5 چالشی که خندوانه را تهدید می کند

3- حضور بی رویه حامیان مالی

حامیان مالی همان طور که از ذاتشان برمی آید، با حضور خود، محدودیت هایی را به برنامه ساز تحمیل می کنند. «خندوانه» هم از این قاعده مستثنی نیست و این روز ها به دلیل حضور مستمر حامیان مالی، شکلی متفاوت از فصل های ابتدایی خود دارد. اگرچه رامبد جوان و همکارانش در تمام این مدت، سعی کرده اند با انتخاب هوشمندانه حامی مالی، کالا های ایرانی را در برنامه تبلیغ کنند، اما به هر حال، اگر هزینه های برنامه از طریق سازمان صداوسیما تأمین شود، مخاطبان راضی تر خواهند بود.

بی تردید تاکنون حجم حضور حامیان مالی «خندوانه» روی آنتن، آن قدر نبوده که مخاطبان را از برنامه فراری دهد ولی اگر گروه برنامه ساز حضور آن ها را به طور صحیح مدیریت نکند، برنامه با مشکل مواجه خواهد شد. هیچ کس دوست ندارد تبلیغ مستقیم رامبد جوان برای حامی مالی، از چیزی که امروز است بیشتر شود؛ یا «خندوانه» به سرنوشت برنامه هایی چون «فوتبال برتر» دچار شود. با وجودی که مخاطبان مسابقات فوتبال استقلال و پرسپولیس روی آنتن شبکه سه، بسیار زیاد هستند، اما تهیه کننده و مدیر این شبکه، تبلیغات را در برنامه مدیریت نکرده اند و اتفاقی که نباید، افتاده است؛ سیدمرتضی حسینی مجری نسبتاً قدیمی صداوسیما که روزی مسابقات تلویزیونی شبکه های مختلف را اجرا می کرد، امروز تنها برای تبلیغ یک اپراتور تلفن همراه روی آنتن می آید و کار او آن چنان برای مخاطبان ناراحت کننده است که هر از گاهی از آن به عنوان بدترین لحظات دیدن فوتبال، یاد می کنند. رامبد می تواند با هدایت مناسب «خندوانه» از دچار شدن به این سرنوشت پیشگیری کند.

 4-تمرکز بر ستاره ها

«خندوانه» در فصل اول، بیشتر مهمانانی را دعوت می کرد که برای مخاطب شناخته شده نبودند و گفت وگو را به سمت فرهنگ شاد زیستن هدایت می کرد. در فصل دوم کمی این رویه تغییر کرد و با وجود حفظ موضوع، این بار بیشتر سلبریتی های ورزشی، فرهنگی و اجتماعی برای گفت وگو روبه روی رامبد جوان می نشستند.

اگرچه گروه برنامه ساز در فصل سوم و چهارم به تعادلی میان مهمانان سلبریتی و غیرسلبریتی دست یافتند، اما این بار موضوع گفت وگو دستخوش تغییر شد و کمی هم به بیراهه رفت. مهم ترین انتقادی که در اوایل دو فصل اخیر به گفت وگو های رامبد می شود، همین بی هدف بودن آن هاست. مسئله ای که به گمان بسیاری، دور شدن «خندوانه» از رسالت اصلی خود، یعنی گسترش فرهنگ شادی و خنده در جامعه است. رامبد با حضور بی رویه سلبریتی ها که بعضاً صحبت هایی درباره زندگی خصوصی و برنامه های پیش روی خود انجام می دادند، این نگرانی را به وجود آورده بود که شاید «خندوانه» در گفت وگو ها مسیر خود را گم کرده است اما حالا در دو هفته اخیر و با گفت وگوی انجام گرفته با دو روان شناس که تنها بر موضوع «خنده» و «شاد بودن» متمرکز بود، به نظر می رسد «خندوانه» به مسیر اصلی خود بازگشته است. اگر گروه برنامه ساز مراقب نباشد، فصل پنجم هم در معرض دچار شدن به این آفت است.

5- تکرار

هیچ برنامه ای با یک ایده اولیه، هرقدر هم که جذاب باشد، نمی تواند 500 شب دوام بیاورد. قطعاً مهم ترین نقطه قوت «خندوانه» خلاقیت سازندگان آن است که توانسته اند هر روز ایده جدیدی رو کنند و برنامه شان را از دام تکرار، نجات دهند. آن ها پس از «خنداننده برتر»، به «لباهنگ» رو آوردند و با شکست «خانواده باحال»، ایده برتر «ادابازی» را رو کردند. حالا هم «خنداننده شو» روی آنتن است و توانسته موجی تازه بیافریند اما به هر حال «خندوانه» امروز هم نیاز مند خلاقیت است. اگر قرار باشد جایگزین «خنداننده شو»، تکرار مسابقه «ادابازی» باشد، می توان گفت گروه ایده پردازی «خندوانه» دچار مشکل شده است و شاید خوب عمل نمی کند. نو شدن روزبه روز، لازمه حضور قدرتمند «خندوانه» روی آنتن است و اتفاقاً مهم ترین نقطه امید مخاطبان هم، همین است. گروه برنامه ساز تا الان توانسته از پس این کار خوب بربیاید و مردم هم به ادامه این روند، امیدوارند.