مهرشادیسم؛ پدیده عجیبی که برای خیلی‌ها مسیر پیشرفت است/ با مهرشادهای دوران چه باید کرد؟
مدتی است که دوباره ماجرای مرتبط با مهرشاد سهیلی- نوجوانی که با ترفندهای عجیب و غریب به کسب سرمایه و شهرت پرداخته بود،داغ شده است و در شبکه های اجتماعی نیز پیرامون او و فعالیت هایش سخن های فراوانی گفته می شود؛ شخصیتی که البته مصادیق حرفه ای و فراوان دیگری دارد ولی از چشم و نظر ما اهالی رسانه دور مانده اند.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست- اگر دو فاکتور بسیار مهم تعهد و تخصص را از جمله لوازم اصلی گزینش نیروهای انسانی و میدان دادن به ایشان با هدف پیشرفت و توسعه کشور عزیزمان ایران قلمداد کنیم، همچنین هستند افرادی که علی رغم فقدان هر دو و یا یکی از این دو فاکتور مهم باز هم پله های ترقی را با سرعت بسیار زیاد طی و از این طریق خسارت های شدیدی نیز به کشور تحمیل کرده اند.
از جمله خسارت های بعضاً غیرقابل جبرانی که افراد فاقد تخصص و تعهد و یا هر دو این دو فاکتور به کشور اسلامی ایران وارد می کنند، جدا از موضوع اتلاف سرمایه های ملی و نداشتن قدرت تصمیم گیری صحیح و درست، موضوع سلب اعتماد عمومی از حاکمیت است که بازگرداندن آن به جامعه کار چندان آسانی نیست.
ماجرای مهرشاد سهیلی- نوجوان 17 ساله ای که به تازگی به تیتر یک رسانه های مختلف و نیز بحث داغ شبکه های اجتماعی بدل شده است، نیز در همین راستا قابل تفسیر و تحلیل است.
نوجوانی که با جلب اعتماد عمومی و نیز اعتماد برخی شخصیت های ارشد سیاسی، مذهبی و نظامی کشور موفق می شود خیلی زود در پوشش فعالیت های خیرخواهانه و جهادی رشد پیدا کند بخش قابل توجهی از سرمایه های مالی و اعتباری را از نهادهای مختلف در مسیر فعالیت های خود بکار گیرد.
نوجوانی که در پوشش شعارهای انقلابی، دینی و مذهبی و نیز اقدامات خیرخواهانه به بسیاری از شخصیت های ملی نزدیک می شود و نیز با تزریق پول به برخی رسانه ها و تولید محتواهای خبری برای خود سعی می کند تا با شهرت و اعتبار کسب شده مسیر تازه ای در زندگی خود بگشاید.
اگرچه با انتشار گزارش مفصل و نسبتاً جامع یکی از روزنامه های سراسری کشور در مورد این نوجوان 17 ساله به نظر می رسد که او دیگر به پایان دوران مهرشادیسم و فریب افکار عمومی با هدف کسب شهرت و سرمایه رسیده است، اما نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که امثال مهرشاد سهیلی یک و یا دو نفر نیستند و نه تنها با یک گزارش مفصل روزنامه ای این جریان شکست نخواهد خورد، بلکه ابعاد این بحران بسیار عمیق تر از آن چیزی است که بتوان تصورش را کرد.
همه ما دور و نزدیک می شناسیم افرادی را که با پوشش فعالیت های مذهبی و اعتقادی و یا فعالیت های جهادی و خیرخواهانه و چه بسا اغراق در مسیر گفتمان های انقلاب اسلامی برای خود اعتبار و آبرویی کسب کرده اند و چون فاقد فاکتورهای مهمی چون تعهد یا تخصص و یا هر دو هستند زمینه تحمیل خسارت های شدیدی به کشور شده اند.
افرادی که چه بسا به واسطه نیروهای اطراف خود و نیز ثروتی که اندوخته اند و نیز هوشمندی که به خرج می دهند، نزدیک شدن به ایشان کار چندان آسانی نیست و اصطلاحاً دست شان همانند مهرشاد سهیلی برای مردم باز نشده است.
با این وجود این افراد که البته کم هم نیستند در لایه های مختلف مدیریتی، اجرایی و… کشور حضور دارند و تهدیدی که از مسیر این افراد متوجه نظام جمهوری اسلامی ایران است، چه بسا کمتر از تهدیدهای خارجی نباشد.
تهدید و نگرانی بسیاری مهمی که البته ما در مقام یک رسانه بیش از اعلام یک هشدار نسبت به آن توان چندانی نداریم، اما امیدواریم دلسوزان مربوطه و شایستگان نسبت به این تهدید با حساسیت بیشتری ورود کنند و برای جلوگیری از رشد و سوء استفاده امثال مهرشاد سهیلی تدابیر هوشمندانه ای اتخاذ کنند.
