سفره کوچک مردم حاصل عملکرد «اصلاحطلبترین» اعضای دولت
با بررسی کابینه دولت یازدهم و دوازدهم مشخص میشود که کوچک شدن سفره مردم در این روزها ماحصل تدابیر و عملکرد «اصلاحطلبترین» شخصیتهای دولت حسن روحانی است.
قطار اقتصاد کشور از ابتدای دولت حسن روحانی در همه ابعاد با سکانداری اصلاحطلبان سوت حرکتش به صدا درآمد و بر ریل همان تفکرات قرار گرفت تا اینکه کارشناسان این روزها معتقدند سفره مردم از پسِ تدابیر اصلاحات کوچک شده است. این عملکرد جریان اصلاحات در مدیریت اقتصاد کشور کار را به آنجا رسانده که موضع گیری آنها برای انتخابات پیش رو را به سمت جدا کردن سبد خود از دولت سوق داد و سعید حجاریان به عنوان تئوریسین جریان اصلاحات از سال گذشته اعلام کرد: «اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست.»
در کنار این سناریو، اصلاحطلبان برای اینکه نقش خود را در اقتصاد کشور کمرنگ جلوه بدهد بار دیگر تریبونها را به دست گرفتند و شخصیتهای اصلاحطلب کابینه دولت و بدنه اصلاحات از کاهش اختیاراتشان در دولت حسن روحانی سخن به میان آوردند. اول از همه از اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور شروع شد.
به گفته اصلاحطلبان، معاون اول رئیس جمهور در دولت اول روحانی مشغول سازماندهی اقتصاد کشور بود ولی در دولت دوم نقش او در مدیریت اقتصاد بسیار کم رنگ شد. محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در همین رابطه میگفت پاسخگویی در خصوص فضای اقتصادی کشور با شخص حسن روحانی است.
پس از فضاسازی اصلاحطلبان، جهانگیری که در دوران انتخابات کاندیدای پوششی حسن روحانی به حساب میآمد، لب به انتقاد گشود و گفت حتی نمیتواند مسئول دفترش را تغییر بدهد. البته با بررسیهایی که خبرگزاری مهر انجام داد مشخص شد مسئولیت و اختیارات جهانگیری نه تنها در دولت روحانی کاهش نداشته بلکه افزایش هم داشت.
باز هم سناریوی اصلاحات منحصر به همین دو بخش نبود و جریان اصلاحات سعی کرد منکر رویکردهای اصلاحطلبانه روحانی شود و در خصوص تغییر رفتار حسن روحانی از رفتارهای «اصلاحطلبانه» به رویکرد «اصولگرایانه» خبرسازی کند.
در همین رابطه علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در سال ۹۶ و آغاز یک سری از نمایههای بد اقتصادی میگوید: «کسی رد نمیکند که آقای روحانی به سمت اصولگرایان بیشتر از قبل متمایل شده است».
صوفی همچنین در مورد رویکرد اصلاحطلبانه حسن روحانی در دوره اول ریاست جمهوری هم میگوید: «روحانی در ۴ سال اول با وجود فشارهایی که بر دولت وجود داشت در برابر دلواپسان ایستاد و سیاستهای دولت در عرصه بینالمللی را پیش برد، همچنین در عرصه داخلی نیز تحتتأثیر فشارها قرار نگرفت. در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نیز مواضعی گرفت که از هر اصلاحطلبی، اصلاحطلبانهتر بود. روحانی با مجموع این عملکردها توانست اعتماد جناح چپ و بدنه اجتماعی آنان را به دست آورد.»
علاوه بر این، احمد خرم فعال سیاسی اصلاح طلب و وزیر دولت اصلاحات نیز درباره حسن روحانی میگوید: «اگر بازگشت به عقب کنید و ۴ سال اول دولت تدبیر و امید را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید میبینید مواضع آقای روحانی در این ۴ سال مواضع کاملاً اصلاحطلبانه است. حتی در برخی از موضعگیریها آقای روحانی موضعگیریهای سرسختتری از اصلاحطلبان دارد به عبارت دیگر از هر اصلاحطلبی، اصلاحطلبتر بودند. مواضع آقای روحانی در ۴ سال دولت یازدهم مواضع واقعی ایشان بود که به آنها باور دارند. روحانی ماهیتاً اصلاحطلب است و با اصولگرایان نمیتواند همبستگی پیدا کند. بنابراین اگر شما گذشته را تحلیل و بر مواضع روشن آقای روحانی تکیه کنید ایشان یک فرد اصلاحطلب است و مواضع اصلاحطلبی دارد.
به هر حال با توجه به موضع گیریهایی که از سوی تریبونهای جریان اصلاحات صورت میگیرد، میتوانیم با بررسی کابینه حسن روحانی در دو دولت یازدهم و دوازدهم به طیف و گرایش سیاسی سکانداران شریانهای اقتصادی کشور بپردازیم.
۱- جهانگیری
اسحاق جهانگیری مهمترین رکن اقتصادی دولت حسن روحانی است که اکثر هماهنگیهای اقتصادی و سیاستگذاریهای اقتصاد کشور با مدیریت و نظر او صورت میگیرد. جهانگیری با مسئولیتهای همچون رئیس شورای عالی اقتصاد، رئیس شورای عالی اشتغال، دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، رئیس هیأت مرکزی نظارت بر طرحهای اشتغال ویژه، رئیس کارگروه اقتصادی شورای عالی امنیت ملی، رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی، رئیس ستاد تنظیم بازار، رئیس ستاد ویژه اقتصادی و … عملاً سکان اقتصادی کشور را در دست دارد.
اما با این تفاسیر، اسحاق جهانگیری بیش از آنکه با منصب دولتی شناخته شود در سپهر سیاسی کشور در دسته بندی جریان اصلاحات شناخته شده است. وی از مؤسسان و بنیانگذاران حزب گارگزاران سازندگی است.
جهانگیری بعد از نشستن در کرسی معاون اولی رئیس جمهور، فعالیتهای سیاسی و حزبی خود را کنار نگذاشت و مدتها در کسوت ریاست شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی همزمان با معاون اولی رئیس جمهور فعالیت میکرد تا اینکه ظاهراً بنا بر تاکید و توصیه رئیس جمهور مجبور میشود از حزب متبوع خود استعفا دهد. علیزاده طباطبایی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در این باره میگوید: آقای روحانی به جهانگیری توصیه کرد که دیگر در جلسات حزب [کارگزاران] شرکت نکنید.
۲- محمدباقر نوبخت
محمدباقر نوبخت از ابتدای دولت تاکنون در کنار پستهای دولتی خود منصب حزبی و تشکیلاتی خود را رها نکرده و اکنون نیز دبیرکل حزب اعتدال وتوسعه است. نوبخت در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ به عنوان حامی میرحسین موسوی در کنار وی قرار گرفت.
در دهم آبان ماه ۱۳۹۷ که مجمع عمومی حزب اعتدال و توسعه برگزار شد، محمدباقر نوبخت توانست از مجمع عمومی حزب رأی بگیرد. پس از آن نیز جلسه شورای مرکزی حزب ۲۵ آبان ماه ۹۷ برگزار شد و اعضای شورای مرکزی، بار دیگر به دبیرکلی وی رأی دادند و اکنون نیز در کنار منصب دولتی خود به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، دبیر کل حزب اعتدال و توسعه هم هست.
۳- بیژن زنگنه
بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت که یکی از مهمترین شریانهای اصلی اقتصادی کشور است، گرایش اصلاحطلبی جدی دارد. خبرگزاری دولتی ایرنا درباره سابقه سیاسی بیژن زنگنه مینویسد: «بیژن نامدار زنگنه از نظر سیاسی دارای گرایش اصلاحطلبی بوده و سابقه عضویت در حزب کارگزاران سازندگی و بنیاد باران در کارنامه خود دارد.»
بیژن زنگنه همچنین در دوران اصلاحات، ۸ سال به عنوان وزیر نفت دولت اصلاحات در کابینه سید محمدخاتمی حضور داشت.
۴- محمدرضا نعمتزاده
محمدرضا نعمتزاده که از سال ۹۲ تا ۹۶ در کابینه دولت اول حسن روحانی بر کرسی وزارت صنعت معدن و تجارت تکیه زده بود در فضای سیاسی و تشکیلاتی از اعضای هیئت مؤسس حزب اعتدال و توسعه است.
وی در طول مدت مسئولیتش در وزارت صمت نیز از اعضای شورای مرکزی حزب بود و از سال ۱۳۹۷ که مجمع عمومی برگزار میشود، دیگر اسمی از او در لیست شورای مرکزی باقی نمیماند و فقط به عنوان عضو هیئت مؤسس همچنان در کنار حزب اعتدال و توسعه به حیات سیاسی خود ادامه میدهد.
۵- محمد شریعتمداری
محمد شریعتمداری رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی از چهرههای شناخته شده «اصلاحطلب» است. او در دوران اصلاحات، مسئولیت وزارت بازرگانی را بر عهده داشت و در سالهای بعد از دولت اصلاحات نیز محمد خاتمی را در بنیاد باران همراهی میکرد و از اعضای شواری عالی بنیاد باران بود.
شریعتمداری که به عنوان کاندیدای جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ پا به میدان ماراتن انتخابات گذاشته بود به طور رسمی در سایت شخصی خود تیتر کرد: «می توانم تفکر اصلاحطلبی را نمایندگی کنم.»
شریعتمداری همچنین در گفتگو با روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز بسیار تاکید دارد انتساب خود را به رئیس دولت اصلاحات و جریان اصلاحطلبان اعلام کند. شریعتمداری در واکنش به کسانی که او را اصلاحطلب نمیدانند، تصریح میکند: من که ۸ سال وزیر خاتمی بودهام را اصلاحطلب نمیدانند پس چه کسی را اصلاح طلب میدانند!
وی همچنین سبد رأی خود را از دوران جریان اصلاحات عنوان میکند و میگوید: بخش قابل ملاحظه از رأیی که ممکن است به سمت محمد شریعتمداری بیاید از طبقهایی است که نگاه اعتدالی نسبت به اصلاحطلبان دارد نه نگاه افراطی.
۶- رضا رحمانی
سابقه رضا رحمانی بیشتر با عنوان «مجلس» شناخته میشود. وی از حوزه انتخابیه آذربایجان شرقی سه دوره در ساختمان سبز بهارستان حضور داشت و مهمترین رزومهاش در سالهای پارلمان، ریاست کمیسیون صنایع و معادن است. رحمانی در دوران وزارت صنعت، معدن و تجارت تا صندلی قائم مقامی وزیر بالا میرود.
در کسوت سیاسی نیز از آبان ماه ۱۳۹۷ وارد فاز حزبی و سیاسی میشود و با حضور در کنگره حزب اعتدال و توسعه میتواند رأی اعضای مجمع عمومی را کسب کند و به شورای مرکزی حزب منتسب به دولت راه پیدا کند. از این رو هویت سیاسی رضا رحمانی پس از حضور در شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه شکل میگیرد.
۷- علی طیبنیا
سابقه حضور علی طیبنیا در مدت طولانی در کنار هاشمی رفسنجانی و سپس رئیس دولت اصلاحات نشان دهنده خط فکری و سیاسی وزیر اقتصاد کابینه یازدهم دولت روحانی است که بر اساس همان همراهی در بازه زمانی دولت اصلاحات گرایش سیاسی علی طیبنیا در دسته بندیهای مرسوم در دسته جریان «اصلاحطلب» قرار میگیرد.
طیبنیا از سال ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۸۴ در قسمتهای مختلف دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در مسئولیتهای تصمیم ساز در کنار رؤسای جمهور قرار داشت.
۸- فرهاد دژپسند
برای مرور گرایش اصلاحطلبی فرهاد دژپسند، بهتر است به سالهای ریاست جمهوری اصلاحات و تحصن مجلس ششم برویم. فرهاد دژپسند یکی از ۱۰۰ معاون وزیری بود که همصدا با تحصن مجلس ششمی ها با بهانه نظارت و احراز صلاحیتهای شورای نگهبان و تحمیل نظرات غیرقانونی خود، استعفا دادند. دژپسند برخلاف تصویری که از خود در زمینه چهره اقتصادی ایجاد کرده بود کاملاً در این کنش سیاسی اصلاحات فعال شد و به میدان آمد و امضا کرد.
۹- علی ربیعی
علی ربیعی که این روزها پشت جایگاه سخنگویی دولت قرار میگیرد، روزگاری بخشی از چرخ اقتصاد کشور با دستان وی میچرخید؛ آن هم مهمترین چرخی که زندگی بخش عمدهای از کارگران و قشر متوسط کشور با تدابیرش باید میچرخید ولی به دلیل ناکارآمدی در مدیریت این وزارتخانه مهم، نمایندگان مجلس او را به پای میز بازخواست کشاندند و در نهایت وزیر «کار» با رأی نمایندگان مردم «بیکار» شد.
شخصیت و چهره علی ربیعی از دوران ریاست جمهوری اصلاحات در اذهان مردم جای گرفته است. ربیعی از ابتدا تا انتهای ریاست جمهوری محمد خاتمی به عنوان دولت اصلاحات مشاور اجتماعی رئیس جمهور بود. البته به غیر از مسئولیت مشاوره که در کنار خاتمی حضور دارد، دبیر ستاد مبارزه با فساد و ارتقا سلامت نظام اداری، مسئول اجرایی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مسئول کمیته تبلیغات نیز در لیست کارنامه او وجود دارد.
ربیعی در جناح بندی سیاسی به همراه علیرضا محجوب «خانه کارگر» را تأسیس میکند و همچنان نام او در لیست اعضای هیئت مؤسس خانه کارگر هست. در همین رابطه علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات درباره خروج علی ربیعی از وزارت و پیوستن به جریانات سیاسی کشور میگوید: «علی ربیعی از بچههای خانه کارگر و از بچههای چپ بود… یک مقطعی شد مدیرمسئول روزنامه کار و کارگر. در عین حال در وزارت اطلاعات هم بود. ما بهش گفتیم دیگر نمیشود که در اطلاعات بمانی. چون رفتی در یک گروه سیاسی. یا آن را انتخاب کن و یا وزارت را.»
۱۰- مسعود نیلی
سابقه مشاغل مسعود نیلی در دوران «سازندگی» و «اصلاحات» تعریف میشود ولی فارغ از دورانی که در مسئولیتهای اقتصادی در دولتهای مذکور از او نام برده میشود شاید بتوان مهمترین کنشگری وی در فضای سیاسی و انتخابات کشور را در سال ۸۸ دریافت کرد. زمانی که مسعود نیلی به عنوان مشاور اقتصادی مهدی کروبی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، تلاش میکرد با طرح موضوعاتی از گذرگاه اقتصادی سبد رأی مهدی کروبی را پر کند.
یکی از مهمترین ایدههایی مسعود نیلی که از ستاد انتخابات مهدی کروبی بیرون آمد تا به زعم خودشان بتواند کیسهای از رأی را بدوزد همان طرح توزیع پول نفت بود. مسعود نیلی طرح موسوم به «مردمی کردن درآمد نفت» را تئوریزه کرد و برای دفاع از آن نیز بارها با عنوان «مشاور اقتصادی کروبی پشت تریبون قرار گرفت.
۱۱- مسعود کرباسیان
مسعود کرباسیان در چاپ شماره ۶۹۲۷ مورخ ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۷ روزنامه دولتی ایران با عنوان «سیاستمدار اصلاحطلب» تعریف شده است.
علاوه بر سابقه کاری مسعود کرباسیان همواره در دولتهای «اصلاحات» و «سازندگی» تعریف میشود. معاونت بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی در دولتهای سازندگی، معاونت فروش وزارت نفت، معاونت بازرگانی خارجی در دولت اول اصلاحات، مدیریت گمرگ در دولت دوم اصلاحات، رئیس سازمان سرمایهگذاری برخی از سوابق مسعود کرباسیان است.
۱۲- همتی
عبدالناصر همتی که در دولت دوازدهم به ساختمان بانک مرکزی رفت، در دنیای سیاست با گرایش اصلاح طلبی شناخته میشود. همتی از اعضای اولین شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و سالها با کسب رأی از کنگره حزب در یکی از کرسیهای شورای مرکزی حزب جلوس کرده است.
۱۳- حجتی
محمود حجتی از چهرههای شاخص اصلاح طلب، مسئولیت یکی از مهمترین شریانهای اصلی اقتصادی کشور را بر عهده گرفت. حجتی که به عنوان وزیر جهاد کشاورزی از همان ابتدای پاستورنشینی حسن روحانی به دولت پیوست، در ادوار مختلف جبهه مشارکت ایران اسلامی از سوی اعضای کنگره این حزب اصلاح طلب به عنوان عضو شورای مرکزی حزب در سپهر سیاسی کشور نیز نقش فعالی داشت.
علاوه بر این، محمود حجتی در دوره اول ریاست جمهوری محمد خاتمی، مسئولیت وزارت راه و ترابری را بر عهده داشت و در دوره دوم دولت اصلاحات به عنوان وزیر جهاد کشاورزی به همکاری خود با محمد خاتمی ادامه داد.
به هر حال برخلاف همه آنچه که از سوی تریبونهای جریان اصلاحات شنیده میشود، با بررسی کابینه حسن روحانی در دو دولت یازدهم و دوازدهم پرواضح است که مدیریت فضای اقتصادی کشور با مدیریت «اصلاح طلبان» صورت گرفته است و طبیعتاً امروز کوچک شدن سفره مردم ماحصل تدابیر و عملکرد «اصلاحطلب» ترین شخصیتهای دولت حسن روحانی است.