای اروپایی خیلی زود این ایده را بنیانگذاری کردند. آنها حتی شهرها و سرزمینهایی را بهعنوان محل ثابت این کار پایهگذاری کردهاند و امروز از این سفره برای خود برکت و خیر جمع میکنند.
او ادامه داد: فستیوالهای بسیار بزرگی که در دنیا برگزار میشوند، همه بهشکل دوسالانه به قطبهایی در جهان تبدیل شدهاند و جذابیت گردشگری، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عظیمی را پیرامون خود شکل دادهاند. در نهایت، ملتی از آنها بهرهمند میشود که صاحب آن دوسالانه است.
کلهرنیا بیان کرد: هنرمندان، دو سال یکبار طبق یک میثاق دور هم جمع میشوند و کارهایشان را بهنمایش میگذارند. جمعیت بسیار زیادی نیز مانند اینکه بخواهند افقی را که خورشید از آن سر برمیآورد، به یکدیگر نشان دهند، توجهشان به آن جلب میشود.
این هنرمند با بیان اینکه ما در برگزاری دوسالانهها هنوز در نقطه صفر قرار داریم، اظهار کرد: هنوز نمیدانیم برگزاری دوسالانهها چقدر اجباری است. باید به این آقایان ثابت کنیم و آنها باید بدانند و بپذیرند که دوسالانهها باید اجرا شوند. حالا سالها گذشته و مدیران مختلف آمده و همه از دم وعده داده و گفتهاند که پای کار هستیم؛ اما هیچکدام به حرفشان عمل نکردهاند. هر کدام زمانی که موقعیت اجرایی داشتند، با بهانهها و تکنیکهایی که بلد هستند، اخلال ایجاد کردند و مانع شدند. برخی از آنها از تضادهای موجود میان طرز فکر هنرمندان برای براندازی هنر استفاده کردند.
او گفت: همه ما بنا بر اعتراف افرادی که در سیستمهای مدیریتی هستند، خبر داریم که دوسالانهها ردیف بودجه ثابت و معینی دارند، یعنی قانونگذار موضوع را دیده و برای فعالیتهای فرهنگی ردیف بودجه پیشبینی کرده است؛ اما گاهی کارهای دیگری وجود دارند که از نظر مدیران فرهنگی ما، مهمتر هستند و این ردیف بودجهها در آنجا خرج میشوند.
کلهرنیا در ادامه بیان کرد: اگر گاهی دوسالانهها را به زور برگزار کردیم، چنان حقیرانه بوده و به هنر و هنرمند بیحرمتی شده است که نمیتوان تصور کرد. دوسالانهها بهشدت مورد نیاز روزگار هستند و نه هنرمندان! هنرمند در گوشه دفتر کارش، کار خودش را میکند؛ نه انتظار دارد برای او فرش قرمز پهن کنند و نه انتظار دارد که به او بگویند «کلاهت به چند؟».
او درباره دلایل ضروری بودن برگزاری دوسالانهها، توضیح داد: هنرمندان دو سال میکارند و در پایان آن، باید درو کنند. هنر، محصول فرهنگ و روزگار و زندگی اجتماعی است. مانند آیینهای برابر روزگار، وقتی بعد از دو سال، آثار هنرمندان روی دیوار میرود، مردم نقد و سیمای وضعیت کنونی خود را با زبان هنرمندان میبینند. این موضوع آنقدر مهم است که نمیتوان میزان اهمیت آن را تصور کرد.
این هنرمند بیان کرد: در کنار دوسالانهها، جریانهای هنری شکل میگیرند، هنرمندان تکنیکهای یکدیگر را آزمایش میکند، در راستای هم، همپیمانی میکنند، رشد و توسعه فعالیت هنرمندان وجود دارد. از طرف دیگر میبینند و میآموزند. دوسالانهها مانند مدرسه هستند. فرصتهای پژوهش ایجاد و اطلاعات منتقل میشود و چرخه اقتصاد هنر، فعالتر میشود و جامعه در نهایت، فرهنگیتر و بسامانتر خواهد شد.
کلهرنیا تاکید کرد: جامعهای که در آن، اثر هنری دیده میشود، نزاکت اخلاقی – رفتاری پیدا میکند. هیچ ابزار دیگری در جهان کنونی به اندازه هنر در توسعه انسانی نقش ندارد.
او در ادامه اظهار کرد: مطمئنم که جمعیتهای مختلف هنری بهدلیل اینکه آرزو دارند دوسالانهها بهطور منظم برگزار شوند، به آن پاسخ مثبت خواهند داد؛ اما قطعا وقتی پای مذاکره به میان بیاید، درباره اصول و شیوه عمل حرفهایی دارند و به سادگی نخواهند پذیرفت که مطابق کدام قاعده و به چه شیوهای این رویداد برگزار شود.
این هنرمند یادآوری کرد: یکبار پیشنهاد کردند، بهدلیل اشباع شدن تهران، دوسالانهها در شهرستانها برگزار شوند تا شهرستانیها رشد کنند. در شهرستان میتوان فعالیتهای دیگر انجام داد و حتی میتوان هم در تهران و هم در شهرستان، دوسالانه برگزار کرد. با این طرز فکر، مانع شدند که دوسالانهها شکل بگیرد.
کلهرنیا با اشاره به برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر، گفت: بعد از آن اعلام کردند که میخواهیم جشنواره تجسمی فجر را برگزار کنیم و اگر مسوولان دوسالانهها مایل هستند، در جشنواره فجر جمع شوند. در حالی که فجر، چیز دیگری است. دوسالانهها در خود، یک رفتار تخصصی دارند. هنرمندان نقاش در دوسالانهها جامعترین گزارش حیثیتی خود را ارائه میکنند. فجر میخواهد منتخب آثار هنرمندان را روی دیوار ببرد، به اضافه اینکه یک وجهه دولتی هم دارد؛ اما دوسالانه وجهه مردمی و کاملا اورجینال آرتیستیک دارد. اینها با هم خیلی تفاوت دارند.
او ادامه داد: این شبهه نیز برای هنرمندان بهوجود آمده است که جشنواره تجسمی فجر، نقش سرکوبگر را برای دوسالانهها ایفا کرد؛ چرا تنها جایی که توقفی در آن نداشتیم، جشنواره فجر بود؟! همه ما در کنار جشنواره تجسمی فجر قرار گرفتیم، اما وقتی میبینیم، این جشنواره آرام آرام گردن دوسالانهها را میچلاند، با خود میگوییم این چه رفتاری است.
کلهرنیا بیان کرد: آنها به جای جامعه، مملکت، فرهنگ و هنرمندان تصمیمگیری میکنند. تا زمانی که زمام این جنس از تصمیمگیریها اختصاصی نزد مدیران است، هیچگونه رفتار دموکراتیک و اخلاقگرای فرهنگی – هنری در دوسالانهها و سایر اتفاقات رخ نخواهد داد. سالهاست درباره موضوعات دیگری مانند مدیریت موزه هنرهای معاصر و جاهای دیگر پیشنهادهایی شده و هنرمندان نیز بدون هیچ انتظاری حاضر هستند مشاوره بدهند و همراهی کنند. ما به جلسههای تشریفاتی دعوت شدیم و گفتوگو کردیم و اعتراض کردیم، اما هیچ اتفاقی رخ نداد.
این هنرمند تاکید کرد: هنرمندان در کنار هر جریان منطقیای قرار خواهند گرفت، اگر قرار نگرفتند، بدانید ناسالم هستند.
او درباره نامه دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد به انجمنهای تخصصی این حوزه مبنی بر اعلام آمادگی برای برگزاری مستمر دوسالانهها، تصریح کرد: در نامهای که فرستادند، اشتباههایی وجود دارد؛ اول اینکه تقویم دوسالانهها را نشناختهاند یا اینکه اطلاعات اشتباه به مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد دادهاند. دوسالانهها بسیار طولانیتر از آن چیزی هستند که در نامه ایشان ذکر شده و اطلاعات دیگری که فکر میکنم، فراموش شده یا مورد بیمهری قرار گرفته است.
این گرافیست با بیان اینکه ما در حوزه گرافیک، دو دوره دوسالانه داشتیم، گفت: یکی از آنها دوسالانه بینالمللی تهران بود که مطابق یکسری ارزیابیهای جهانی، جزو سه – چهار دوسالانه اول جهان بود، زیرا کیفیتی در آن رخ داده بود. اینطور نیست که فکر کنم هنرمندان تهیدستاند یا کارشان را بلد نیستند یا دسترسی ندارند.
او بیان کرد: این دوسالانه در کنار خودش یک دوسالانه ملی داشت، این دو با هم اختلاف داشتند.
کلهرنیا در ادامه اظهار کرد: ما میگوییم دوسالانه برگزار میکنیم، در حالی که ۱۰ – ۱۲ سال از رویداد قبلی گذشته است. این دوسالانه نیست. ما بعد از مدتها توقف، این کار را که به نظر من، در ذات دولتی محسوب میشود میخواهیم دوباره انجام دهیم. ما پای آن میایستیم و انجامش میدهیم. قطعا در شروع کار، نظام مدیریتی و دولتی باید بپذیرند که دوسالانهها متعلق به تشکلهای هنری هستند و آنها باید نظام اجرایی، مدیریتی و برنامهریزی آن را سامان دهند.
او تاکید کرد: واقعبینانه این است که همانطور که ترازهای مالی جشنوارههای دولتی اعداد بسیار بالا و منطقیای را دارد، دوسالانهها هم به پشتیبانیهای گوناگون نیاز دارند. بخشی از این پشتیبانی، سختافزاری است مانند سالن، تشریفات و … و بخشی دیگر، امکاناتی است که باید در اختیار تشکلهای هنری قرار بگیرد تا هنرمندان کار خود را انجام دهند.
خزانهدار انجمن طراحان گرافیک درباره ردیف بودجه حمایت از انجمنهای هنری، گفت: هیچ بودجهای در اختیار انجمنها قرار نگرفته است. اگر شما در خزانه انجمن گرافیک، یک ۱۰ شاهی دیدید، من هم آن را دیدهام. برای برگزاری نمایشگاه «سرو نقرهای» در شیراز، به ما گفتند هزینه رویداد را از پول حق عضویتهای سالانه بپردازید تا بعد با ما حساب کنند. این پول بسیار ناچیز است؛ اما در دوران اخیر، اعلام کردند روی این پول حساب نکنید.
او اضافه کرد: در واقع نهتنها به ما بودجه دولتی داده نشده، بلکه بودجه حمایت از انجمن نیز در جای دیگری خرج شده است. حتی یک عذرخواهی هم نشده است! این انجمن، هیچ منبعی را بهجز طلبهای خودش ندارد.