هجوم نقدینگی سرگردان به بورس ادامه دارد
طی دو هفته گذشته شاخص کل بازار سرمایه حدود ٤٠درصد رشد داشته است، همچنین شاخص کل سهام در 24 روز معاملاتی سپریشده در سال جدید نشان میدهد که نماگر اصلی بازار سه ابرکانال را درنوردیده و در آستانه ایستادن بر قله ٨ هزار واحدی قرار گرفته است. این هجوم نقدینگی فزاینده به بورس درحالیکه شاخص کل این بازار در سال گذشته نیز ١٨٧ درصد رشد به خود دید و درحالیکه گفته میشود عمدتا قیمت سهام بخش قابل توجهی از شرکتهای بورسی بیش از سودآوری آنهاست، منجر به آن شده که در این روزها ترس از ترکیدن قریبالوقوع حباب قیمتها در بورس سراغ بسیاری از کارشناسان و ناظران بازار سرمایه بیاید. موضوعی که در صورت وقوع هم بسیاری از سرمایهگذاران در بورس را متضرر میکند و هم بازار سرمایه با منفیشدن شاخصها دست در گریبان با رکود خواهد شد.
بورس ٩٨ آینه بورس ٩٩
آنچه در روزهای سپریشده از بازگشایی بازار سرمایه در سال ٩٩ درحال وقوع است، ادامه روندی است که این بازار در سال ٩٨ پشت سر گذاشت و برای فهمیدن آنچه در این روزها در بورس میگذرد و از آن به نام حباب قیمت سهامها یاد میشود، بهتر است نیمنگاهی به بررسیهای صورتگرفته در این ارتباط در سال گذشته بیندازیم. آنطور که اواخر هفته گذشته محمودرضا خواجه نصیری، نایبرئیس شرکت بورس تهران در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفته است: «بر اساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته روی سهام شرکتهای حاضر در بورس در سال ۹۸، رشد قیمت ۷۵درصد شرکتهای بورس از نظر تعداد و ۵۵درصد آنها از نظر ارزش با عملکرد این شرکتها همخوانی نداشته است.»
او با اشاره به بررسی صورت گرفته درباره قیمت سهام ۴۰۰شرکت بورسی و رشد فروش و سودآوری آنها در سال ۹۸ یادآور میشود: «طبق آمارها ۹۸درصد شرکتهای بازار سرمایه به لحاظ تعدادی، دارای انحراف منفی بازده سهم از رشد فروش و سودآوری هستند و تنها ۲درصد این شرکتها توانستند رشد مساوی یا بهتر از بازده سهم را تجربه کنند.» این مقام شرکت بورس میافزاید: «به عبارت دیگر قیمت سهام این شرکتها در سال ۹۸ رشد کرده است، اما در مقابل انتظار رشد سودآوری و فروش آنها با این رشد قیمتی همخوانی ندارد و عملکرد شرکتها نتوانسته آن را پوشش دهد.» نایبرئیس شرکت بورس تهران همچنین در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه با حباب روبهرو است، خاطرنشان میکند: «تعمیم این مسأله به کل بازار قابل پذیرش نیست، اما به لحاظ تعداد، شرکتهای قابل توجهی هستند که انحراف قابل توجهی از بازده دارند.»
سناریوهای بدبینانه خوشبینانه
هرچند در میان عمده کارشناسان بر سر وجود این حباب قیمتی و دلایل آن اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره عمق این حباب و نتیجه حاصل از ترکیدن آن میان آنها اختلافنظرهایی وجود دارد. در این میان فرشاد مومنی یکی از اقتصاددانانی است که از وقایع این روزهای بورس بسیار برآشفته و معتقد است ترکیدن این حباب بورس بهزودی نهتنها دامان سرمایهگذاران که بیش از آن دامان اقتصاد کشور را خواهد گرفت. مدیر موسسه دین و اقتصاد که در اینباره با خبرگزاری ایلنا گفتوگو کرده است، با اشاره به تحولات روی داده در بازار سرمایه کشور اظهار میکند: «رشد خطرناک و حبابی بورس کشور بزرگترین خطری است که اقتصاد ایران را در سال ۹۹ تهدید میکند و متاسفانه کسانی که میدانند این موضوع چه فجایعی میتواند در سرنوشت بنگاهها و مردم داشته باشد، سکوت کردهاند.»
او گفته است: «متاسفانه آن اتحاد سهگانهای که جهتگیریها و عملکردشان علیه منافع مردم و تولیدکنندگان واقعی و عمق بخشنده به فساد و نابرابریها و وابستگیهای ذلتآور است، بر دَم پرالتهاب و حبابی بورس میدمند و در این میان رفتارهای قوه مجریه بسیار نگران کنندهتر بود؛ باید امیدوار بود که قبل از منتهیشدن این مسیر به بحرانهای عمقیافته جدید، نهادهای نظارتی مسئول، نقش بایسته خود را ایفا کنند.»
این اقتصاددان با اشاره به مشکوکبودن دامنزدن به تب سوداگری شکنندگیآور در بازار سرمایه خاطرنشان میکند: «اگر شرایط دوران بعد از کرونا را نیز نادیده بگیریم، با بررسی رشد مشکوک چند ماه اخیر بورس در شرایطی که بالغ بر نصف ارزش این بورس به بنگاههای معدنی و به اصطلاح صنعتی وابسته به نفت و گاز و انرژی است که نرخ آنها در مقیاس جهانی سقوط بیسابقه کرده است، معنی مشکوکبودن را بهتر میشود درک کرد.» مومنی همچنین میافزاید: «از منظر ساختار نهادی ضدتولیدی داخلی نیز در شرایطی که کشور بیسابقهترین رکودها را تجربهمیکند، جهش بورس به اندازه دو برابر سایر حیطههای تأثیرپذیر از تب سوداگری مانند زمین، مسکن و ارز به وضوح واقعیت را به نمایش میگذارد.»
در همین رابطه علیاکبر عربمازار، اقتصاددان و استاد دانشگاه شهیدبهشتی نیز در گفتوگو با خط بازار میپرسد: «چه اتفاقی در اقتصاد افتاده که شاخصها اینگونه درحال رشد هستند؟ آیا رونق اقتصادی ایجاد شده است؟» او با اشاره به افزایش ٢ الی ٣درصدی شاخص در هر روز طی پنجماه گذشته میگوید: «درحدود ٤هزارمیلیارد وارد بازار بورس شده است. این روند درحالی رخ داده که رشد سهامهای ریشهدار اصلا اینگونه نبوده و ارزش سهامهای متفرقه متعلق به شرکتهای ورشکسته درحال رشد نجومی است.»
این اقتصاددان شرایط کنونی بازار بورس را نگرانکننده توصیف کرد و گفت: «مسئولان بورس و نهادهای نظارتی باید نسبت به اتفاقات اخیر پاسخگو باشند.» عربمازار با بیان اینکه سفتهبازی در هیچ بازی مورد تأیید نیست چه در بازار طلا، چه ارز و چه بورس، گفت: «رشد شاخص در بورس بیشتر به دلیل سفتهبازی است و نه رشد صنعت و اقتصاد کشور. اگر این حجم از گردش پول در بازار بورس نصیب شرکتها و ارتقای صنعت میشد، جای خوشحالی بود ولی متأسفانه بورس به محل رقابت سفتهبازان تبدیل شده است.»
او با خطاب قراردادن هیأتمدیره سازمان بورس گفت: «اگر قرار است هرکسی به دلخواه خود در بازار بورس فعالیت کند، پس دیگر چرا سازمان بورس تشکیل شده است؟ سازمان بورس در همه کشورها نسبت به افزایش یا کاهش بیدلیل و بیمنطق سهام شرکتها مسئولیت دارد و نظارت میکند.» استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه میافزاید: «در زمانی که تغییرات سهام یک شرکت منطقی نداشته باشد، نماد آن در بورس بسته میشود تا علت مورد بررسی قرار گیرد، درصورتی که درحال حاضر چنین اتفاقاتی در بورس نمیافتد. درچنین شرایطی به نظر میرسد دولت چشماش را روی ورود نقدینگی بیحساب و کتاب به بورس بسته است.»
اما در میان این کارشناسان علی سعدوندی اقتصاددان و استاد پیشین دانشگاه استرالیایی وولونگونگ که با «شهروند» گفتوگو کرد، معتقد است هرچند حباب جدی قیمتی بر بازار سرمایه سایه انداخته است اما نمیتوان گفت کل بازار سرمایه را حباب فرا گرفته است. او میگوید: «رفتار بازیگران در بازار سرمایه طی حدودا یکسال اخیر نشان میدهد عمدتا هرچه شرکتها کوچکتر میشوند، حباب قیمتی آنها سنگینتر میشود و در این روزها مشاهده میکنیم که رابطه قیمت و سودآوری عده شرکتهای حاضر در بورس بهخصوص شرکتهایی که اشاره شد کاملا قطع شده است.»
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که آیا روند فعلی در بازار سرمایه که منتهی به ایجاد حباب قیمتی در این بازار شده، آیا قابل کنترل است یا خیر؟ میگوید: «اگر میل بر انجام این کار باشد، قابل تحقق است و راه آن نیز این است که حجم نقدینگی به سوی شرکتهای بزرگ و سودده حرکت کند. چنین اقدامی بایستههایی دارد که شرکت بورس و فراتر از آن دولت که دسترسی به سهامهای بزرگ دارد، میتوانند در انجام آن نقشآفرین باشند.»
سعدوندی خاطرنشان میکند: «تنها راه پیشرو این است که باید قیمت سهام شرکتها از رشد سودآوری آنها پیشی بگیرد، در غیراین صورت این حباب قیمتی تعمیق میشود و درنهایت اتفاق ناخوشایندی که در سال ٩٢ نمونه آن را تجربه کردیم، رخ خواهد نمود. اتفاقی که هم سرمایهگذاران را متضرر خواهد کرد و هم بازار سرمایه را در خطر قرار خواهد داد. اینها خطراتی است که درصورت وقوع بعید است اقتصاد ناخوشاحوال امروز کشور توان تحمل آن را داشته باشد.» در این میانه که دیدگاههای همراستا اما با شیبهای متفاوتی را در میان کارشناسان در رابطه با اوضاع جاری بازار سرمایه میتوان دید. ورود پولهای تازه به گردونه معاملات سهام آنهم با قدرت و سرعت بیشتر نسبت به گذشته تداوم دارد و سهامداران حقیقی بهویژه تازهواردها بیش از هر زمان دیگر درحال نقشآفرینی هستند و این به معنای تعمیق روزافزون حباب قیمتی در بازار است. موضوعی که نهتنها باید دید تا کجا رشد از منطق خارجشده شاخص کل را به پیش میبرد بلکه باید تلاش کرد سرانجام ناخوشایند شکستن این حباب را قبل از وقوع تغییر داد.