کیهان: مخالفخوانی حزب کارگزاران با رانتخواری که خودش ساخت
روزنامه کیهان در مطلبی در شماره امروز خود نوشت: روزنامه حزب کارگزاران مدعی شد رد پای بابک زنجانی در بحران هپکو دیده میشود.
نشریات زنجیرهای معمولاً هرگاه بخواهند از خود و طیف مدیریتی متبوع خود سلب مسئولیت کنند، موضوع مورد اعتراض را به بابک زنجانی نسبت میدهند.
روزنامه سازندگی در تیتر اول خود با عنوان «رد پای زنجانی در بحران هپکو» نوشت: علی اصغر عطاریان سرمایهدار اصفهانی که 60 درصد سهام هپکو را خرید و مالک این شرکت شد، 20 درصد را نقد پرداخت کرد و مابقی اقساط پنج ساله شد. مجموعاً بلوک 60 درصدی هپکو 70 میلیارد تومان ارزشگذاری شده بود. عطاریان، هپکو را با حمایت بابک زنجانی خریده بود.
یادآور میشود بابک زنجانی از رشد یافتگان و نوکیسهگان برآمده در دولت سازندگی و زمان مدیریت حزب کارگزاران است.
شهریور ماه سال 92، نشریه زنجیرهای آسمان وابسته به حزب کارگزاران مصاحبهای رپرتاژگونه با بابک زنجانی منتشر کرده و عکس وی را روی جلد صفحه اول خود قرار داد. زنجانی در این مصاحبه میگوید: «زمانی که در پادگان ولیعصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید به عنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید. حدود 5 ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت… آقای نوربخش 4-5 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن، اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان (2 دهه پیش) بود با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم، هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم… (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم… تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم، بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست.»