شهادت در برابر حفظ کیان/ میهن، ناموس مرزبانان
دل به درد می آید هنگامی که خبر شهادت ناجوانمردانه مرزبانان غیرتمندمان را می شنویم، آن هنگام که این خبر بارها و بارها در اخبار و شبکه های مجازی باز نشر می شود غم بر دل هر بیننده و شنونده ای چنگ می زند؛ غم و دردی که تا مغز استخوان را می سوزاند.
نیروی انتظامی فقط 10 مرزبان و کیاندار خود را از دست نداده است؛ پلیس داغدار فرزندانی است که برای روزهای سخت تربیت شده بودند ولی بسیار غریبانه و مظلومانه جانشان را برای حفظ و حراست از مرز از دست دادند.
جای خالی مرزبانان شهیدمان در بین همکاران بسیار حزن انگیز است که با هیچ کس و هیچ چیز پر نمی شود، داغی بر دلمان است که تا ابد جایش همچنان سوزان و شعله ور است.
عصر، آن هنگام که خبر شهادت جوانان مرزبانمان را شنیدیم، روزگار به طرفه العینی در برابر دیدگانمان جایش را به شب ظلمانی داد، کسانی از پیشمان رفتند که خود را برای هر گونه رخداد، خطر و احتمال نامیمونی آماده کرده بودند، کسانی که کیانشان را با هیچ چیز معاوضه نکردند؛ آنانی که خواب را بر خود حرام کرده تا ما در رفاه و امنیت بیاساییم.
پس آن هنگام که تاکید می شود «امنیت اتفاقی نیست و به خودی خود تامین نمی شود»، باید دانست کار به دست کاردانانی است که خوب می دانند مرز و حراست یعنی چه. خوب می دانند که تجاوز مرزی و چشم بد داشتن به کیان ایران اسلامی یعنی چه و آن را چگونه پاسخ باید داد.
باید ادای احترام کرد به کیاندارانی که شب و روز نمی شناسند؛ آنها که در وجب به وجب مرز، به ویژه در پاسگاه های میل مرزی که برخی از آنها در نقطه صفر واقع شده و فاصله اندکی تا کشور همسایه دارند؛ چشم بر هم نگذاشته و سینه در برابر گلوله های سربی آتشین سپر می کنند تا ما با فراغ بال و خیالی آسوده سر بر بالین بگذاریم.
«امنیت» پایدار و مثال زدنی کشورمان، در روزگاری که اطرافمان را جنگ، درگیری، مناقشات بی پایان و… فرا گرفته، مرهون همین غیرت، همت، همیت و پاک دستی مرزبانانمان است.
خوشبختانه در جزیره بی ثبات فعلی اطرافمان، مملکت پهناور ما با 13 همسایه تبدیل به نگینی درخشان در حوزه امن و امنیت شده که این مهم محقق نمی شد جز با همان از جان گذشتگی همیشگی که در پلیس و مرزبانانمان سراغ داریم.
آن هنگام که سایه امنیت بر سرمان مستدام است و بی هیچ دغدغه ای به دنبال دل مشغولی های روز مره خودمان هستیم، مردان بی ادعایی در دور افتاده ترین نقاط مرزی وظیفه خود را انجام می دهند؛ وظیفه ای خطیر به نام «مرزبانی».
وجب به وجب این خاک زیر چکمه مردانی است که با عنایت خداوند و با صبر، مقاومت و از جان گذشتگی، امنیت «همان نعمت مغفول مانده» را به ما ارزانی می دارند.
مرزبانانی که با همراهی و همکاری مرزنشینان صبور و کم توقعمان راه را بر دست اندازی ها، چشم های بد و نگاه های حریص دشمنان می بندند تا نامحرمان حساب کار دستشان آمده و فرار را برقرار ترجیح دهند.
این مرزبانان در قبال حقوق دریافتیشان نیست که جانشان را در طبق اخلاص نهاده اند، بابت نشان مهری است که بر دل دارند و یقینی که به باور ها و اعتقاداتشان به خاک میهن، میهنی که بی شک ناموسشان است.
چیزی در حد و اندازه این عزیزان سفر کرده شهیدمان در چنته نداریم که پیشکش کنیم، جز این که ادای احترام کرده و راهشان را پر قدرت ادامه دهیم تا هدف اصلی که همان «حفظ و حراست از خاک عزیز کشورمان» است همچنان محقق بماند؛ این تنها تقدیمی ما به مرزبانانمان است.
احترام زبانی و کلامی تنها کاری است که از عهده همگان بر می آید و گاهی نیز سکوت و دامن نزدن به برخی حرف و حدیث هایی که دل را ریش کرده و افکار را مغشوش؛ کاش از بازنشر برخی از عکس ها، تصاویر و فیلم هایی که باعث ناراحتی هر چه بیشتر خانواده های این عزیزان می شود، خودداری کرده و آرزوی صبر و شکیبایی برای بازماندگانشان داشته باشیم.