بسیاری از مخالفان FATF در لندن خانه دارند
گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF امجمع تشخیص مصلحت نظام علام کرد مهلت نهایی ایران برای پیروی از معیارهای بینالمللی، فوریه ۲۰۲۰ است. این در حالی است که لوایح FATF در خاک میخورد و این مجمع همچنان سکوت را بر تصمیم نهایی ترجیح میدهد.
به گزارش آرمان، در این زمینه گفتوگویی با مهدی پازوکی، اقتصاددان، انجام شده است که در ادامه میخوانید.
FATF به ایران چهار ماه فرصت داده است تا تصمیم نهایی خود را اتخاذ کند. حضور در فهرست سیاه گروه اقدام ویژه چه آسیبهایی به اقتصاد ایران وارد میکند؟
اگر ایران قصد دارد با بازار جهانی تعامل داشته باشد، باید قوانین بینالمللی را پاس بدارد. حتی چنانچه فرض بگیریم آمریکا امروز به برجام برگشته و دیگر هیچ تحریمی وجود ندارد، بدون پذیرش لوایح مربوط به FATF امکان ندارد که هیچ بانک خارجی با ایران همکاری کند. مخالفان همکاری با FATF میگویند که دولت چه تضمینی میدهد در صورت قبول این لوایح درهای تجارت خارجی به روی ایران گشوده شود و شفافیت به ارتباطات اقتصادی ایران بازگردد؟ برای این افراد باید یادآوری کرد مردم خواهان تغییر بودند که در انتخابات سال 96 با 24 میلیون رای حسن روحانی را به ریاست جمهوری برگزیدند. حال دولت پاسخ چه کسانی را باید بدهد؟ مگر اقلیتی که به بیشترین رانت دست دارند برای این کشور چه کردهاند که میخواهند از دیکته نانوشته دولت برگزیده ملت غلط بگیرند؟ البته کسی هم ادعا نمیکند که با قبول لوایح FATF اقتصاد ایران یکشبه به توسعه دست مییابد و همه مشکلات از بین میرود، بلکه FATF تنها یک وسیله برای دستیابی به تجارت جهانی است که وابسته به سایر برنامهها و سیاستها میتواند موفق شود یا شکست بخورد. پس تضمینی برای آن وجود ندارد، اما با قطعیت میتوان گفت که بدون پذیرفتن قوانین بینالمللی راه به جایی نخواهیم برد. ما چهار دهه این مسیر را پیمودهایم، حال بهتر است مسیر جدیدی را انتخاب کنیم. تندروهای داخلی باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا شرکای تجاری ایران، FATF را پذیرفتهاند؟ همین رئیس بانک مرکزی روسیه صراحتا به همتای ایرانی خود گفته است که اگر میخواهید با روسیه مبادله پولی داشته باشید، بدون پذیرش لوایح FATF امکانپذیر نیست. بنابراین نپذیرفتن FATF یعنی حصار خاردار دور اقتصاد؛ اگر قصد داریم از این بنبست خارج شویم، لازمه و مقدمه آن پذیرش قوانین بینالمللی است.
این افراد استدلال میکنند که پذیرش FATF یعنی افشای اطلاعات داخلی؛ آیا ماجرا به این شکل است؟
مخالفان باید بگویند وقتی ما خود قربانی تروریسم هستیم و قاچاق قابل توجهی در کشور شکل میگیرد، از چه میترسند که با پذیرش FATF مخالفت میکنند؟ از افشای کدام اطلاعات ترس دارند؟ مگر همین افراد به اسم قاچاق بنزین خواهان گرانشدن آن نیستند؟ پس چطور پای قوانین بینالمللی که به میان میآید دست و پای خود را گم میکنند؟ متاسفانه یک سری استدلالهای بچهگانه ارائه میدهند که یا میخواهند بیسوادی خود را فریاد بکشند و یا قصد دارند در دل جامعه یک ترس عمومی از ارتباط با دنیا شکل دهند. اکنون مگر ایران فعالیتهای بینالمللی خود را از طریق سیستم بانکی پیگیری میکند که مخالفان FATF از قطع این فعالیتها نگرانی دارند؟ کاش این افراد حفظ منافع ملی را از دوستان منطقهای خود یاد میگرفتند. رد این لوایح یعنی خودتحریمی. بسیاری از مخالفان FATF در لندن خانه دارند و خانوادههایشان در آنجا تحصیل میکنند، اما دستشان برای فریاد «مرگ بر آمریکا» همیشه گرهشده است.
آیا بین رد یا پذیرش FATF راه سومی وجود دارد که مجمع تشخیص به آن رأی دهد؟
خیر هیچ راه سومی وجود ندارد. مجمع تشخیص مصلحت نظام باید هزینه سکوت و رد احتمالی این لوایح را بپذیرد و آن را بپردازد. اگر ما نتوانیم در منطقه و جهان بازار هدف داشته باشیم، تولید و اشتغالزایی یعنی هیچ. مجمع تشخیص باید پاسخگوی بیکاران باشد. رئیس جمهوری نیز پنج روز پیش این سوال را مطرح کرد که پیشرفت و آینده کشور در سایه تعامل با دنیاست یا تقابل؟ و بهدرستی خواست که پس از 41 سال به پاسخ روشنی در این زمینه دست یابیم.