آخرین تصمیمگیری فرماندهان قبل از عملیات «کربلای۴»
بین فرماندهان نظامی در موضوع طرح مانور اختلافاتی وجود داشت و سبب شد بحثهای زیادی در این زمینه انجام شود و سرانجام در جلسه ۱۵ مهرماه ۱۳۶۵ با حضور فرماندهان قرارگاهها، نیروی زمینی و یگانهای سپاه، ابهامات و تردیدها برطرف شد .
«امیرمحمد حکمتیان» از راویان و تاریخنگاران نسل دوم مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با طرح این پرسش که «درصورت پیروزی در عملیات کربلای۴ چه اتفاقی رخ میداد؟» در یادداشتی توضیح میدهد:
«عملیات «کربلای۴» یکی از طرحهای بزرگ عملیاتی ایران در جنگ تحمیلی بود که برای کسب برتری نظامی و بهمنظور ایجاد تحول در جبهههای جنگ بههمت سپاه پاسداران به مرحله اجرا درآمد. بهعبارتیدیگر پس از پیروزی ایران در عملیات «والفجر۸» و تصرف فاو، که باعث بههمخوردن موازنه ارضی بهنفع ایران شد، لازم بود در اقدامی دیگر که از اهمیت ویژه و هدف استراتژیک برخوردار باشد، سرنوشت جنگ به نقطه نهایی رهنمون شود.
ازجمله اهداف ایران در عملیات کربلای۴ این بود که ایران بتواند با تعیین متجاوز و تنبیه آن با ایجاد سازوکارهای بینالمللی، سرنوشت جنگ را مشخص کند.
برای رسیدن به خواسته مذکور و همچنین با توجه به شرایط کشور (مشکلات اقتصادی، جنگ شهرها و حمله هوایی عراق و تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی) و با توجه به شرایط بینالمللی[۱]، فرماندهان نظامی عملیات بزرگ و سرنوشتسازی را در سال ۶۵ طراحی کردند. در ابتدای امر بین فرماندهان نظامی در موضوع طرح مانور اختلافاتی وجود داشت و سبب شد بحثهای زیادی در این زمینه انجام شود و سرانجام در جلسه ۱۵ مهر ماه ۱۳۶۵ با حضور فرماندهان قرارگاهها، نیروی زمینی و یگانهای سپاه، ابهامات و تردیدها برطرف شد و درباره محورهای عملیات و تاکتیک ویژه، اجماعنظر به دست آمد[۲].
آخرین تصمیمگیری فرماندهان و پیشروی رزمندگان
مطابق آخرین تصمیمگیری و جمعبندی فرماندهان نظامی، برای انجام عملیات کربلای۴، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل «امالرصاص» و «جزیره مینو» انتخاب شد. درنهایت عملیات کربلای۴ با هدف تصرف منطقه «ابوالخصیب» و محاصره نیروهای مستقر در شبهجزیره فاو و تهدید بصره از جنوب و نیز همزمان عبور از شمال منطقه برای رسیدن به کانال زوجی و کانال ماهیگیری در شرق بصره طرحریزی شد.
در هنگام اجرای عملیات، نیروهای خودی در همان شب اول توانستند در جزیره سهیل، قطعه، امالرصاص، امالبابی و بلجانیه نفوذ کنند[۳]. در محور قرارگاه نجف، لشکر۱۹ فجر و لشکر۵۷ حضرت ابوالفضل توانستند وارد پنجضلعی(نام یک منطقه) شوند و به همین دلیل وضعیت در منطقه شلمچه از شرایط بهتری نسبت به سایر محورهای عملیات برخوردار بود.
همچنین در محدوده قرارگاه نوح، لشکر۳۳ المهدی (عج) موفق شد تا پشت خط دوم دشمن نفوذ کند، اما درنهایت با توجه به گرهخوردن عملیات در محور قرارگاه قدس (جزایر امالرصاص- امالبابی) که بهدلیل آمادگی دشمن و آگاهی او از مکان و زمان عملیات بود، تصمیم به توقف عملیات و بازگشت نیروهای عبورکرده گرفته شد. این آگاهی و آمادگی دشمن، از یک سو مرهون اطلاعاتی بود که آمریکا به تلافی ماجرای «مک فارلین» در اختیار عراقیها قرار داده بود و از سوی دیگر حاصل تجربه دشمن از عملیات فاو و باور او نسبت به امکان عبور غواصهای ایرانی از اروند که منجر به اتخاذ آرایش پدافندی خاص و نیز مسلحکردن زمین در محورهای حمله[۴] شد و درنهایت عملیات به پیروزی نرسید.
درصورت پیروزی ایران در این عملیات روند جنگ شاهد تأثیرات شگرفی میشد.
در جنبه نظامی و میدانی جنگ: با تصرف یا حتی محاصره و تهدید بصره در این عملیات، ایران میتوانست جنگ را بهنفع خود تمام کند.
در این زمینه اظهارات وزیر دفاع عراق قابلتأمل میباشد:«هدف ایران شهر بصره بوده و هست… ایرانیها اگر موفق میشدند هدفهای خود را [در عملیات کربلای۴] تحقق بخشند، ارتباط میان سپاه سوم و هفتم را قطع میکردند و تمام فاو و خورعبدالله و شمال بصره را به اشغال خود درمیآوردند».( همان، ص ۱۱۹)
فرمانده سپاه هفتم عراق طی مصاحبهای درباره این عملیات اظهار کرد: «هدف ایران از حمله اخیر به خاک عراق، اشغال منطقه بصره و یکسرهکردن جنگ بهنفع خود بود…. و حمله اخیر ایران یک حمله گسترده و وسیع بود..». ( همان، ص ۱۱۹).
در جنبه سیاسی: با پیروزی ایران در این عملیات، موقعیت ایران در منطقه و حتی در عرصه بینالمللی بیشازپیش تقویت میشد و قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات احتمالی برای خاتمه جنگ و رسیدن به خواستههای خود بیشتر میشد. و از سوی دیگر حامیان منطقهای و جهانی عراق با توجه به دست برتر ایران در جنگ (دراختیارداشتن فاو و بصره) حاضر به تأمین حقوق ایران میشدند.
تأثیر ناکامی در عملیات کربلای۴ بر کشور
ناکامی در این عملیات سبب شد ایران نتواند به خواستهها و اهداف خود برسد و این شکست تأثیراتی را در روند جنگ داشته است؛ عدمحصول نتیجه مطلوب در عملیات کربلای۴، با توجه به مقاصد عملیات و پیامدهای تعیینکننده آن در روند تحولات سیاسی و نظامی جنگ، جمهوری اسلامی را در وضعیت دشواری قرار داد؛ چراکه همه دستاوردهای جنگ پس از آزادسازی مناطق اشغالی و بهویژه فتح فاو (که موازنه سیاسی – نظامی جنگ را به سود جمهوری اسلامی تغییر داده بود) در معرض تهدید قرار گرفت.
همچنین فضای ناامیدکنندهای بر رزمندگان خودی بهدلیل شکست در عملیات حاکم شد. یکی دیگر از نتایج ناکامی عملیات کربلای۴ این بود که عراق بعد از این عملیات درصدد برآمد تا ابتکار عمل را به دست گرفته و از فرصت بهدستآمده بهرهبرداری کند؛ زیرا عراقیها تبلیغات گستردهای را بهخاطر شکست ایران در این عملیات آغاز کرده بودند و با تشدید حملات هوایی و ادامه جنگ شهرها و تلاش برای بازپسگیری فاو، سعی کردند موازنه قوا را بهطور کامل بهنفع خود تغییر دهند.
از سوی دیگر، جو حاکم در کشور و روند تبلیغات قبل از عملیات مبنی بر شعار تعیین سرنوشت جنگ، بر پیچیدگی اوضاع ایران بعد از این عملیات افزود و فرماندهان نظامی برای بهبود شرایط و جبران ناکامی اخیر خود و با توجه به عقبنشینی بهموقع در عملیات کربلای۴ و حفظ بیش از ۸۰ درصد[۵] سازمان رزم، طرحریزی عملیات بعدی را شروع کردند و درنهایت عملیات موفق «کربلای۵» با همان سازمان در مدت زمان ۱۵ روز به اجرا درآمد و همین عملیات مقدمه قطعنامه ۵۹۸ جنگ ایران و عراق شد.