انزوای رقیب پاکستانی چابهار
محصوری کشورهای آسیای میانه در خشکی، دسترسی آنها به آبهای آزاد را به یکی از اصلیترین دغدغههای تاریخی دولتهایشان بدل کرده و در سالهایی که تجارت دریایی، به یکی از اصلیترین پایههای توسعه اقتصادی بدل شده، چگونگی اتصال به آبهای آزاد، بیش از آنکه سیاسی باشد، پدیدهای اقتصادی به شمار میرود.
اگر به این موقعیت تاریخی وضعیت امروز افغانستان را اضافه کنیم؛ کشوری که پس از سالهای طولانی جنگ و ناامنی، امروز آماده میشود تا مقدمات رشد اقتصادی را فراهم کند و در این مسیر به واردات نیاز جدی خواهد داشت، مشخص میشود که دریای آزاد تا چه حد در تجارت منطقه اهمیت دارد و در این میان رقابت بر سر اینکه کدام بندر، هاب دریایی منطقه نامیده شود، اهمیتی جدی پیدا میکند.
به گزارش بازتاب به نقل از اعتماد، ایران در تاریخ خود، پیش از آنکه در عرصههای تولیدی و صنعتی نامی پیدا کند، همواره به عنوان محوری در ترانزیت و جابهجایی کالا به شمار میرفته است. اتصال چین به اروپا و اتصال کشورهای شمالی به دریای آزاد خلیج فارس و عمان، نقش تاریخی ایران در تمام سدههای گذشته را تشکیل داده است. در سالهای اخیر نیز که بحث برنامهریزی برای کاهش اتکای دولت به درآمدهای نفتی مطرح شده، استفاده از ظرفیت حمل و نقل و ترانزیت کالا، بار دیگر به عنوان یکی از گزینههایی که بالاترین مزیت نسبی را برای کشور به وجود میآورد، در دستور کار قرار گرفته است. هرچند ایران در دهههای گذشته با فعال کردن بنادری چون شهید رجایی و امام خمینی در قسمتهای غربی خلیج فارس، در میان رقبای منطقهای خود، فضای رقابتی جدید ایجاد کرده اما یکی از اصلیترین ظرفیتها در موقعیت فعلی پرداختن به بندری است که برای مدتی طولانی عملا توجه چندانی به آن صورت نگرفته و امروز باید کاستیهای گذشته را جبران کرد.
بندر چابهار در جنوب شرقی سیستان و بلوچستان و در ورودی منطقه دریای عمان و خلیج فارس قرار گرفته و از نظر موقعیت جغرافیایی هیچ یک از بنادر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، امکان رقابت با آن را ندارند. با این وجود، چابهار در کنار مشکلات توسعهای و زیرساختی، یک سد مهم دیگر در مسیر تبدیل شدن به هاب دریایی منطقه نیز پیش روی خود میبیند و آن بندر گوادر پاکستان است؛ بندری در نزدیکی چابهار ایران و از نظر موقعیت جغرافیایی و مزیتهای اقتصادی بسیار شبیه به همسایه ایرانی خود. این شباهت باعث شده در سالهای گذشته دو غول اقتصادی آسیا یعنی چین و هند، هر یک به شکل جداگانه به دنبال تقویت پایگاه خود در منطقه باشند و در این مسیر، هند توسعه چابهار را در اختیار گرفته و چین از مدتها قبل، حضور خود در گوادر را به شکل جدی دنبال میکند و در این مسیر هرچند به نظر میرسید تحریمهای یکجانبه امریکا، اوضاع را برای چابهار دشوار کند، اما خبرهای جدیدی که در این زمینه به گوش میرسد، حاکی از آن است که پاکستان نتوانسته توقعات چین را برآورد ه کند و پکن در اندیشه تحولاتی جدی در مسیر حضور خود در گوادر است.
مسیر حیاتی منطقه
رشد قابل توجه اقتصاد هند در سالهای گذشته باعث شده امروز نام این کشور نیز در کنار دیگر غولهای اقتصادی آسیا مطرح شود و در این فضا فعال کردن مسیرهایی که صادرات این کشور به بازارهای منطقه را تضمین کند اهمیتی جدی دارد. از دیگر سو، روابط سیاسی هند با پاکستان نیز هیچگاه در دهههای گذشته روالی عادی نداشته و از این رو فعال کردن مسیری که کالاهای هندی را به کشورهای آسیای میانه، افغانستان و حتی اروپای شرقی برساند، از طرف پاکستان ممکن نیست. در چنین بستری ایران و ترانزیت دریایی- زمینی از طریق این کشور بهترین گزینه یا تنها گزینه موجود برای هند به شمار میرود و بندر چابهار خلاصه چیزی است که هند در چارچوب این برنامهریزی به آن احتیاج دارد. به دنبال شکلگیری این موقعیت، دولت دهلی نو، در سالهای گذشته برای مدتی طولانی برای حضور و سرمایهگذاری در چابهار، با مقامات تهران مذاکرات خود را ادامه داد تا سرانجام در دوره اجرایی شدن برجام، روسای دو دولت، توافق حضور هند در چابهار را به امضا برسانند و سرمایهگذار هندی کار رسمی خود در این بندر ایرانی را آغاز کند. در این بین هند حتی بحث سرمایهگذاری در خط ریلی چابهار را نیز مطرح کرد که به دلیل از سرگیری تحریمها راه به جایی نبرد.
حضور هند در این بندر ایرانی و میزان اهمیتی که این موضوع برای دولت دهلی نو دارد، برای ایران نیز یک برگ برنده مهم باقی گذاشت و آن استثنا شدن چابهار از تحریمهای اقتصادی امریکا بود تا امکان تامین تجهیزات و جذب سرمایهگذار خارجی باقی بماند و در ماههای گذشته نیز با وجود تمام محدودیتها، کار توسعه این بندر ادامه پیدا کند. در کنار معامله هند و ایران بر سر چابهار، چین نیز به عنوان دیگر غول اقتصادی آسیا به سراغ پاکستان رفت تا با سرمایهگذاری در بندر گوادر، راهی تازه و متفاوت برای عبور کالاهای خود به آسیای میانه و اروپای شرقی پیدا کند. در سالهای گذشته چین سرمایهگذاری در گوادر را ادامه داد و حفظ رابطه اقتصادی میان پکن و اسلامآباد، زنگ خطری مهم را به صدا در میآورد که در صورت جا ماندن چابهار از رقابت فعلی، احتمالا عرصه اصلی بدل شدن به بندر محوری منطقه از بین میرفت؛ خطری که لااقل فعلا به نظر میرسد از سر چابهار و ایران دور شده است.
ناامیدی چینیها از گوادر
نشریه اکونومیک تایمز در جدیدترین گزارشی که از وضعیت بندر گوادر داده، از ابری شدن رابطه چین و پاکستان در رابطه با این بندر خبر داده است. در این گزارش آمده: بندر گوادر پاکستان که توسط کشور چین ساخته شد و تحت مدیریت و راهبری این کشور قرار دارد دچار وضعیت مغشوشی شده که ناشی از حجم اندک کالای ورودی و خروجی بندر و عدم استفاده از آن برای ترانزیت کالا به افغانستان است. این وضعیت کریدور یک کمربند – یک جاده پکن را نیز در منطقه تحت الشعاع قرار داده و خط کانتینری COSCO چین به تازگی سرویس کانتینری لاینر خود بین بنادر کراچی و گوادر را به دلیل کندی در مراحل ساخت منطقه آزاد تجاری گوادر که به حجم پایین صادرات و واردات در این بندر منجر شده، قطع کرده است.
عملکرد نامناسب گمرک گوادر، هزینههای بالای کشتیرانی داخلی و عدم پذیرش اقلام ترانزیتی توسط بندر کراچی همگی در اتخاذ چنین تصمیمی از جانب شرکت COSCOنقش داشتهاند.
این نشریه در ادامه گزارش خود به نقل از یک منبع آگاه اطلاعاتی را ارایه کرده که نشان میدهد، اوضاع میان چین و پاکستان به هم ریختهتر از یک تصمیم مقطعی است و احتمالا دامنهدارتر خواهد بود. این مقام آگاه گفته: سرویس لاینر کانتینری یارانه سنگینی از شرکت COPHC بابت سفرهای هفتگی به بندر گوادر دریافت میکرد. اما به دلیل نبود کالا و تعداد اندک کانتینرهای بارگیری شده، توجیه اقتصادی نداشت و شرکت COSCO ناچار به قطع سرویس خود به بندر گوادر شد. همچنین به مقامات پاکستانی اعلام شده، برقراری مجدد این سرویس مقدور نیست.
در صورتی که پاکستان نتواند مقدمات لازم برای تغییر وضعیت فعلی در بندر گوادر را فراهم کند؛ موضوعی که به نظر میرسد لااقل در کوتاهمدت ممکن نخواهد بود، طرح کریدور کلان چین با شکست مواجه میشود، کریدوری که بنا بود از گوادر به بندر کراچی و سپس آسیای میانه حرکت کند اما حالا در نقطه آغازین خود در بندر پاکستانی با مشکل مواجه شده و مشخص نیست راه برون رفت از آن چیست.
از سوی دیگر ایران و هند با وجود تمام مشکلات، همچنان مسیر توسعه چابهار را دنبال میکنند و پس از افتتاح فاز نخست توسعه چابهار که ظرفیت تخلیه و بارگیری سالانه این بندر را به بیش از هشت میلیون تن رساند، کار برای فازهای بعدی توسعه و همچنین گسترش زیرساختهای حملونقل زمینی چابهار ادامه دارد. رقابت سخت ایران و پاکستان برای مطرح کردن بنادرشان در دریای عمان هنوز در گامهای ابتدایی خود به سر میبرد و به نظر میرسد در این مرحله چابهار ایران، گوی رقابت را از گوادر پاکستان ربوده است.