چرا آمدنیوز یک میلیون مخاطب داشت؟/ روحالله زم یک نابغه خبر بود؟
آمدنیوز برای این مردم که جمله کلیدی «کار خودشونه» جزو بدیهیاتشان بود، بستههای خبری را آماده میکرد؛ بستههایی که همهفهم بودن و سطحی، روحالله زم هم دریافته بود که شایعه، حاصلضرب اهمیت در ابهام است.
گروه سیاسی بازتاب: اکنون، دستگیری گرداننده سایت «آمدنیوز» در صدر اخبار است. اینکه او چگونه دستگیرشده است در چارچوب شگردهای مدرسهای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، موضوع جالبی است اما از نگاه جامعهشناسی سیاسی بخشِ بیاهمیت ماجراست.
برآمدن آمدنیوز بهنوبه خود، موضوع قابلتأملی است. آمدنیوز بهخوبی دریافته بود که: «شایعه، حاصلضرب اهمیت در ابهام است» و آنچه در ایران امروز، فراوان است مسائل قابل اهمیتی است که در پرده ابهام است. دلیل دیگر اقبال به آمدنیوز، شناسایی درست مشتری بود. مشتری این کانال، توده مردمی بودند که روزبهروز احساس به حاشیه راندن و بیخبر بودن از تصمیمها و تحولات مهم، گریبان آنها را گرفته بود و درعینحال میدیدند، هزینه سنگین این وضعیت بر گُرده آنهاست. این مردم، هم اصولگرایی را آزموده بودند و هم اصلاحطلبی و هم دولت اعتدال. دوران بحثهای منطقی، کرسیهای روشنفکری و ایدههای توسعهگرا و چه و چه هم برای آنها به سر آمده بود و حتی حکومت هم بدش نمیآمد به آنها بگوید که دهههای هفتاد تا هشتاد، چیزی جز گرفتار آمدن در مفاهیم غربی توسعه و گفتگو و حزب و رسانه و …نبوده است.
آمد نیوز برای این مردم -که جمله کلیدی “کار خودشونه” جزو بدیهیات بود- بستههای خبری را آماده میکرد. این بستههای خبری برای مردم چیز جدیدی نبود اما همهفهم بودن، سطحی بودن و ساده کردن ریشه همه مشکلات در کلیدواژههای «خوردن و بردن و کشتن» چنان رسوبات ذهنی آنان را تأیید و سرخوشی ناشی از گریختن از ابهام را حل میکرد که خیلی زود به موضوع اصلی محافل عمومی تبدیل میشد.
کانال آمدنیوز مجموعهای از اخبار درست و غلط را به مردم ارائه میداد. بهتدریج اما اخبار دروغین چنان غلبه یافت و دامنه افرادی مورد هجمه کانال بودند چنان وسعت گرفت که اصولاً معلوم نبود به فرض تحقق هر آنچه این کانال میخواهد، چه کسی قرار است در ایران فردا حکومت کند؟ خبر و رسانه اصول و موازین خاص خود را دارد اما وقتی مخاطب، تودهِ مردمِ آزرده باشد، حق با مشتری است و وقتی این مشتری به تعبیر حافظ «شراب خانگی ترس محتسب خورده» دارد و «دیگ سینهاش جوش میزند»، ساختار خبر نیز باید آکنده از نفرت و بهاصطلاح آن چیزی باشد که در تاریخ بانوان:” “رئالیسم سوسیالیستی استالین “شناخته میشود.
استالین میگفت: «کلمات باید آبستن نفرت و تحقیر باشند و مجالی برای بحث باقی نماند»(Medvedev, A. Roy, Let History Judge, 1977, p. 532.). در این شیوه، سازنده خبر ترکیبی از حقیقت و دروغ را با کلماتی مشحون از نفرت و باهدف دوقطبی کردن جامعه به هم میآمیزد. برای نامها، پسوندی تحقیرآمیز انتخاب میکند. برای جریانها با همه ملحقات و ریشههای پیچیدهشان، معادلی طعنهآمیز و عامهپسند برمیگزیند و منتهای راهکارش جز تخریب، هیاهو، شرایط قابلمحاسبه با کمیت و حذف نیست.
روحالله زم، عقل مدبر این کانال، فردی خارج از حوزه نفوذ آموزش و فرهنگ حاکم بر کشور نبود. از خانواده سیاسی داخل نظام. متولد سال انقلاب است و دانشآموخته مدرسه فرهنگ آقای حداد عادل. همانجا که نامهای بعداً مشهور شدهای چون یاسین رامین (فرزند محمدعلی رامین)، محمد مهاجرانی (فرزند عطاالله مهاجرانی)، حسن میرمحمدعلی (داماد شمخانی) نیز در آنجا تحصیلکرده بودند.
شیوهای هم که او بکار میبرد چیزی نبود که تنها از سوی او بکار رفته باشد. رسانههای رسمی کشور از صداوسیما (با اخبار مستمسک به اره و سیفون و غالباً علیه مخالف و منتقد سیاسی) تا نشریاتی مثل کیهان و اقمار آن، تحت تأثیر پنهان ادبیات چپ پیش از انقلاب به شکل سازماندهی شدهای این شیوه را عیناً علیه مخالفان خود بکار گرفته بودند. تنها فرق آمد نیوز با این شیوه رسمیِ تخریب نهادینهشده در آن بود که کنترل و هدایت منبع جدید تخریب در خارج از مرزها و گاهی خارج از کنترل قدرت بود بااینحال حتی آنجا که برخی خبرهای آمد نیوز علیه مخالف مشترک سیستم در داخل بود، توسط همان سایتها یا رسانههای رسمی بازپروری میشد.
اکنون آمدنیوز متوقفشده است و گرداننده آن دستگیر؛ اما هدف از این کار متوقف کردن الگوی ادبیات تخریب، ممانعت از دوقطبی شدن جامعه یا احیای دوباره اصول درست تنظیم خبر و اخلاق سیاسی و رسانهای نیست.
با اخلال در برابر فعالیت جریانهای گفتگو محور، گفتمان غالب در کنشها واکنشهای متقابل حوزه قدرت و سیاست و حتی مردم جامعه، همان ادبیات تخریب است و چون توقف آمد نیوز نه بهواسطه مخالفت با ادبیات تخریب یا دوقطبی شدن جامعه که مرتبط با امنیت مطلوب قدرت بوده است این ادبیات در کنترل قدرت و در داخل همچنان برقرار خواهد بود و جز حذف یکمهره، تغییر چندانی رخ نداده است.
در جبهه مقابل قدرت نیز همینگونه خواهد بود زیرا هنوز آن معادله “ایهام ضربدر اهمیت ” برای مخاطب آمدنیوزی هم برقرار است و کاسبان جدید در آنسوی مرز بیخیال این بازار بزرگ نخواهند شد. از همه اینها مهمتر اینکه، نفس بازداشت گرداننده آمدنیوز خود نقطه زایش تخریب و حذفی جدید خواهد بود، توفانی که گزارههای اصلی آن را در این تحلیل روزنامه کیهان بهوضوح میتوان دید:
اگر کار باند روحالله زم، تولید و انتشار شایعه، ترور شخصیت نظام، تحریک به آشوب و ایجاد ناامنی و عدم تمکین از قانون بود – که همین است – نشریات زنجیرهای از سال 76 تا به امروز و بهتناسب همین مأموریت را دنبال کردهاند. آنها چه در سال 78 و چه در سال 88، آتشبیاران اصلی تحریک به فتنه و آشوب و ایجاد تردید و بیاعتمادی در اذهان عمومی بودند.
انتهای پیام/#
سهند ایرانمهر