تعطیلی ۷۰۰کارخانه سنگ تزئینی
در حالی نهمین نمایشگاه بینالمللی سنگهای تزئینی ایران، هفته گذشته به کار خود پایان داد که بسیاری از فعالان صنفی و معدنداران سنگ تزئینی در کشورمان با مشکلات مالی و اقتصادی گسترده دست و پنجه نرم میکنند.
براساس شواهد موجود بازار فقط 50 درصد ظرفیت کارخانههای تولید سنگ تزئینی و معادن فعال هستند و تعدادی از فعالان این بخش، کمکم به دنبال رها کردن فضای کسب و کارشان هستند، حال آن که جمهوری اسلامی با برخورداری از 68 نوع ماده معدنی و ذخیره شناسایی شده حدود 60 میلیارد تن، از نظر تنوع و میزان ذخیره در میان کشورهای جهان به ترتیب رتبههای دهم و پانزدهم را به خود اختصاص داده و میتواند با برنامهریزی دقیق ارزش افزوده قابل توجهی در کنار افزایش اشتغال پایدار را تجربه کند.
به گزارش بازتاب به نقل از جام جم ، در این زمینه و برای بررسی مشکلات موجود در این صنعت، گفتوگویی با ابوالقاسم شفیعی، رئیس انجمن سنگ ایران داشته ایم که در ادامه میخوانید.
در حال حاضر، چند واحد تولید سنگ تزئینی در کشورمان داریم؟
براساس آماری که در اختیار داریم، در سراسر ایران تقریبا 6600 واحد تولیدی سنگهای تزئینی داریم که از این آمار تنها 4000 واحد فعالند و باقی به دلیل مشکلات و رکود حاکم بر بازار تعطیل شدهاند.
آیا روند تعطیلی کارگاههای تولیدی سنگ تزئینی در سال گذشته نیز ادامه یافت؟
بله؛ با این که تلاش کردیم با استفاده از ظرفیت صادراتی و همچنین برطرف کردن مشکلات موجود این واحدها را سرپا نگه داریم، اما سال 1395 نزدیک به 700 واحد کارگاههای سنگ تزئینی تعطیل شد. به هرحال شرایط آنچنان تفاوتی با گذشته نکرده چون رکود در صنعت ساختمان وجود دارد.
در برخی اخبار، هزینه تمام شده کالاهای ایرانی عامل اصلی این مشکل یعنی تعطیل شدن کارگاهها عنوان شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
این فرضیه درست است، اما باید توجه داشته باشیم که چرا این اتفاق افتاده چون همه میدانیم ایران دارای ذخایر معدنی بالا و نیروی کار و انرژی در کشورمان ارزان است. براساس بررسیهای انجمن هزینههای سربار باعث گران شدن محصول نهایی میشود. به عنوان مثال، قیمت پول در ایران بالاست و در بسیاری موارد سازمانها و ارگانهای مرتبط با معادن، هزینههای بالایی به تولید تحمیل میکنند در حالی که لازم است بستر تولید را آنچنان فراهم کنیم که کمترین هزینه به تولیدکننده تحمیل شود و مالیات منبع اصلی درآمدهای دولت باشد.
شما به پول گران اشاره کردید. آیا نرخ بهره بانکی در این بخش تاثیرگذار است؟
نرخ بهره بانکی دو ضربه مهلک به تولید ایران زده است؛ یکی در بخش ارائه تسهیلات گران به تولیدکنندگان که باعث افزایش قیمت تمام شده پول تولیدکنندگان میشود. به عنوان مثال وقتی وام با بهره 27 درصد به تولیدکننده پرداخت میشود، چه انتظاری داریم، محصول تولید ایران در بازارهای بینالمللی قدرت رقابت داشته باشد، اما دومین ضربه بهره بانکی این است که اغلب افراد ترجیح میدهند، سرمایههای خود را بدون دردسر در سپردههای مدتدار بلوکه و از بهره آن استفاده کنند. این رویه باعث شده تا شعار زندهباد بهره به جای زندهباد تولید مطرح شود.
ماشین آلات فرسوده و کارگاههای قدیمی چه نقشی در افزایش هزینه تمام شده کالاها دارند؟
یکی از موارد تعیینکننده قیمت تمامشده محصولات همین نکته است، اما به دلیل این که رکود بر بازار ایران حاکم شده، اغلب تولیدکنندگان توان تجهیز و بازسازی یا نوسازی کارگاهها را ندارند و با استفاده از فناوریها و ماشینآلات قدیمی مشغول فعالیت هستند که این نوع ماشینآلات باعث کاهش بهرهوری تولید و افزایش ضایعات شده است. این اتفاق در حالی روی داده که در بسیاری از کشورهای تولیدکننده مثل چین، تولیدکنندگان حتی از خردهسنگها مصنوعات تزئینی تولید کرده و پول درمیآورند ولی در ایران چون چنین دیدگاهی نبوده، همه هدر میرود.
آیا شیوهای برای نوسازی ماشینآلات غیر از تزریق نقدینگی وجود دارد؟
بله؛ انجمن با توجه به ارتباطاتش با برخی تولیدکنندگان ماشینآلات چین وارد مذاکره شده است تا با استفاده از قرارداد بیع متقابل نسبت به نوسازی ماشینآلات مورد نیاز واحدهای تولیدی اقدام کند که در این زمینه نتایج خوبی داشتیم و در آینده اخبار خوبی در این زمینه مطرح میشود. براساس این طرح، احتمالا ماشینآلات مورد نیاز را از تولیدکنندگان چینی دریافت میکنیم و محصولات مورد نظر آنها را یا به خود چین یا به کشوری که آنها تعیین کنند ارسال خواهیم کرد. البته این هنوز یک پیشنهاد است و تا تایید نهایی باید منتظر باشیم.
چندی پیش مطرح شد، انجمن از صندوق توسعه ملی درخواست یک میلیارد دلار تسهیلات کرده. آیا این تسهیلات به شما پرداخت شد؟
خیر؛ این صندوق همان طور که از نامش پیداست، برای توسعه ملی کشورمان باید به کار گرفته شود که بحث توسعه و تجهیز معادن هم با توجه به اشتغالزایی و ارزش افزوده بالایی که ایجاد میکند، میتواند یکی از موارد قابل توجه برای تخصیص این میزان تسهیلات باشد. امتیاز این تسهیلات، نرخ بهرهپایین آن یعنی چیزی معادل بازارهای بینالمللی است که میتواند امتیاز قابل توجهی برای تولیدکنندگان ایرانی باشد تا بتوانند قیمتهایشان را تعدیل کنند.
به نظر شما ارائه تسهیلات و وام یا تزریق نقدینگی میتواند مشکلات را برطرف کند؟
خیر، نه تنها صنعت سنگ تزئینی بلکه هیچ صنعتی تنها به نقدینگی نیاز ندارد بلکه در بسیاری موارد، نقدینگی جایگاه بسیار کوچکی در موفقیت دارد. به این دلیل که تولیدکنندگان نیازمند فضای کسب و کار مناسب هستند تا بتوانند در آرامش و ثبات قوانین فعالیت اقتصادی داشته باشند، اما همان طور که قبلا اشاره شد این رویه در ایران دیده نمیشود. به عنوان مثال درباره برگزاری یا شرکت در نمایشگاهها اصولا کشورها با ارائه یارانه و تسهیلات ویژه تولیدکنندگان این صنف را برای حضور در یک بازار حمایت میکنند، اما در نمایشگاه اخیر، انجمن به هزینه خود از برخی تشکلهای خارجی برای شرکت در نمایشگاه دعوت کرد در حالی که حتی شرکتکنندگان عادی ترکیه و چین با دریافت فاکتورهای رسمی از برگزار کننده نمایشگاه تمام هزینه یا بخشی از هزینههایشان را از دولت یا تشکلهای صنفی خود دریافت میکنند.
با توجه به شرایط برجام، آیا روند جذب سرمایههای خارجی در این بخش بهبود یافته است؟
باید واقعیت را درنظر داشته باشیم که هنوز روند ورود سرمایههای خارجی به ایران تسهیل و روان نیست و ابهامهای زیادی ازجمله بروکراسی اداری غیر منطقی در ایران،مانع از حضور سرمایههای خارجی شده است. سهم بخش معدن از ارقامی که وزیر صنعت، معدن و تجارت طی مراسم روز صنعت اعلام کردند، تنها ۱/۵ درصد بوده است. براساس گفته وی، سرمایههای خارجی جذب شده 75 درصد در بخش صنعت و معدن بوده، اما از این 75 درصد تنها ۱/۵ درصد مربوط به معدن بوده که سهم بسیار پایینی است. انجمن برای حفظ بازارهای صادراتی خود و جلب نظر سرمایهگذاران خارجی، ارتباطات گستردهای با کشورها و بازارهای هدف داشته است تا بتواند امتیازات و توانمندی موجود را به آنها معرفی کند، اما متاسفانه شرکتها و سرمایهگذاران خارجی چندان اعتمادی به ما ندارند.
منظور شما از اعتماد چیست؟
قوانین موقت و زودگذر متناسب با تغییر مدیران، هزینههای غیرمنطقی برای فعالیت، موازیکاری در بسیاری از ارگانها و نهادها، بیتوجهی به اهمیت و جایگاه اقتصادی معادن در اقتصاد و همچنین برخی موانع بینالمللی که مهم ترین آنها شاید مسائل نقل و انتقال پول است؛ اینها مواردی هستند که سرمایهگذاران و شرکای خارجی کمتر به بازار ایران و امتیازهایش توجه دارند.
شایع شده است، کارگران افغان، جایگزین کارگران ایرانی در معادن شدهاند. آیا شما این روند را تایید میکنید؟
میزان حضور کارگران افغان در کارگاههای تولید سنگ تزئینی استان تهران بیش از دیگر استانهای تولیدکننده مثل تبریز و اصفهان است، اما این خبر به نوعی صحیح است چون کارگران افغان بهرهوری بالاتری نسبت به کارگران ایرانی دارند. این کارگران به دلیل این که حاشیه کمتری دارند، بیشتر مشغول کارشان هستند در حالی که کارگران ایرانی حاضر به فعالیت در این صنف نیستند یا آن گروه هم که فعال میشوند، بهرهوری پایینی دارند که باعث افزایش هزینه تولید میشود. البته باید تاکید کنم روند حضور کارگران افغان در واحدهای سنگبری نسبت به واحدهای دامداری و مرغداری بسیار کمتر است.
شما به ارسال محصولات اشاره کردید. آیا طی سال گذشته در صادرات سنگهای تزئینی شاهد افزایش صادرات بودهایم؟
بله، سال گذشته نسبت به سال 94 شاهد افزایش صادرات بودیم، به گونهای که براساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال 94 کل میزان صادرات سنگ تزئینی ایران رقمی معادل 259 هزار تن به ارزش 87 میلیون دلار بوده که سال گذشته، شاهد افزایش 50 درصدی آن بودیم. این در حالی است که در بخش سنگ خام نیز سال 1394، 508 هزار تن سنگ صادر شده بود که سال 1395 این حجم به 750 تن رسید.
دلیل صادرات سنگ خام چیست، آیا این همان خامفروشی نیست؟
خیر، لازم است تعریف خامفروشی را با سنگ خام اشتباه نگیریم چون این سنگ از معدن استخراج و فرآیندی برای صادرات آن انجام شده است، اما چرا سنگ خام یا همان کوپ صادر شده است؛ برخی کشورها ازجمله جمهوری آذربایجان یا برخی کشورهای اروپایی سفارشهای خاصی دارند که ایران در حال حاضر امکان تولید آنها را ندارد. بنابراین باید سنگ به صورت کوپ به همان منطقه صادر شود تا در کارگاههای آن کشور، متناسب با نیاز تولید شود و در اختیار خریداران قرار گیرد. به همین دلیل است که سنگ کوپ صادر میکنیم.