آیا با وجود پیروزی نتانیاهو، ممکن است بنیگانتس نخستوزیر اسرائیل شود؟
بن کاسپیت در المانیتور نوشت: اعضای خوشبین حزب آبی و سفید در طول انتخابات میگفتند که کسب ۳۴ تا ۳۵ کرسی از ۱۲۰ کرسی مجلس کنست میتواند دستاورد خوبی باشد. هر رقمی بالاتر از آن به معنای کنار زدن نتانیاهو و به دست گرفتن قدرت توسط این حزب بود. در روز نهم آوریل مشخص شد که آنها به هدف خوشبینانه خود رسیدهاند اما رقابت را به حزب نتانیاهو باختند. حزب نتانیاهو یعنی لیکود نیز به اندازه آنها کرسی به دست آورد اما به علت کسب کرسیهای بیشتر توسط جناح راست، شانس این حزب برای تشکیل دولت از آبی و سفید بیشتر است. یازدهم آوریل پس از اعلام نهایی نتایج، لیکود یک کرسی دیگر نیز به دست آورد و صاحب ۳۶ کرسی شد.
به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: در واقع نتانیاهو موفق شده با از میدان به در کردن دشمن دیرینش نفتالی بنت از حزب راست نو و موشه فایگلین از حزب ظهوت که موجب انشقاق جبهه او شده بود و محدود کردن حزب افراطی اتحاد راست، موقعیت خود را در جناح راست مستحکم کند و هنوز متحدان کافی داشته باشد تا دولتی باثبات برای پنجمین بار تشکیل دهد. از طرف دیگر ژنرال بازنشسته بنی گانتس و متحدش در حزب آبی و سفید یائیر لاپید، با قاپیدن آرای حزب کارگر موجب شدند این حزب بدترین نتایج در تاریخش را تجربه کند. در نتیجه برای حزب آبی و سفید متحدان قابل توجهی برای تشکیل دولت باقی نماند. از آنجا که جناح چپ میانهرو، احزاب عرب اسراییلی را متحد قابل اطمینانی نمیداند و به آنها در مانورهای تشکیل ائتلاف توجهی نکرده، احتمال موفقیت این بلوک سیاسی تقریبا ناممکن شده است.
اما حالا چه خواهد شد؟ حزب آبی و سفید با یک هدف تشکیل شد: به زیر کشیدن نتانیاهو. رهبری این حزب توسط ائتلافی با حضور فرمانده سابق ارتش، بنی گانتس انجام میشود که با یک نظامی سابق دیگر از حزب تلم یعنی موشه یعلون شریک شده است. این دو سپس به لاپید پیوستند و یک ژنرال سابق دیگر یعنی گابی اشکنازی را نیز به اتحاد خود کشاندند. تمام این اتفاقات در طول دو هفته و دو ماه و نیم پیش از انتخابات انجام شد. این جبهه متشکل از جریانهای راست و چپ، فعالان اجتماعی و برخی نظامیان دیگر است. این رهبری چهارگانه با هدایت گانتس وارد انتخابات شد. اما معلوم نیست این ائتلاف ناموزون بتواند در فضای پیچیده سیاسی اسراییل به عنوان حزب اپوزیسیون دوام بیاورد.
در سال ۲۰۰۵ نخستوزیر وقت، آریل شارون نیز حزبی همانند آن تأسیس کرده بود به نام کادیما. نتانیاهو بسیار تلاش کرد این حزب را به نفع حزب خود یعنی لیکود از بین ببرد اما موفق نشد. به هر حال کادیما کمتر از یک دهه بعد منحل شد. اما آیا حزب آبی و سفید از قدرت همبستگی کافی برای به چالش کشیدن دولت نتانیاهو از روی کرسیهای پارلمان را دارد یا این ائتلاف نیز از هم خواهد پاشید؟ یکی از اعضای این حزب به شرط عدم افشای هویت به ما گفت: تمامش به این بستگی دارد که چه منافعی مطرح باشند؟ تمامش به گزینههای جایگزین بستگی دارد. هماکنون همه ما پشت یک هدف متحد شدهایم و هیچکدام گزینه دیگری نداریم. آمدهایم تا بمانیم.
بیایید از لاپید شروع کنیم. این سومین تجربه انتخاباتی اوست. اگر او اکنون کنار بکشد و به ائتلاف با گانتس پایان بدهد، سرمایه سیاسی خود را از دست خواهد داد و حزب یش آتید فرصتهای آتی خود را خواهد باخت. برای گانتس نیز وضعیت همین گونه است. او فاقد تجربه سیاسی است و دلیلی ندارد پس از کسب ۳۵ کرسی در نخستین حضور، صحنه را ترک کند. یعلون بهترین معامله را برای حزب کوچک خود به دست آورد که شانس زیادی برای کسب کرسی نداشت. او با همراهی گانتس و لاپید، خود را به یک نیروی مهم سیاسی تبدیل کرد. او هیچ جا نخواهد رفت و همچنین ژنرال کاریزماتیک، اشکنازی که به رسانهها گفته حزب آبی و سفید قصد دارد یک گزینه جایگزین برای نتانیاهو باشد و از دموکراسی اسراییل حفاظت کند.
احتمال مجرم شناخته شدن نتانیاهو در سه پرونده فساد موجب میشود هر گونه احتمال ائتلاف لیکود با آبی و سفید برای تشکیل دولت بیربط شود. حتی اگر یک فرمول جادویی برای تحقق آن کشف شود، وقتی دادستان کل ماندلبلیت در پایان سال تصمیم به تعقیب جزایی نتانیاهو بگیرد، این ائتلاف از هم خواهد پاشید. آیا کسی مایل است که یک دولت ائتلافی برای هشت ماه تشکیل دهد؟ احتمالا نه.
تنها کسی که میتواند صحنه بازی را تغییر دهد، دونالد ترامپ با طرح صلح ابتکاری خود با نام معامله قرن است. خبرها از واشنگتن حکایت از قریب الوقوع بودن آن دارد. آیا نتانیاهو و ترامپ در حال هماهنگ کردن کار هستند؟ ممکن است رییسجمهور آمریکا از وزن سنگین سیاسی خود برای متقاعد کردن گانتس، لاپید و همکارانشان به همکاری با نتانیاهو برای تاریخسازی استفاده کند. احتمال وقوع این سناریو بسیار کم است
اکنون رهبران آبی و سفید انگیزهها و نیات خوبی دارند. یکی دیگر از اعضای این حزب به المانیتور گفت که ما تقریبا نیمی از مردم را در پشت خود داریم. مردمی که به ما رای دادند و ما را آخرین امید خود میدانند یعنی آخرین سد در برابر نابودی دموکراسی در اسراییل. ما نمیتوانیم آنها را مایوس کنیم.
نقشه بازی آبی و سفید این است که مانند یک واحد منظم نظامی عمل کند و تلاش کند زندگی را برای نتانیاهو بسیار دشوار کند. اما میان دیسیپلین نظامی درون این حزب با سایر جریان سیاسی اسراییل، یک دنیا فاصله وجود دارد. اکثر راهیافتگان این حزب به مجلس، تازهکار و فاقد تجربه سیاسی هستند و ممکن است وقتی با دشواری های حضور در کنیست به عنوان اپوزیسیون مواجه شوند، زود دچار یأس و باختن روحیه شوند. معلوم نیست تمام آنها از این مهلکه سیاسی نجات بیابند.
در عین حال نتانیاهو نیز مشغول کار است. او در حالا مهندسی حملهای گازانبری برای بازگرداندن کاهلون و حزب کوچکش، کولانو به اردوگاه لیکود است. در برنامه او تسلیم کردن سایر احزاب راست افراطی و کشاندن جناح کمتر افراطی آنها به رهبری رافی پرتز به سمت خود برای تشکیل فراکسیون مگالیکود متشکل از بیش از ۴۰ کرسی نیز هست. این واقعه به او کمک خواهد کرد که امور دولتی را با حمایت ۱۵ عضو یهودی ارتدوکس کنست به کنترل کامل خود درآورد و کار آبی و سفید را از همیشه دشوارتر کند.
حزب آبی و سفید هدف خود را تخریب مشروعیت نخستوزیری نتانیاهو قرار داده است. یکی از راهیافتگان این حزب به کنست میگوید برای کسی در اسراییل قابل قبول نیست که کسی نخست وزیر شود که در سه پرونده فساد متهم است. حضور حزب آبی و سفید با پشتوانه رای بالا موجب میشود که یک آلترناتیو قدرتمند برای نخستوزیری وجود داشته باشد.
این حزب فعلا منتظر انتشار جزییاتی از مدارک و شواهد این پروندهها است. انتظار میرود وقتی دادستان کل پروندهها را در اختیار تیم وکلای نخستوزیر قرار داد، این جزییات افشا شوند. اپوزیسیون امید دارد که مدارک افشا شده وسعت فساد در دولت نتانیاهو را آشکار کند. یکی از اعضای آبی و سفید میگوید ما باید تظاهراتهای عظیم در محکومیت فساد به طور عام و نتانیاهو به طور خاص به راه بیندازیم. ما باید هدایت گفتمان عمومی و اعتراضات خیابانی را به دست بگیریم تا حضور خود را نشان دهیم. ماموریت و آزمون ما این است که به نتانیاهو فرصت فرار از این اتهامات را ندهیم.
اما این تصمیم و عزم راسخ باید به جنگ یکی از ماهرترین سیاستمداران تاریخ اسراییل برود. نتانیاهو در طول کمپین تبلیغاتی اخیر خود ثابت کرد که هنوز قدرتمند است و میتواند هر نقشهای را نابود و خنثی کند. از طرف دیگر اما حزب آبی و سفید توانسته نیرویی برای توازن قوا در برابر او ایجاد کند. ما شاهد نبردی سهمگین میان دو نیروی تقریبا برابر خواهیم بود که تازه شروع شده است.