چوب زدن زاغ سیاه یک مدیر برای آتو گرفتن!
دو همکار که به طور پنهانی مدیر شرکت خود را دنبال می کنند از بعضی ویژگی های او با خبر می شوند که پیش از این به دلیل همان ها یکی از کارکنانش را اخراج کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، هنرمندان اداره کل هنرهای نمایشی در قالب «یک حدیث یک زندگی» قصه هایی را طراحی کرده اند و این بار براساس حدیث «لغزش های مسلمانان را نجویید که هرکس لغزش های برادرش را پی جوید خداوند لغزش های او را پیگیری می کند و هر که را خداوند عیب جویی کند رسوایش می سازد هرچند درون خانه خود باشد.» از پیامبر اکرم(ص) یک داستان رادیویی طراحی شده است. در این داستان دو دوست با یکدیگر صحبت می کنند و یکی به دنبال پیدا کردن آتویی از یکی از همکارانش است.
بخشی از دیالوگ های این نمایش را در زیر می خوانید و میتوانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان میتوانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج ۱۰۷.۵ بشنوند.
*آقا حامد میشه بگی ما الان یک ساعته اینجا داریم زاغ سیاه کی و چوب می زنیم؟
– مگه ندیدی کلید انداخت رفت تو اون خونه.
*خب که چی؟
– خب خونشون که اینجا نیست احسان جان.
*خب نباشه.
– گفت میرم خونه ولی اومد اینجا زنگ زدم خونشون خانمش گفت شرکته. ها چی! یه جای کار می لنگه دیگه.
*بازم من نمی فهمم ربطش به ما چیه.
– ربطش اینه که اگر بفهمیم تو این خونه چی کار داره به نفعمونه.
*چطوری به نفعمونه؟
– ای بابا تو قبلا اینقدر خنگ نبودی…