چه کسی «بله» را به فیفا گفت؟
فیفا فقط با فدراسیونها سروکار دارد، طبیعی است که آنها را طرف حساب قرار دهد، ولی از آنجا که در موضوع ورود زنان به ورزشگاه، فدراسیون فوتبال ایران فقط «مجری» است، باید به نهادهای بالاتری رسید.
فدراسیون فوتبال ایران و در رأس آن مهدی تاج، مثل بسیاری از روزهای سال اخیر، با «چه کنم»های زیادی روبهرو شده است؛ آنها هنوز درگیر ماجرای تیم ملی و رفتن مارک ویلموتس و احتمالا آوردن سرمربی جدید هستند که دوباره موضوع ورود زنان به ورزشگاه برایشان داستان جدیدتری را رقم زده است.
به گزارش شرق، آنطور که خبرگزاری رویترز نوشته، مسئولان ایرانی به فیفا «تعهد کتبی» دادهاند که درهای ورزشگاه به روی زنان در بازیهای لیگ گشوده شود؛ ادعایی که البته مطابق با انتظار از سوی ایرانیها رد میشود. در خبری که رویترز نوشته، اگرچه نامی از مسئولان فیفا برده نشده و عنوان شده «یک منبع آگاه» خبر داده، ولی به نظر میرسد همین منبع آگاه هم پربیراه نگفته است.
فیفا از مدتها قبل ایران و فدراسیون فوتبالش را زیر ذرهبین گذاشته تا درهای ورزشگاه را در این کشور به روی زنان باز کند. اهرم فشار این نهاد بینالمللی آنقدر قوی بود که بالاخره این اتفاق روز ۱۸ مهر سال جاری در جریان دیدار انتخابی ایران در راه بازیهای جام جهانی رخ داد؛ زنان تقریبا برای اولینبار بعد از حدود ۴۰ سال توانستند با خریدن بلیت راهی ورزشگاه شوند و دیدار تیمهای ایران و کامبوج را از نزدیک تماشا کنند.
اگرچه آن اتفاق بُعد بینالمللی پیدا کرد و خبر رسید که از این بهبعد «برای بازیهای ملی»، زنان در ایران همیشه میتوانند به ورزشگاه بروند، ولی فیفا این امر را «کافی» ندانسته و خواسته که درهای ورزشگاه به روی زنان در بازیهای لیگ هم باز شود. با وجود چنین خواستهای، اما مسئولان ایرانی فعلا فقط با حضور زنان در بازیهای ملی، آن هم به شرطهای مختلف موافقت کردهاند. واقعیت این است که فدراسیون فوتبال ایران بهعنوان «مجری» فقط مجوز گرفته بازیهای تیم ملی را که در «تهران» برگزار میشود با حضور «محدود» زنان برگزار کند؛ به این معنی که حتی اگر تیم ملی بازی خارج از تهران داشت هم باز زنان اجازه حضور در ورزشگاهها را نخواهند داشت. به این مورد باید گزینه دوم را که حالا محل بحث شده هم اضافه کرد: اینکه هنوز مجوزی برای حضور زنان در بازیهای لیگ صادر نشده است.
مسئولان فیفا، اما ظاهرا برای این موضوع توجیه قابلقبولی از طرف ایرانی نشنیده و خواستهاند هرچه زودتر این مشکل که مصداق بارز تبعیض در فوتبال است برطرف شود. به این موارد باید فشار نهادهای مدافع حقوق زنان در داخل و خارج از ایران هم اضافه شود که هربار به فیفا فشار بیشتری میآورند تا با استفاده از اهرمهای قویتر، طرف ایرانی را وادار به انجام چنین کاری کنند. در این طرف ماجرا، اما ایرانیها که دست به «انکارشان» خیلی خوب است میگویند اصلا تحت فشار نیستند. حتی زمانی که فیفا برای ورود زنان به ورزشگاه در بازیهای ملی هم ضربالاجل تعیین کرده بود، باز از سوی ایرانیها عنوان میشد فیفا توصیه کرده و هیچ فشاری برای این داستان وجود ندارد. اتفاقا بحث تعلیق فوتبال ایران هم همان زمان کلید خورد؛ گروهی از فعالان حقوق زنان با نوشتن نامهای به فیفا و در رأس آن جانی اینفانتینو، رئیس این نهاد، گفته بودند با توجه به بند حقوقی در آییننامه فیفا، عدم ورود زنان به ورزشگاه مصداق بارز تبعیض در فوتبال است و اگر فدراسیونی بین علاقهمندان به فوتبال تبعیض قائل شود، باید محروم شود. بههرروی، اما مسئولان ایرانی با استفاده از راهکارهای مختلف تلاش کردند بخشی از زنان علاقهمند به فوتبال را برای بازی با کامبوج وارد ورزشگاه کنند تا غائله پیچیدهتر نشود.
بااینحال، اما به نظر میرسد چیزی که مسئولان ایران عنوان کرده و میکنند همه آنچه که در رسانهها عنوان شده، نیست؛ از قرار معلوم فیفا از بدعهدی مسئولان ایرانی که مدام با دادن قولهای شفاهی سعی میکردند زمان بخرند، به ستوه آمده و از مسئولان فدراسیون فوتبال ایران و یک رده بالاتر، کمیته ملی المپیک ایران، درخواست تضمین میکنند. اینفانتینو با وجود گرفتن قول شفاهی از حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، وقتی میبیند مسئولان ورزش ایران کاری برای ورود زنان به ورزشگاه صورت نمیدهند، با نوشتن نامهای تند به فدراسیون فوتبال ایران میخواهد این موضوع سریعتر حلوفصل شود.
این نامه همان چیزی است که «رو» نشده و دربارهاش زیاد صحبت نشده است. ایرانیها با اشاره به همان موضوع که فیفا پیشنهاد داده و ضربالاجلی تعیین نکرده، میخواستند فضا را ملتهبتر نکنند. حالا، اما فیفا که به شناخت خوبی از قولهای شفاهی ایرانیها رسیده، از آنها میخواهد درخواست کتبی بدهند تا هرطور شده اجازه زنان را برای ورود به ورزشگاه در بازیهای لیگ بگیرند. اینجا درست همان نقطهای است که مشکلات برای فدراسیون فوتبال ایران شروع شده؛ اگر چنین تعهدی داده نمیشد، باید پای عواقبش که احتمالا تعلیق فوتبال ایران است، نشست. حالا هم که به زعم رویترز چنین تعهد کتبیای داده شده، موضوع خیلی تفاوتی ندارد: ایران اگر به وعدهاش در این مسیر عمل نکند، با توجه به تعهدی که داده، باید منتظر عواقبش باشد؛ اما باید موضوعات دیگری را هم در نظر گرفت؛ اول اینکه خود اینفانتینو بسیار «هوای» ایران را دارد! او به وضوح از شرایط فرهنگی ایران آگاه است و خودش هم تلاش کرده تا جای ممکن به مسئولان ایرانی فرصت دهد تا رفتهرفته این موضوع حلوفصل شود. موضوع دوم و مهمتر، اما این است که چه کسی تعهد کتبی را به فیفا داده است؟
سادهترین پاسخ برایش این است که عنوان شود فدراسیون فوتبال. این موضوع درست است؛ چون فیفا فقط با فدراسیونها سروکار دارد، طبیعی است که آنها را طرف حساب قرار دهد، ولی از آنجا که در موضوع ورود زنان به ورزشگاه، فدراسیون فوتبال ایران فقط «مجری» است، باید به نهادهای بالاتری رسید.
واقعیت این است که اگر کسی هم در این زمینه بله را گفته باشد، آن نهاد فدراسیون فوتبال نیست، چون تجربه ثابت کرده بحث زنان همیشه از نهادهای بالاتر دنبال شده و به زیردستیها دیکته میشود که کدام رفتار را در پیش بگیرند. حالا چه ایرانیها تکذیب کنند و چه آن را توصیه و نه «دستور» بدانند، فوتبال با بحران جدیدتری روبهروست که حلوفصل نکردنش میتواند عواقب سنگینی داشته باشد. شاید این بحران مربوط به امروز و فردا نشود، ولی بدونتردید کسی که به فیفا بله را «کتبی» گفته، میداند عملینکردن این «بله»، قربانیهای زیادی بهجا میگذارد.