فعالیتهای فرهنگی در کشورمان شناسنامه ندارد
نام فرهاد مهندسپور مدتها پیش به عنوان دبیر جشنواره ۳۶ فجر اعلام شده است؛ اما با یک تأخیر واکنشهای منفی نسبت به این تصدی شکل گرفته است. در حالی که وضعیت تا پیش از این خنثی بوده است. محمود عزیزی یکی از منتقدان این انتصاب است.
به گزارش خبرنگاران پویا، این روزها تصمیم اداره کل هنرهای نمایشی در انتصاب فرهاد مهندسپور با انتقادات برخی شخصیتهای تئاتری روبهرو شده است. هفته گذشته نصرالله قادری در یادداشت که ذم شبیه به مدح بود، مدیریت فرهاد مهندسپور را در ادوار گذشته مورد نقد قرار داد. با اینکه این یادداشت بعدها در سایت ایران تئاتر با حذفیات روبهرو شد؛ اما در گروههای تلگرامی یا فضای اینستاگرامی نصرالله قادری با نقدهای شدیدی مورد خطاب قرار گرفت.
در مرحله بعد ایران تئاتر مصاحبهای با محمود عزیزی، با عنوان «موفقیت مهندسپور با اهداف جشنواره تئاتر فجر گره خورده است» ترتیب میدهد که گویا این مصاحبه نیز مورد تقطیع قرار میگیرد و این استاد کهنهکار تئاتر چندان از آنچه از او منتشر شده است، خرسند نبوده و این ما را برآن داشت گفتگویی با دبیر جشنواره تئاتر رضوی ترتیب دهیم، گفتگویی که انتقادهای عزیزی نسبت به رویه برگزاری جشنوارهها را نشان میدهد.
***
تسنیم: شما یک مصاحبه در ایران تئاتر داشتید که از آن گویا ناراضی بودید و معتقد بودید آن مصاحبه، مصاحبهٔ شما نیست، گفته شما چه بوده؟.
6 ماه مانده به جشنوارهٔ تئاتر فجر مهندسپور چهکاری میتوانند انجام بدهند؟
عزیزی: پرسشی که کرده بودند راجع به آقای مهندسپور بود، ایشان کارگردان خوبی است و مدرس خوبی هم است. حالا یک اشاراتی هم در ذهنم بود که فرصت نشد آنها را بگویم، به هر حال مدیریت جشنوارهای را یکبار ایشان تجربه کرده بودند و بعد زمانی هم که با آقای چمران بودند مدیریت تئاتر مقاومت را داشتند. منتها من تأیید نکردم که ایشان توانایی انجام جشنوارهٔ تئاتر فجر را دارند. صحبتی که من کردم به این صورت بود که در این 6 ماه مانده به جشنوارهٔ تئاتر فجر ایشان چهکاری میتوانند انجام بدهند؟ در واقع پرسش بود.
تسنیم: به نظر شما با توجه به شناختی که از مهندسپور دارید و یک سال هم جشنواره را مدیریت کردند، این ظرفیت را دارند که جشنوارهای با انتقادات زیاد در سالهای اخیر را اداره کنند؟
شناسنامهٔ فعالیتهای فرهنگی هنریمان در این چند دهه چیست؟
عزیزی: جشنواره ما جشنوارهای است که خیلی سؤال دارد، یعنی هدف و برنامه جشنواره چیست؟ از کجا به کجا میخواهد برود؟ اصولاً جشنوارههای ما عنوانشان شاید دهه فجر باشد، ممکن است عنوانش سینمای فجر باشد یا تئاتر مقاومت یا تجسمی باشد؛ ولی صادقانه کسی میتواند بیلان مشخصی از اهداف این جشنوارهها که عنوان دهه فجر را دارند بربشمارند و ما هم یاد بگیریم؟ یعنی سؤال اصلی این است چون دغدغهٔ آدمهایی مانند من این است که ما آن شناسنامهٔ فعالیتهای فرهنگی هنریمان در این چند دهه چیست؟ ما جریانسازی نکردیم. چه جاهایی میتوانیم جریانسازی کنیم؟
در خیلی از زمینهها ما داریم از دورهای مصرف میکنیم که ربطی به اندیشهٔ این دوره ندارد
به هر حال مشکل ما این است که در این چند دهه که گذشته است ما افراد بینظیری در زمینههای مختلف داشتیم، یعنی در حوزهٔ تجسمی داشتیم، موسیقی داشتیم، تئاتر داشتیم، سینما داشتیم؛ ولی مسئلهٔ اصلی این است که آیا ما توانستیم جریانسازی بکنیم و بعد بگوییم که این دههها برآیندش این جریان فکری است. متأسفانه هنوز که هنوز است در خیلی از زمینهها ما داریم از دورهای مصرف میکنیم که ربطی به اندیشهٔ این دوره ندارد، ربطی به نگاهی که قاعدتاً باید در این دوره میداشتیم ندارد، این نشان میدهد ما داریم از فرصتها استفاده میکنیم، برای مسائل فرهنگی فرصتهای لحظهای کارآمد و پاسخگو نیست، اینها برنامه درازمدت و کوتاهمدت میخواهد. به هر حال در این شرایط ما آرزو میکنیم از وزیر محترمی که از خانوادهٔ تحقیق و پژوهش و آموزش عالی دارد میآید به این مسائل حتماً دقت بکند وگرنه دورهٔ ایشان هم تمام میشود و میرود و بعد هیچ چیزی ته آن باقی نمیماند مانند دورههای قبلی و چیزهای دیگر.
تسنیم: شما در دورهٔ خودتان آمدید فرآیند جشنوارهٔ فجر را بردید به سمت مسائل پژوهشی و علمی؛ ولی در دورهٔ آقای مهندسپور اصلاً روند یکدفعه تغییر کرد، یعنی ایشان آمدند و بخش مسابقه را کلاً حذف کردند و اعتراضات زیادی آنجا شد.
مشکل ما این است که مدیران یک دورهای هستند و بعد میروند
عزیزی: یک سیاستی نیست. اگر یک سیاست کلان باشد… مشکل ما این است که مدیران یک دورهای هستند و بعد میروند. آن دوره میخواهند یک آمار داشته باشند. به سیاست کلان و پایدار فکر نمیکنند، آن دورهای هم که من جشنواره را پذیرفتم برای اینکه یک آدمی نشسته بود آنجا به نام خوشرو و این آدم دانایی و توان داشت و پشتوانهٔ برنامههای من شد. به همین دلیل ما توانستیم با سه نفر این جشنواره را برگزار کنیم؛ چون قاعده بر این است که صد نفر بیایند تا یک جشنواره راهاندازی شود و بعد وقتی شما نگاه کنید میبینید 40، 50 درصد هزینهٔ جشنواره صرف هزینههای پرسنلی شده است.
تسنیم: دوره شما جشنواره کوچک شد؟.
ما توانستیم با سه نفر جشنواره فجر را برگزار کنیم
عزیزی: آدمهایش را سه نفر کردیم و اختتامیه جشنواره نه سالنی از ما طلب داشت، نه کارمندی از ما طلب داشت و نه گروهی از ما طلب داشت و باز این به خاطر حمایت هوشمندانهٔ آقای خوشرو بود که وقتی ما به او گفتیم هر دوره وقتی تمام شد کسی نباید از ما طلب داشته باشد. ایشان وقتی ما بلافاصله نامه طلبکارها را مینوشتیم و کارشان تمام میشد سریع دستور میدادند و پرداخت میشد.
تسنیم: چه اتفاقی افتاد که دوباره رویه تغییر کرد؟ یعنی اگر مدیریت شما موفق بود چه شد که تغییر کرد؟
برنامهٔ مدونِ مهندسیشده برای یک جریان نداریم
عزیزی: مانند اینکه ما تازه آمدیم و تازه میخواهیم شروع کنیم و یک چیزی را بسازیم، ما این عادت بد را داریم صرفاً برمیگردد به اینکه یک برنامهٔ مدونِ مهندسیشده برای این جریان نداریم، مدیریتهای ما همینطور هستند، چون مدیریت ما برای کارهایی که ماندگار است و زمانبر است. دل نمیدهند. زمانیکه میخواهند بمانند مشخص نیست چقدر است.
تسنیم: در این چند سال اخیر دبیری جشنوارهٔ فجر اصولاً در دست هیئتهای علمی بوده به غیر از دورهٔ آقای محمد حیدری.
هیچ جای دنیا آکادمیسینها نمیآیند جشنواره راه بیندازند
عزیزی: دورهٔ آقای محمد حیدری دورهٔ بسیار درخشانی بوده و بدین معنا نیست که حتماً باید آکادمیک باشد تا بتواند موفق بود؛ چون هیچ جای دنیا آکادمیسینها نمیآیند جشنواره راه بیندازند.
تسنیم: آقای مهدی شفیعی در یک مصاحبهای وقتی آقای اسدی خداحافظی کردند گفته بودند دیدگاهشان این است که حتماً باید یکی اساتید دانشگاهی جشنواره را در دست بگیرند و این شائبه را ایجاد میکرد که چرا در تمام دنیا استادان دانشگاه اینقدر دست در امور اجرایی ندارند و جشنواره فجر تبدیل به پستی برای اساتید دانشگاهی شده و ممکن است یک اعتراضاتی هم در بدنه هنری ایجاد کند.
همهٔ دردم این است که همهٔ کسانی که آمدند خیلی خوب بودند؛ ولی خروجی ما چه بوده است؟
عزیزی: نه، انگیزهاش فقط این است که بهای علمی به موقعیت خاصی را بدهند، یعنی هیچ جای دنیا به این صورت نیست. دلیل ندارد وقتی شما یک استاد خیلی خوبی باشید حتماً یک کارگردان خوبی باشید یا یک گردانندهٔ جشنوارهٔ خوبی هم باشید. باید از عملِجاتِ، از این واژه نباید بترسید، باید از کنندگان کار باشد که تجاربی دارد و محیط و گروه را میشناسند. بعد سیاستی باید باشد که ایشان بتواند عاملِ عملیاتی کردن این سیاستها باشد که آن سیاست را نداریم. یک سرفصلهایی را درست کردیم که این تکرار میشود. عنوان و واژهاش تغییر میکند. اینها درد بزرگی است. من همهٔ دردم این است که همهٔ کسانی که آمدند خیلی خوب بودند؛ ولی خروجی ما چه بوده است؟ این خیلی مهم است.
تسنیم: این خروجی که میگویید منوط به این است که دبیر به یک ثباتی برسد و بتواند سیاستهای خودش را عملی کند.
وقتی مدیری میآید همه کُرنش میکنیم چون منبعِ زندگیمان از طریق اوست
عزیزی: تنها خود دبیر هم نیست. در واقع ما باید سیاست کلانِ مدیریت تئاتر را داشته باشیم، چون جشنواره فینفسه در واقع بازار مکارهٔ تولیدات است. ما خیلی صحبتها راجع به این قضایا کردیم. نزدیک بیش از 30 سال اگر در روزنامهها کسی برود جستجو کند ما خیلی پیشنهادها دادیم که اینها میتواند کارساز باشد. منتها هر دورهای هر آدمی آمده چون در دورهٔ کوتاهی هم میخواسته باشد و نهایت از این خانواده نبوده یا دغدغهاش موضوع هنر نبوده، آمدند یک کارهایی کردند و بعد هم ما یاد گرفتیم. وقتی مدیری میآید همه کُرنش میکنیم چون منبعِ زندگیمان از طریق اوست.
تسنیم: به هر حال مدیری هم آمده در نهایت برای پیشبرد اهداف خودش از شما و اساتید رشته تئاتر کمک خواسته است و شما همیشه بودید؛ ولی چرا اینقدر دیدگاههایشان متفاوت است و وقتی از شما مشورت میگیرند حرف شما که در این سالیان زیاد تغییر نکرده است. با این حال اینقدر مدیریتها متفاوت است، از شما چه میگیرند که تبدیل به یک چیز دیگری میشود که توقع استاد و هنرمند نبوده است؟
عنوانبازی در مملکت ما خیلی مهم شده است
عزیزی: الآن شما زیبا گفتید استاد دانشگاه دبیر جشنواره میشود، میگویم استاد بودن دلیل نمیشود یک نفر مدیریت جشنواره را بتواند خوب انجام بدهد، ممکن است یک آدم دیگری استاد دانشگاه نباشد بتواند این کار را بکند، الآن یک مشکلی که ما داریم عنوانبازی در مملکت ما خیلی مهم شده است، همانطور عنوان دارد کار میکند ولی خودش را نگاه میکنیم چیزی در وجودش نیست، این خیلی خطرناک است، همهٔ اینها برمیگردد به آن تیمی که میآید و جریان فرهنگی را در پیش میگیرد.
عادت نداریم آن را نقد بکنیم بگوییم شما که 4 سال آمدید و نشستید چه کردید؟
ما عادت نداریم آن را نقد بکنیم بگوییم شما که 4 سال آمدید و نشستید چه کردید؟ نقد من الآن این است که به عنوان یک شهروند ایرانی، من الآن 8 سال است کار تئاتر نکردم، 4 سال دورهٔ آقای احمدینژاد و 4 سال دورهٔ آقای روحانی، وقتی شما شعارهای این آدمها را در این دولتها میبینید، وقتی شعار را با عمل مقایسه میکنید میبینید خیلی مغایرت دارد، این برمیگردد به اینکه ما از خود آقای احمدینژاد یا خود آقای روحانی توقع نداریم که بیاید به ما برنامه بدهند، زیرمجموعه و بازوهایی که ایشان انتخاب میکند باید کارآمد باشد و متصل به آن شاخهای که انتخاب میشود وقتی این اتصال وجود ندارد، ناآگاهی وجود دارد، ما به دفعات آدمهایی را دیدیم که آمدند مدیریت کردند که اینها در عمرشان نه به یک گالری نقاشی رفتند، نه به کنسرت و تئاتری رفتند، وقتی میآیند آن مسئولیت را میگیرند تازه میگویند اِ ما کجا نشستیم! حالا سینما و تلویزیون را در خانهشان هم میتوانند تماشا بکنند و در آن زمینه ممکن است حرفهایی داشته باشند؛ اما واقعیت امر این است که ما با چنین مشکلاتی مواجه هستیم.
من 8 سال است کار تئاتر نکردم، 4 سال دورهٔ آقای احمدینژاد و 4 سال دورهٔ آقای روحانی
یادتان باشد همه جای دنیا وقتی مدیریتها را به این آدمها میدهند در این شاخهها، اینها آدمهایی هستند که وقتی فردا مدیریتشان تمام شد میشوند یکی از افرادی که در آن زمینه دارد کار میکند، پس مدیریتش باید طوری باشد که وقتی خودش آن طرف میز قرار گرفت بتواند همان مطالباتی را داشته باشد که وقتی این طرف میز بوده است.
تسنیم: این درد دل همه هنرمندان است؟
عزیزی: این در همه جاها وجود دارد.
تسنیم: وقتی ما در مورد آقای مهدی شفیعی صحبت میکنیم همیشه میگویند آقای مهدی شفیعی برخلاف مدیران سابق شناخت نسبت بهتری به جامعه تئاتری دارد و تئاتر میبیند و مدام از هنرمندان احوال میگیرد و در تمام عرصههایی که شکل میگیرد حضور پیدا بکند؛ حتی اگر جایی به او ربطی ندارد احترام میگذارد. مثلاً جشنواره مقاومت برای بسیج است؛ ولی میرود آنجا کمک میکند. سالن در اختیارشان قرار میدهد و تکتک دوستان و اساتید را هم میشناسد و با آنها مراوده دارد.
عزیزی: این دو مقوله است، همهٔ آدمها خوبند. یک آدم خوب دلیل نمیشود پشت فرمان یک هواپیما بنشیند و 400 نفر را جابهجا بکند، این میتواند به سقوط منجر شود، اینکه آقای شفیعی یا امثالهم، چون همهٔ این افرادی که آمدند اولین کاری کردند شرایطی گذاشتند این آدمها را دیدند، کدامیک از آنها این کار را نکرده؟ همه این کار را میکنند، برای اینکه میخواهند در آن مجموعهای که آمدند یکطوری موقعیت ایجاد بکند که پذیرای او باشند، اگر برای بدنه باشد از همان روز اول او را میشناسند که اینجا نشسته؛ چون ما این مورد را داشتیم، مثلاً حسین پارسایی که مینشیند یا مسافرآستانه که مینشیند برای بدنه است. حالا به بزرگی و کوچکی این آدمها کاری ندارم؛ ولی برای بدنه است. او دیگر احتیاج ندارد فلانی را ببیند، به دیگری جایزه یا نامه بدهد تا بتواند جذب موقعیت را بکند. این صحبتهایی که شما میکنید برای آدمهایی است که برای این خانواده نیستند میخواهد جذب موقعیت بکند.
تسنیم: آقای شفیعی بینابین است. از تکتک دوستان قبل از مدیریتش یک شناختی داشته است، آقای مهندسپور را خوب میشناخته است.
عزیزی: هیچکس نمیتواند بگوید من شناخت کامل از یک آدمی دارم. ما عملکردها را میتوانیم ارزیابی بکنیم.
تسنیم: ایشان آن دوره را دیده است. عملکرد مهندسپور را آن دوره دیده است. چه چیزی باعث میشود از یک نیروی جوانی مانند سعید اسدی عبور کند برگردد به یک دبیری که یکبار به زعم خیلی دوره او دورهٔ شکستخوردهای بوده است؟
عزیزی: به این دلیل است برنامهای نیست اگر برنامهای باشد من امروز میگویم صفحه اول این برنامه را اجرایی بکنم بعد صفحه دوم، بعد صفحه بعدی و بعد صفحه آخر بعد تجدیدنظر بکنیم. بازسازی بکنیم؛ چون قوانین است، قوانین که ابدی نمیتوانند باشد. اگر این اتفاقات میافتد، ما الآن 3 مدیر مرکز در چهار سال دولت روحانی داشتیم و یکی آقای شفیعی بوده، کجای اینها با همگونی داشتند؟ در چه زمینههایی وجه مشترک داشتند؟ که ما بگوییم اینجا یک صفحهاش بود، اینجا میشود 3 صفحه! این را شما به عنوان خبرنگار میتوانید به من پاسخ بدهید؟
تسنیم: به نظر من آقای شفیعی در این قسمت دست و پای خودش را بسته است، به نظرم در دروهٔ آقای صالحپور نتوانست کاری انجام بدهد و در دورهٔ آقای اسدی موفق شد افکار خودش را در آییننامه و اساسنامه جشنواره فجر دخیل کند که منجر به حذف بخش تازهها شد و به نظرم با آمدن آقای مهندسپور آن قدرتش هم کمتر میشود؛ چون آقای مهندسپور ایدههایی دارد.
کدامیک از این ایدههای جشنواره فجر نو بوده و برای اولین بار بوده؟
عزیزی:در این چندین جشنواره که اجرا شده است ارزیابی بکنید ببینید کدامیک از این ایدهها نو بوده و برای اولین بار بوده؟ اینها همینطور تکرار شده است چون ما خاطرهٔ تاریخی نداریم بعد یکدفعه یک نفر میآید میگوید ما این را بگذاریم یا آن را بگذاریم، همهٔ اینها تا به امروز بوده یعنی از جشنوارهٔ نخستی که در تالار وحدت شکل گرفت ما یک گروه متخصص به عنوان داور داشتیم برای یکسری موارد خاص، یک نشستهایی داشتیم و همیشه اینها بوده، بعضی از آنها بُلد میشود.
ما اساسنامهٔ مرتبط با جشنوارهها را نداریم
اینها همه برمیگردد به اینکه ما اساسنامهٔ مرتبط با جشنوارهها را نداریم. الآن موسیقی یک داستان دیگری دارد، تجسمی یک چیز دیگری دارد، تئاتر یک چیز دیگری دارد، سینما چند شاخه دارد، هر کدام از اینها چندین شاخه دارد ولی هیچکدام از اینها خروجی که ما امروز بگوییم بعد از 3 یا 4 دهه ما چه کردیم نداریم، کما در مدت کوتاهتر از این بیش از 3 دهه در گذشته خودمان جریانسازی شده و امروزه ما مصرفکنندهٔ همان جریانات هستیم، اینجاست آن غفلت و آن سؤال و اینجاست آن اشکال و اینها باید مطرح شود نه اینکه شما بگویید آقای شفیعی، چه کسی میگوید آقای شفیعی بد است؟ چه کسی میگوید آقای مرادخانی، آقای وزیر جدید بد است؟ ما در جایی نیستیم که بخواهیم قضاوت کنیم که اینها خوب هستند یابد هستند، ما برنامهها و عملکردها و تاریخ اینها را قضاوت میکند، اینجاست که ما احساس مسئولیت میکنیم و اینجاست که ما میگوییم چرا نشده است؟
تسنیم: شما تجربه خوبی در خارج از کشور داشتید. در فرانسه بودید. سال پیش هم آقای اسدی و آقای رایانی مخصوص اوینیون رفتند تا آثاری را ببینند و برای جشنواره انتخاب کنند. اوینیون یکی از حُسنهایی که دارد ما میتوانیم در اینترنت جستجو کنیم و کاتالوگهای هر سالش را پیدا کنیم، تغییرات عمدهای در اوینیون در این سالها هیچوقت اتفاق نیفتاده و همیشه یک ثباتی داشته است.
عزیزی: برای اینکه یک هدف را دنبال میکنیم و آن هدف یک سالی موفقتر است و یک سالی ضعیفتر است ولی هدف مشخص است.
تسنیم: ما همیشه با این جشنواره برخورد داشتیم و با آن مواجه داشتیم و دوستانی بودند که آمدند و دیدند و شرکت کردند و چقدر از این جشنواره به این خوبی نیاموختیم که ثبات میتواند تبدیل به تداوم و شهرتش شود چرا نشده؟
در اوینیون از آدمی که مورد وفاق عمومِ خانوادهٔ تئاتر است، انتخاب میکنند
عزیزی: آنجا از یک آدمی که مورد وفاق عمومِ خانوادهٔ تئاتر است، انتخابش میکنند که میشود دبیر جشنواره، بعد دبیر جشنواره با 3 نفر اداره میشود، در موارد خاص آدمهای متخصصی میآیند و آن مسئله را حل میکنند و قراردادها امضاء میشود و تمام میشود ولی کلیت دفترِ مدیریت جشنواره سه نفر است، من دوستان را به دفتر آنها بردم و معرفی کردم و بعد مدیر جشنواره چه کسی است؟ وقتی از آنجا میرود باز میرود در یکی از شاخهها هنر نمیرود مثلاً وزارت نیرو، اشکال اینجاست.
تسنیم: شما دبیر اوینتیون را میشناسید؟
عزیزی: نه متأسفانه. یک مقدار هزینه دارد از جیب خودمان نمیتوانیم بدهیم.
تسنیم: شما میدانید یک دبیرشان اصولاً چند سال دبیر است؟
عزیزی: حداقلش 2 تا 4 سال.
تسنیم: یعنی آنقدر وقت دارد که سیاستهایش را معرفی کند؟
عزیزی: غیر از این باشد که احمقانه است.
تسنیم: پیشنهاد شما چیست؟ در این 6 ماه چه میشود کرد؟
عزیزی: من آرزو میکنم مانند همین اتفاقاتی که تاکنون افتاده یک اتفاق خوبی بیفتد و امسال هم تمام شود. اینها برمیگردد به وزیر محترم و چینش نیروهایش، یک مشکل دیگری هم که ما داریم این است که آدمها میروند باز دورهٔ بعدی بازمیگردند باز همان سیاست و همان انگیزه وجود دارد، همان اهداف است و همان اندازه میتوانند جلو بروند.
تسنیم: ما جوانها احساس میکنیم حداقل در حوزهٔ تئاتر انگار ما وارد یک دایره بستهای شدیم که آدمها مدام دارند تکرار میشوند و جایی برای کسانی که بیرون ماندند نیست و قرار نیست آنها وارد عرصه شوند و تنها دبیر جوانی که میتوانست در فجر باشد تو زرد از آب درآمد و چه فاجعهای آنجا رخ داد، انگار بقیه غریبه هستند یک دبیر جوان نمیتواند جشنواره را کنترل کند؟ چرا؟
یک دبیر جشنواره در اوینیون داشتیم که فکر کنم 35 سال بیشتر سن نداشت
عزیزی: چه کسی گفته است، مثلاً 4 سال پیش یک دبیر جشنواره در اوینیون داشتیم که فکر کنم 35 سال بیشتر سن نداشت.
تسنیم: داخل ایران را میگویم؟
تنها صنفی هستیم که متوسط سواد جامعهٔ نمایشی ما بالای لیسانس است، کدام صنف را در این مملکت میتوانید پیدا کنید؟
عزیزی: جاهای دیگر وجود دارد منتها آدمی است که در آن سالها خودش را در جامعه تئاتری کشته است که وقتی او خواسته است دبیر شود کسی نگفته است نه. الآن تنها صنفی هستیم که متوسط سواد جامعهٔ نمایشی ما بالای لیسانس است. کدام صنف را در این مملکت میتوانید پیدا کنید؟ حتی متوسط نسبت به جمعیت بخواهید حساب بکنید از سواد نمایندگان مجلس بالاتر است. اگر بخواهیم مدرکی حساب بکنیم، در کدام ارگان شما این میزان سواد را پیدا میکنید؟ منتها این سرمایه بلاتکلیف مانده است، خیلی از مشکلات همین دولت را میتواند برطرف بکند با هزینههای خیلی کمتر، میشود برای اینها کار ایجاد کرد، فرصت شغلی ایجاد کند، اوقات فراغت ایجاد کرد، میشود چرخه اقتصادی ایجاد کرد ما یک الگوهایی را از یک جاهای دیگری میگیریم که با بنیانِ فکری و مناسبات اجتماعی ما همخوانی ندارد و این الگوها اینجا جواب نداده است تازه کپیِ ناخوانای آن است، حال اینکه ما اینجا تمام امکانات بسترسازی جریانِ تاریخساز را داریم، منتها دل میخواهد، عشق میخواهد که متأسفانه به آن صورتی که باید دیده نشده است.
چندی پیش به وزارت علوم رفتم و دیدم مقابل وزارت علوم یک عدهای نشستند مقابل دفتر وزیر به عنوان معترض، میشود با آدمهایی که معترض هستند درست یا غلط این اعتراضشان را شنید و برای آن پاسخ منطقی ارائه داد و به تفاهم رسید؛ ولی با خشونت نمیشود آنها را راضی کرد. من تعجب کردم وزیر آموزش عالی یعنی در غایت مسئلهٔ مطالبات حقوقی آدمها و دانش آدمها قرار گرفتید، من کاری ندارم آن وزیر چه کرده؛ ولی این خروجی را که میبینم دلآشفته میشوم میگویم او حتماً در جای خودش قرار نگرفته است.