سیگنال های مثبت؛ عربستان و ایران تا مذاکره و رفع تنش ها چقدر فاصله دارند؟
لوبلاگ نوشت: تلاش های عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ یمن، در چارچوب تلاش برای گشودن باب مذاکره با ایران، تردید هایی را در مورد ادامه حمایت دول خلیج فارس از تحریمهای دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران، بر می انگیزد.
در ادامه این مطلب آمده است: مسئولان سعودی امیدوارند مذاکراتی که با میانجی گری عمان و بریتانیا انجام می شود، منجر به احیای مذاکرات متوقف شده بین حوثی ها و دولت عبد ربه منصور هادی، که مورد حمایت عربستان و سازمان ملل هستند، شود.
ولی عهد سعودی برادر کوچکتر خود، خالد بن سلمان را مأمور پایان دادن به جنگ یمن نموده است، تا این مهم، بخشی از خط مشی گسترده تر سیاست خارجی عربستان سعودی باشد. بر این اساس، سعودی به سیاست خارجی دفاعی و محتاطانه تری باز می گردد و انگیزه اصلی آن، جلوگیری از وقوع حملاتی نظیر آنچه در مورد آرامکو اتفاق افتاد، است؛ بویژه آنکه ایالات متحده نیز به ادعای خود در مورد دفاع از دولتهای خلیج فارس پایبند نبود.
در واقع عربستان قصد دارد به این ترتیب وجهه خود که در جریان جنگ یمن و ترور خاشقچی لکه دار شد را اصلاح کرده و بعنوان رئیس گروه 20 در سال 2020 مطرح شود.
پاسخ ترامپ به حملات پهپادها و حملات موشکی که در ماه سپتامبر اتفاق افتاد و حوثی ها مسئولیت آن را بر عهده گرفتند، تازه ترین نشانه بود به این مهم که دولت های خلیج فارس نمی توانند در موقعیتهای بحرانی به ایالات متحده تکیه کنند. این در حالی بود که دولت ترامپ اصرار داشت که ایران مسئول حمله به آرامکو است.
تلاشهای عربستان برای پایان دادن به جنگ یمن و سیگنال های مثبت امارات متحده عربی در قبال ایران، مانع از آن نشد که مسئولان بلند پایه سعودی و اماراتی، در مذاکره منامه، از یک خط مشی سختگیرانه تبعیت نکنند. در واقع، پیام آنها خطاب به ایران این است که مقصود از این آتش بس، تهران نیست؛ همانطور که وزیر خارجه عربستان سعودی در بحرین تصریح کرد که ما مسئولیت حمله به بقیق را متوجه ایران می کنیم. وی افزود: ما به دنبال جنگ نیستیم، اما ایران باید مورد محاسبه قرار گیرد.
علاوه بر این، انور قرقاش، همتای الجبیر در این باره می گوید: آلمان در زمان هیتلر، شوروی سابق و امروز، ایران، نظام بین المللی را تهدید می کنند و کلید استقرار، بازدارندگی و تصمیم جدی از سوی جامعه بین الملل، برای ضرورت تغییر رفتار ایران است و در صورتی که چنین نشود، لازم است تحریمها علیه این کشور افزایش یابد.
با وجود اظهارات الجبیر و بادهایی که در خلیج فارس در راستای کاهش تنش ها در جبهه های مختلف وزیدن گرفته است، به نظر می رسد تنش ها در منطقه تنها در صورتی ارام می گیرد که تشنج بین ایالات متحده و ایران، برطرف شود.
در مجموع، برخی اقدامات سعودی و اماراتی در ماه های اخیر، در کنار مذاکرات عربستان و حوثی ها، حکایت از تلاش آنها برای کاستن از تنش ها، نه تنها در جبهه یمنی، بلکه در جبهه ایرانی و قطری دارد.
در تازه ترین اقدام، خالد الجار الله، معاون وزیر خارجه کویت، که میانجی رسمی در جریان بحران قطر است، تصریح کرده که مشارکت تیم های ملی عربستان، امارات و بحرین، در جام ملتهای خلیج فارس، که در قطر برگزار می شود، شاخص واضحی برای گشایش در روابط بین این کشورهاست.
این در حالی است که امارات، علاوه بر عقب راندن نیروهای خود از یمن، در جریان حمله آرامکو یا انفجارهایی که در سواحل امارات اتفاق افتاد، ایران را مقصر ندانسته و مسئولان اماراتی را برای بررسی موضوع امنیت خلیج فارس، روانه ایران کرد.
قطعا تلاش های دول خلیج فارس برای کاستن از تنش ها و درگیریها، بویژه در مورد ایران، حمایت عربستان و امارات از تحریمهای آمریکا علیه ایران را تضعیف می کند و عملیات صلح در یمن و مذاکره دولتهای خلیج فارس با ایران، دو گام مهمی است که در این راستا برداشته می شود.