مسعود کیمیایی ۷۶ ساله شد
مسعود کیمیایی از جنجالیترین کارگردانهای سینمای ایران است که با دومین فیلمش قیصر؛ خود را به سینمای ایران شناساند و به نوعی بین سینمای تجاری و هنری ارتباط برقرار کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شنبه هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی است. مسعود کیمیایی از اولین فیلمش بیگانه بیا در سال ۱۳۴۷ و در سن 27 سالگی تا آخرین فیلمش در سال ۱۳۹۵ به نام قاتل اهلی ۳۱ فیلم مختلف ساخته است. فیلمهایی که جنجالها و خواشی خاص خود را دارد و طرفداران سینمای ایران را به دو گروه موافقان و مخالفان کیمیایی تقسیم کرده است.
کیمیایی ۱۱ فیلم قبل از انقلاب ساخته و ۲۱ فیلم نیز بعد از انقلاب کارگردانی کرده است. او در این مدت علاوه بر ساخت فیلم به نوشتن رمان و داستان نیز مشغول بوده است. جسدهای شیشهای، زخم عقل، حسد و سوردهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند، ازجمله کتابهای مسعود کیمیایی هستند.
آثار مسعود کیمیایی روی فیلمسازان و نویسندگان بعد از خودش نیز تاثیر زیادی گذاشته است. تعداد زیادی از بازیگران برجستهٔ سینمای ایران را کیمیایی مطرح کردهاست. بازیگرانی چون فرامرز قریبیان، فریبرز عربنیا، بهمن مفید، سعید کنگرانی، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، فرامرز صدیقی، احمد نجفی و میترا حجار با فیلمهای کیمیایی به سینما معرفی شدند و حتی بسیاری از کارگردانان شناخته شده امروز مانند امیر نادری، تهمینه میلانی و سامان مقدم نیز کار خود را ابتدا با سینمای کیمیایی شروع کردهاند.
اصغر فرهادی که امروز دو اسکار برای سینمای ایران به ارمغان آورده است، زمانی (سال ۸۸) درباره کیمیایی گفته بود: اگر کسی مانند مسعود کیمیایی فیلمساز نمیشد بسیاری از فیلمسازان امروز فیلمساز نبودند. شاخصترین فیلم کیمیایی بعد از انقلاب دندادن مار است و یک سندیتی دارد و اگر روزی من بخواهم به بچهام بگویم که در زمان جنگ در تهران چه خبر بود، قطعا فیلم دندان مار را میگذارم تا ببیند. پلانی که فرامرز قریبیان در فیلم رد پای گرگ با اسب از میدان فردوسی رد میشود، برای من به اندازه یک فیلم خوب لذتبخش است. سخن اصغر فرهادی را احمدرضا احمدی و نجف دریابندری نیز تایید میکنند.
نجف دریابندری نیز که در زمان نمایش فیلم قیصر نقدی درباره آن نوشته بود؛ درباره قیصر و کیمیایی گفته است: قیصر زمانی که ساخته شد رسم ساختن فیلمهایی به سبک عربی مانند فیلمهای مصری را شکست. فیلم قیصر با مردم بیشتر از روشنفکران ارتباط داشت.
احمدرضا احمدی نیز درباره این فیمساز گفته است: بعد از ساخت فیلم قیصر، سد ساخته شدن فیلم توسط کارگردانهای دیگر که متفاوت نگاه میکردند، شکست و تهیهکنندگان ایرانی با کارگردانهایی همچون مهرجویی و تقوایی قرارداد بستند.
بارزترین توانایی کیمیایی در فیلمنامههایش دیالوگها و مونولوگهای خاص اوست. کیمیایی زبان عامیانه (کوچه و بازار) را به خوبی میشناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آنها مهارت زیادی دارد.
مسعود کیمیایی خود درباره این دیالوگها و واقعیتگرایی در آثارش گفته است: اگر قیصر و سرب و رضا موتوری را ساختم براساس واقعیت و واقعیتگرایی بود. من در شرایط رمانتیک زندگی نمیکنم و در شرایط نامساعد زندگی میکنم.
وی با اشاره به اینکه فیلم باید از درون فیلمساز بیرون بیاید؛ میگوید: ستاد فیلمساز قلب و نوع زندگی است که کرده است بیدروغ و اگر فیلمساز طبقه خود را فراموش کند فیلمساز نمیشود. میتوان با غریزه فیلم ساخت اما با غریزه فقط میتوان یک فیلم یا یک شعر و یک کتاب نوشت اما بقیه آن فهم فیلمساز است.
کیمیایی فیلمسازی را یک مسئولیت برای خود میداند و میگوید: اگر فیلمی ساختم برای مسئولیت بوده است و هرگز برای تفریح نبوده است. بسیار وقتها دوست داشتم؛ میتوانستم بعد از ساخت فیلم خط قرمز دیگر فیلمی نسازم وای کاش از این عشق رها میشدم.
کیمیایی ازجمله فیلمسازانی است که همیشه با منتقدان و روزنامهنگاران ارتباط داشته است و حتی برخی شخصیتهای اصلی تعدادی از فیلمهایش روزنامهنگار بودهاند.
پرویز دوایی ازجمله روزنامهنگاران و منتقدانی است که مسعود کیمیایی رابطه خوبی با وی داشته و دربارهاش گفته است: زمانی که گروهی میگفتند قیصر فیلم بدی است پرویز دوایی به من میگفت تو به این افراد کار نداشته باش و به اصطلاح اینها با من و همین حرف دوایی بسیار خوب بود.
کیمیایی ادامه میدهد: پرویز دوایی در شکلگیری نوعی از تفکر در سینما سهیم بود و من با پرویز دوایی زندگی تنگاتنگی کردم و سینما بخشی از این زندگی بود. پرویز دوایی نمیگذاشت من تنهایی جنگ بروم خیلی برایش احترام قائلم همانطور که برای پرویز نوری احترام زیادی قائلم.
کیمیایی نقد را مهم میداند و میگوید: مقوله نقد یک مقوله هم پیچیده و هم ساده است. بیشترین نوشتههای نوشته شده به نویسنده خیلی ارتباط دارد اینکه نویسنده چقدر فیلم دیده است و چه سنی دارد بسیار مهم است. من نقدها را میخوانم اما لهجه من بعد از خواندن این نقدها عوض نشده است.
کیمیایی به شهر تهران بسیار علاقمند است و هرچند سفرهای بسیاری رفته اما هیچ جا مانند تهران را مناسب برای زندگی نمیداند.
این مطلب با نگاهی به سه فیلم مستند جفت شیش ساخته احمد میراحسان و روبرت صافاریان، آقای کیمیایی ساخته امیر قادری، سوار خسته میتازد ساخته المیرا مقدم نوشته شده است.