سه سناریو درباره آینده تنش بین ایران و آمریکا
اتاق فکر مرکز امنیت جدید آمریکا در تحلیلی به قلم الیسا کاتالانو، یان گلدنبرگ و نیکلاس هریس نوشت: اتاق فکر «مرکز امنیت جدید آمریکا» در تاریخ ۲۱ مه میزبان یک تمرین دور میزی در شهر واشنگتن بود که در آن سه سناریوی مرتبط با بحران کنونی بین ایران و آمریکا بر سر برنامه هستهای تهران و سیاستهای منطقهای اش شبیه سازی شدند.
در ادامه این مطلب آمده است: هدف از این تمرین شناخت بهتر انگیزههای بازیگران کلیدی منطقهای و واکنش احتمالی آنها به این سناریوهای فرضی بوده است. در این تمرین هفت تیم شامل آمریکا، ایران، اروپا، چین، روسیه، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس (یک تیم از عربستان و عمان نماینده کشورهای دیگر) حضور داشتند. از بازیگران درخواست شد که تصویری واقع گرایانه را از دولت خود در این تمرین ارائه کنند.
در این تمرین سه سناریو در نظر گرفته شد:
ادامه تنشهای سطح پایین بین ایران و آمریکا در چهار ماه آینده
افزایش تنشها در طول دو سال آینده
انتخاب رئیس جمهوری جدید در آمریکا در سال ۲۰۲۰ که تمایل به بازگرداندن آمریکا به توافق برجام داشته باشد.
با توجه به تشدید تنشها در ماههای اخیر، در این گزارش فقط به یافتههای مربوط به سناریوهای دوم و سوم این تمرین میپردازیم.
نتایج کلیدی مربوط به سناریوی تشدید تنش ها:
هیچ کدام از طرفین تمایلی به جنگ ندارند و به دنبال راهی برای خروج از بحران خواهند بود. اما برداشتهای غیر صحیح از گامهای یکدیگر و فقدان کانالهای دیپلماتیک میتواند احتمال محاسبات اشتباه را افزایش دهد.
هم زمان با تشدید تنش ها، ممکن است آمریکا و ایران در یک چرخه از اقدامات خشونت آمیز تلافی جویانه گرفتار شوند که در نهایت به یک درگیری تمام عیار منجر شود.
اسرائیل و عربستان بازیگران غیرقابل پیش بینی هستند که اقداماتشان میتواند آمریکا و ایران را وارد یک جنگ ناخواسته کند.
ممکن است چین، روسیه و اروپا در قالب یک ائتلاف برای کاهش تنشها همکاری کنند. کشورهای اروپایی در نهایت از آمریکا دور میشوند و طرف ایران را خواهند گرفت.
یافتههای کلیدی مربوط به سناریویی که در آن رئیس جمهور بعدی آمریکا دوباره به برجام ملحق میشود:
بازگشت آمریکا به برجام خیلی پیچیدهتر از آن خواهد بود که بسیاری از مردم تصور میکنند.
سیاست داخلی در دو کشور مانع بزرگی در مقابل این فرایند ایجاد میکند. دولت جدید آمریکا تلاش میکند با رئیس جمهور ایران مذاکره کند. رئیس جمهور ایران احتمالا در انتخابات چند ماه بعد توسط یک تندرو جایگزین خواهد شد.
دولت آمریکا درخواست میکند که برجام به عنوان نقطه شروعی برای یک توافق جامعتر در نظر گرفته شود. دولت ایران نیز از آمریکا درخواست میکند که به خاطر خسارات ناشی از خروج از برجام غرامت پرداخت کند.
آمریکا باید در مورد نگرانیهای منطقهای عربستان و اسرائیل نیز با ایران مذاکره کند. در غیر این صورت، دو کشور حداکثر تلاش خود را برای شکست دادن فرایند دیپلماتیک انجام خواهند داد.
بازگشت مذاکرات بین ایران و آمریکا باعث تقویت روابط بین المللی خواهد شد.
روابط بد بین روسیه و آمریکا از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ باعث پیچیدهتر شدن مذاکرات با ایران خواهد شد. همکاری بین آمریکا و روسیه نقش مهمی در موفقیت برجام داشت.
اهداف بازیگران
پیش از شروع تمرین از همه تیمها سوال شد که کشورشان چه اهداف استراتژیکی دارند و دولت آنها در شرایط کنونی با چه محدودیتهای داخلی و بین المللی روبرو خواهد شد. در نتیجه، ما تلاش کردیم سناریوهای فرضی ارائه شده را با توجه به این اهداف و محدویتها تحلیل کنیم.
آمریکا: اهداف اصلی دولت آمریکا شامل جلوگیری از دست یابی ایران به تسلیحات هستهای و تضعیف توانایی این کشور برای دخالت در منطقه بود. واشنگتن تلاش کرد که از شروع هر گونه درگیری نظامی جدی در منطقه جلوگیری کند. آمریکا همچنین نگران این موضوع بود که اقداماتش اختلالی در اقتصاد جهانی و بازار نفت ایجاد کنند. اختلافات داخلی بین دو حزب در مورد نحوه برخورد با ایران نیز باعث محدود شدن گزینههای پیش روی دولت آمریکا شد.
ایران: هدف اصلی ایران بقای نظام بود. آنها برای دست یابی به این هدف باید از درگیری نظامی مستقیم با آمریکا، فروپاشی اقتصاد کشور و ناآرامی گسترده مردمی جلوگیری میکردند. رهبران ایران همچنین به دنبال حفظ زیرساختهای هسته ای، گسترش نفوذ خود در منطقه، تقویت گروههای نیابتی و بهبود روابط خود با کشورهای همسایه بودند. ایران تلاش کرد آمریکا را در سطح بین المللی منزوی کند. اما تحریمهای آمریکا و اقتصاد بحران زده موانعی بر سر دست یابی به این اهداف ایجاد کردند.
اروپا: کشورهای اروپایی به دنبال پیشگیری از وقوع جنگ در منطقه بودند. آنها تلاش کردند که توافق برجام را نجات دهند. اروپا همچنین تلاش کرد روابط خود را با شرکای منطقهای بهبود ببخشد و با برنامه موشکهای بالستیک ایران مقابله کند. چالش اصلی در مقابل قدرتهای اروپایی این بود که نتوانستند مشوق اقتصادی قابل توجهی به ایران ارائه کنند، زیرا بیشتر شرکتهای آنها روابط نزدیکی با سیستم مالی آمریکا دارند و تمایلی به تجارت با ایران نداشتند.
روسیه: مسکو نیز همچون اروپا به دنبال پیشگیری از وقوع جنگ در منطقه و قانع کردن آمریکا برای بازگشت به برجام بود. دیگر اهداف روسیه شامل کمک به تهران برای مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا، قانع کردن رهبران ایران برای پرهیز از انجام اقدامات تحریک آمیز و جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه بودند. مهمترین موانع در مقابل روسیه شامل تمایل اسرائیل و کشورهای خلیج (فارس) به اقدام نظامی علیه ایران، تشدید تحریمهای اقتصادی آمریکا و بدتر شدن روابط دوجانبه روسیه-آمریکا بودند.
چین: مهمترین هدف استراتژیک چین تامین امنیت انرژی و مسیرهای تجاری خود در خاورمیانه بود. چین همچنین به دنبال جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ ثبات در منطقه و همچنین پیاده سازی طرح کمربند و جاده خود در دنیا بود. چین همچنین نگران سیاستهای آمریکا در خاورمیانه و فقدان تفاهم بین آمریکا و چین بر سر مسائل مختلف بود.
اسرائیل: حکومت اسرائیل به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای بود. اسرائیل همچنین قصد داشت که از جنگ گسترده در منطقه و حضور نظامی ایران در سوریه جلوگیری کند. اما رهبران اسرائیل میدانستند که متحدان زیادی در سطح بین المللی ندارند.
عربستان و امارات: اولویتهای عربستان و امارات شامل کاهش تهدیدات منطقهای ایران بودند. این دو کشور همچنین به دنبال حفظ ائتلاف استراتژیک خود با آمریکا و قانع کردن روسیه و چین برای تشدید فشارها علیه تهران بودند. آنها همچنین تلاش کردند ائتلافهای منطقهای خود را تقویت کنند. اما آنها به دلیل وابستگی نظامی به آمریکا و انتقادهای بین المللی از اقداماتشان در یمن با محدودیتهایی روبرو شدند.
عمان: اهداف استراتژیک عمان شامل حفظ روابط استراتژیک با ایران، حفظ روابط تجاری و اقتصادی و تقویت روابط دوجانبه با آمریکا بودند. عمان از این طریق میتوانست به عنوان یک کانال دیپلماتیک بین واشنگتن و تهران عمل کند. اما اختلافات موجود در شورای همکاری خلیج فارس مانعی در مقابل دستیابی به این اهداف ایجاد کردند.
نتیجه گیری: ایران و آمریکا مهمترین بازیگران در سناریوهای فرضی بودند.
یکی از نتیجه گیریهای مشترک در هر دو سناریو این بود که آمریکا و ایران مهمترین بازیگران هستند. هیچ کدام از بازیگران دیگر نمیتوانستند توافقی را به این دو کشور تحمیل کنند، حتی زمانی که همه با هم همکاری میکردند. در هر دو سناریو ایران و آمریکا برای پایان درگیری یا حرکت به سمت یک توافق دیپلماتیک جدید باید به طور مستقیم با یکدیگر مذاکره میکردند.