آیا اظهارات روحانی در بغداد، زمینه ساز تعامل با ریاض است؟
«عراق کشور مهم اسلامی و عربی است که قادر است، نقش بسیار مهمی در امنیت منطقه و روابط نزدیک بین کشورهای منطقه داشته باشد. از همین رو ما می خواهیم، با عراق متحد شویم – نه متحد علیه دیگری – بلکه می خواهیم در اتحادمان کشورهای دیگر منطقه را هم در جمع مان داشته باشیم»
این سخنان حسن روحانی در دیدار با برهم صالج رییس جمهوری عراق، نشان از این دارد؛ ایران خواستار فضایی تعامل با خاورمیانه ای ها از جمله دولت سعودی است. البته عربستان مخصوصا بعد از ولیعهدی محمد بن سلمان بنا را بر تقابل و چالش با تهران گذاشته و از این رو، از هیچ تلاش و تصمیمی برای همراهی با آمریکا و اسراییلی که کمر به تهدید و تحدید ایران بسته اند، دریغ نمی کند.
«داوود هرمیداس باوند»، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در همین رابطه و در حالیکه موکدا تاکید دارد، احتمال همصدایی ایران با عربستان احتمالی پایین است، در گفت و گو با انتخاب درباره این موضوع به پرسش ها پاسخ می گوید:
*ایران و عربستان همچنان حرکت روی دو خط موازی را تجربه می کنند. اظهارات حسن روحانی در عراق می تواند فضای فعلی را ترمیم کند؟
قبل از جواب دادن به این سوال، حتما باید اشاره کنم که رابطه و همراهی این دو کشور هم برای ایران، هم برای عربستان و هم برای کلِ منطقه تاثیرات مثبت زیادی خواهد داشت. اما اگر قرار بر واقع بینی باشد، واقعیت موجود نشان از این دارد که احتمال تعامل ایران با عربستان ضعیف است.
*به چه دلیلی با این صراحت، چنین نظری را دارید؟
خب! اظهارات گاه و بیگاه و نوع رفتاری که تصمیم گیران آل سعود درباره رابطه با ایران انجام می دهند، در واقع تداوم همان خط مشي همیشگی شان است که البته در دوره زمام داری بن سلمان شدت بيشتري داشته است. البته آتش زدن سفارت عربستان در تهران هم دامي بود كه ايران در آن افتاد و بهانه ها را به سعودی ها براي علني كردن و شدت بخشيدن به سياست هايشان داد.
*یعنی هیچ شانسی برای برطرف شدن یا کاهش فضای کدر موجود نیست؟
در عالم سیاست، دوست یا دشمن دائمی نداریم. اما فعلا درباره ایران و عربستان نمی توانیم، از تعامل یا مذاکره احتمالی حرفی بزنیم. محمد بن سلمان نسبت به همسلفان پیشین خود، نگاهی تندتر و رادیکالی تر به ایران دارد. این دلیل خوبی برای این است که در شرایط فعلی، احتمال حل یا کاهش اختلاف ایران و عربستان منتفی به نظر می رسد. محمد بن سلمان در این چند مدت، طوری کار کرده است، همه را به این نتیجه رسانده است که عربستان قرار نیست رویه پراشتباهش را تغییر بدهد.
*اما تصمیم هایی که بن سلمان در روزهای اول ولایت عهده ای اش گرفت، چیز دیگری را نشان می داد.
بن سلمان با تصمیم ارایه مجوز به رانندگی زنان یا اخذ مالیات های سنگین از منتسبین به آل سعود، سعی داشت تا نوآوری هایی در کشورش انجام بدهد. اما در کنار این تصمیم ها، شاهد تهاجم به یمن بودیم. همچنین قرارداد 110 میلیاردی با آمریکا برای خرید سلاح سبب شد تا افکار عمومی به این نتیجه برسد که روال عربستان با بن سلمان به مانند قبل است. در واقع چون حاکمان عربستانی تا زمانی که با مسایل مهمی چون حقوق بشر بیگانه اند، نمی توان روزی را تصور کرد که اصلاح شوند. چه با بن سلمان و چه بی بن سلمان، تصمیم ها با نظر خاندان سعودی گرفته می شوند و به همین دلیل ارزش های آزادی و دموکراتیک غریبه هستند. حتی در مباحث مربوط به بحث رابطه با دنیا هم این آل سعود هستند که «تشخیص» می دهند و حاضر نیستند هیچ نظر یا تحلیلی را گوش کنند. به همین دلیل در سه سال و چند ماه اخیر، در یمن کشتار و ویرانه را به جا گذاشته اند، بی آنکه دلیلی دیپلماتیک برای این کار خود داشته باشند. در کل درباره عربستان و کارهایی که انجام می دهند، نمی شود با قائده سیاست نظر داد. چون سیستم قبیله ای و خانوادگی باعث شده تا اشتباه پشتِ اشتباه صورت بگیرد که این ریشه در تاریخ این کشور دارد و به ظاهر اصلاح ناپذیر به نظر می رسد.
*ممنون؛ حرفی مانده است؟
سعودی ها در صورت ادامه وضع فعلی اصلاح ناپذیرند.