الکاظمی: حضور سعودی ها در عراق عاملی ثبات بخش است/ هدف عراق از نزدیکی به عربستان چیست، موازنه یا کاهش نفوذ ایران؟
سفر اخیر نخست وزیر عراق به عربستان سعودی، شاید در نگاه نخست سفری دیپلماتیک، با اهداف معمول ارزیابی شود؛ با این وجود، نگاهی به رئوس سیاستهای دولت الکاظمی و رویکرد دولتهای پیش از او، نشان میدهد که تهران ممکن است با چالشهای مهمی در عراق روبهرو باشد.
«بازتاب»؛ آرش صفار- سفر اخیر «مصطفی الکاظمی»، نخست وزیر عراق به ریاض و استقبال «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی از او، از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه «العربیه»، وابسته به دولت سعودی، از امضای پنج توافقنامه در حوزههای مالی، تجاری، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای خبر داده است.
دو طرف بر ضرورت بازگشایی تعداد بیشتری از گذرگاههای مرزی، با هدف افزایش تجارت دو جانبه تأکید کردهاند؛ این رویکرد در پی بازگشایی گذرگاه مرزی «عرعر» و تأثیر بسزای آن در افزایش تجارت دوجانبه اتخاذ شده است.
سرمایهگذاری ریاض در بخش کشاورزی و مجتمعهای کشت و صنعت عراق و همچنین وارادات برق از کشورهای حاشیه خلیج فارس، از طریق اتصال شبکه سراسری عراق به عربستان و از جمله موضوعات مورد مذاکره دو طرف بوده است.
این در شرایطی است که عراق برای تأمین نیاز خود به برق، به شدت و تقریبا به طور انحصاری به ایران وابسته است و در مقاطغ مختلف، شاهد اختلاف میان دو کشور در موضوعاتی همچون میزان صادرات برق ایران در فصل تابستان و عدم پرداخت تعهدات عراق به ایران بودهایم.
به گزارش «الشرق الاوسط»، الکاظمی در دیدار با روزنامهنگاران عرب، حضور سعودی در عراق را یک عامل ثباتبخش دانسته و تأکید کرده است که «عربستان سعودی نقش مهمی را در ثبات عراق و منطقه بازی خواهد کرد».
وبسایت خبری-تحلیلی «المانیتور»، مواضع الکاظمی در سفر به ریاض را نشاندهنده تلاش او برای پیگیری یک سیاست خارجی موازنهگرا میان بازیگران منطقهای دانسته است.
المانیتور با اشاره به اولین سفر خارجی نخستوزیر عراق به تهران در ژوئن گذشته، سفر او به ترکیه در دسامبر گذشته و طرح ایده «شرق جدید» برای ایجاد همگرایی اقتصادی با اردن و مصر، به تلاشهای مصطفی الکاظمی برای ایجاد روابطی متوازن با همه بازیگران منطقهای تآکید میکند.
به نظر میرسد سیاست الکاظمی در فاصله هفت ماهه تا انتخابات پارلمانی، بر سه محور اصلی استوار باشد؛ در سطح بینالمللی او میکوشد با به سرانجام رساندن توافق با ناتو و دور زدن مصوبه پارلمان در مورد خروج نیروهای آمریکایی، حضور نظامی و امنیتی این کشور در عراق را تثبیت کند.
در سطح منطقهای، دولت الکاظمی به دنبال تقویت روابط با کشورهای عرب منطقه خواهد بود تا از این طریق هم روابط سیاسی بغداد با تهران را موازنه دهد و هم در میانمدت زمینه کاهش وابستگی اقتصادی به ایران را فراهم کند.
نهایتا در سطح داخلی، الکاظمی تلاش میکند تا فشار بر گروههای شیعه حامی ایران را افزایش دهد؛ این فشارها احتمالا هم از طریق اعمال محدودیتهای امنیتی و نظامی بر گروههای شیعه انجام خواهد شد و هم در بعد اجتماعی، با معرفی فعالیتهای این گروهها به عنوان عامل ناامنی و بیثباتی؛ در این راستا دولت الکاظمی میکوشد تا نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی موجود را ناشی از عملکرد گروههای حامی ایران معرفی کند.
فارغ از اینکه الکاظمی تا چه حدی قادر به پیشبرد این سیاستها باشد و جدا از پیروزی یا شکست او در انتخابات آتی، این سوال در تهران مطرح است که روابط کنونی با عراق، تا چه زمانی پا بر جا است؟
اگر چه نمیتوان از این واقعیت که سیاست داخلی و خارجی دولت الکاظمی زوایه شدیدی با تهران داشته است، چشم پوشید؛ نباید از نظر دور داشت که دولتهای عبدالمهدی و العبادی نیز در راستای ایجاد نوعی توازن میان تهران و کشورهای عرب منطقه گام بر میداشتند.
در میان احزاب و جریانهای سیاسی نیز این رویکرد، با شدت و ضعف متفاوت وجود دارد که از جمله میتوان به مواضع جریان حکمت ملی و جریان صدر اشاره کرد. همین رویکرد در سطح اجتماعی نیز، دستکم در میان بخشی از مردم معترض در خیابانها، مشهود بود.
نکته پایانی اینکه پاسخ به پرسش بالا، در متن اجتماعی کشوری با پیچیدگیهای عراق، نیازمند مرور فراز و نشیبهای روابط تهران-بغداد، حتی پیش از سال 2003 است.
بهترین کار در این مقطع زمانی به صفر رساندن کمک های ایران است تا کشور عراق ببیند چقدر به ایران وابسته است و همه چیز به هم بریزد. نه اینکه اجازه دهی مانند اروپایی ها ذره ذره تمامی برگ های برند ایران را پوچ کنند. ایشان هم ذره ذره فکر پوچ و بی اهمیت کردن ایران است. بدبختی های عراق برای ایران بود و حالا که قرار است به نتیجه برسد می افتد دامان ترکیه و عربستان و مصر.
همیشه اینطور بود و خواهد بود. اینها عرب هستند و با ما فارس ها همیشه دشمن خواهند بود.