تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان از نگاه اندیشکدههای آمریکایی؛ چرا آمریکا نباید از باکو حمایت کند؟
تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان مورد توجه اندیشکدههای آمریکایی قرار گرفته است. در یک مورد ضمن بررسی سیاستهای ضد ایرانی باکو و با تأکید بر ماهیت رژیم حاکم در جمهوری آذربایجان، دولت بایدن از دخالت در تنش موجود و حمایت از باکو علیه تهران بر حذر داشته شده است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- همزمان با بالا گرفتن تنشها میان ایران و جمهوری آذربایجان، اندیشکده Responsible Statecraft در یادداشتی با عنوان «چرا ایالاتمتحده نباید در برابر ایران از آذربایجان حمایت کند؟»، به قلم «الدار ممدوف» به بررسی شرایط منطقه و سیاست احتمالی آمریکا پرداخته است.
بر اساس این یادداشت، با افزایش تنشها میان تهران و باکو، در آمریکا گروهی به حمایت قاطع از باکو پرداختهاند و از دولت آمریکا نیز میخواهند که همین موضع را اتخاذ کند.
«مایکل دوران» از «موسسه هادسون»، تصویری از «الهام علیاف» در کنار یک پهپاد اسرائیلی منتشر کرده است و خطاب به دولت بایدن این عکس را مثالی از چگونگی تعامل با ایران معرفی کرده است.
«لوک کافی» از «بنیاد هریتیج» با انتشار یک مقاله از دولت آمریکا خواسته است که جمهوری آذربایجان را به عنوان خاکریزی علیه نفوذ ایران مورد توجه قرار دهد.
«لی لیتزنبرگر»، سفیر ایالاتمتحده در جمهوری آذربایجان از «همزیستی کنیسهها در کنار مساجد» در یکی از روستاهای آذربایجان که اکثریت ساکنان آن را یهودیان تشکیل میدهند، به عنوان «روحیه تسامح» در آذربایجان تمجید کرده است.
نویسنده یادداشت، توضیح میدهد که سفیر آمریکا که قصد دارد برتری اخلاقی آذربایجان نسبت به ایران را نشان دهد، بر اظهارات نژادپرستانه و نابودسازی میراث ارمنی توسط رهبران باکو چشم میپوشد؛ به نظر الدار ممدوف، اگر همزیستی کنیسه و مسجد نشانه روحیه تسامح باشد، در ایران کنیسهها و کلیساهای بسیاری در کنار مساجد قرار دارند و بیدغدغه به فعالیتهای خود میپردازند.
علیرغم این لفاظیها، مطابق یادداشت، قطعا ایالاتمتحده منافعی در حمایت از جمهوری آذربایجان در برابر ایران ندارد؛ آذربایجان نامزد پیوستن به ناتو یا متحد رسمی آمریکا نیست و واشنگتن هم تعهدی به دفاع از آن ندارد؛ به علاوه آذربایجان در بحران کنونی با ایران، بیتقصیر نیست.
بیانیه سهجانبه روسیه، ارمنستان و آذربایجان در نوامبر 2020 با میانجیگری مسکو به خشونتها پایان داد و با ایجاد یک کریدور زمینی خاک اصلی آذربایجان را به نخجوان و ترکیه متصل کرد.
با این حال، باکو با طرح ادعا بر باریکهای از خاک ارمنستان که قرار است این کریدور در آن ایجاد شود، چشمانداز این توافق را تضعیف کرد و نگرانی از الحاقگرایی را افزایش داد. نه تنها در ارمنستان، بلکه در ایران هم این نگرانی وجود دارد؛ چرا که مرز ایران و ارمنستان را از بین میبرد و یک «کمربند ترکی» در مرزهای شمال [غربی] ایران ایجاد میکند.
علاوه بر این، باکو از «روابط استراتژیک» خود با اسرائیل -دشمن دیرینه ایران- و ترکیه -رقیب منطقهای آن- را نیز تقویت کرده است. هر چند جمهوری آذربایجان از روابط دیرینه با اسرائیل برخوردار بوده است، در سالهای گذشته با توجه به حساسیت تهران، تلاش میکرد تا با همسایه جنوبی ضدیت نورزد.
با این حال، پیروزی در جنگ قرهباغ با کمک هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی، باکو را ترغیب کرد که به روابط خود با «اورشلیم» مباهات کند و حس جدیدی از آسیبناپذیری نسبت به تهران را نشان دهد.
باکو همچنین بنیادی از «کارشناسان» را در واشنگتن ایجاد کرده است که تجزیه استانهای «آذرینشین» را تبلیغ میکنند؛ این کشور همچنین به آزار و اذیت رانندگان کامیونهای ایرانی عازم قرهباغ کوهستانی پرداخته است.
به نظر نویسنده یادداشت، نمیتوان از هیچ کشوری انتظار داشت که منفعلانه چنین اقدامات غیردوستانهای علیه منافع ملی خود را تحمل کند. ایران احساس میکند که همراهی با باکو در طول جنگ قرهباغ و حمایت مکرر از تمامیت ارضی آذربایجان، مورد قدردانی قرار نگرفته است. بنابراین، برگزاری رزمایشهای نظامی گسترده در نزدیکی مرز آذربایجان توسط ایران، به دلیل بیتوجهی باکو به نگرانیهای تهران دور از انتظار نبود.
در این شرایط «اگرچه ایالاتمتحده ممکن است رژیم ایران را دوست نداشته باشد، هیچ تعهدی ندارد که به سیاست های بی پروای آذربایجان پاداش دهد».
به علاوه نوع رژیم جمهوری آذربایجان نیز از جمله دلایل عدم حمایت آمریکا از باکو است؛ سرکوب آزادیهای سیاسی و حقوق شهروندی، فساد گسترده، آزار و اذیت فعالان سیاسی و گزارشها در خصوص رفتار بیرحمانه و شکنجه اسرای جنگی ارمنی نمونهای از ماهیت رژیم حاکم بر آذربایجان است.
مطابق یادداشت، بر اساس «اسناد پاندورا»، رئیسجمهور آذربایجان و همکاران او درگیر بزرگترین رسواییها در پروندههای بینالمللی فساد مالی هستند و به لحاظ شاخص برداشت و درک از فساد این کشور در رتبه 129 از 180 قرار دارد؛ این در حالی است که دولت بایدن یکی اولویتها خود را مبارزه با فساد بینالمللی عنوان کرده است.
علاوه بر این، در حالی که دیپلماتها و لابیهای آذربایجانی در واشنگتن، تمام تلاش خود را میکنند تا این کشور را به عنوان متحد ثابت غرب نشان دهند، واقعیت متفاوت است. علیاف به حضور همه سازمانهای مهم آمریکایی در آذربایجان مانند «رادیو آزادی» که توسط کنگره ایالاتمتحده تأمین مالی میشود، «هیئت بینالمللی تحقیقات و مبادلات»، «موسسه بینالمللی جمهوریخواهان»، «موسسه دموکراتیک ملی» و «موسسه جامعه باز» که توسط [جورج] سوروس تأمین مالی میشود، پایان داد.
همچنین، رسانههای وابسته به دولت آذربایجان به طور مرتب علیه آمریکا، به نظریههای توطئه دامن میزنند؛ در همین حال، علیاف رابطه نزدیکی با «ولادیمیر پوتین» برقرار کرده است که بر اساس بیزاری مشترک از دخالت غرب در قفقاز، بنا شده است.
با توجه به این نکات، الدار ممدوف معتقد است که دولت ایالاتمتحده باید از درگیر شدن در غائلهای که هیچ منافع حیاتی در آن ندارد، پرهیز کند؛ به ویژه اینکه این تنش توسط دولتی ایجاد شده است که با ارزشها و منافع ایالاتمتحده در تضاد است. علیرغم تلاشهای متحدان آذربایجان در واشنگتن، کنگره باید با جدیت از هر اقدامی که به درگیری در قفقاز جنوبی دامن میزند، اجتناب کند.