سالروز شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از مسئولان
روز هفتم تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار بمب نیرومندی در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی، آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور همراه با ۷۲ تن از شخصیتهای سیاسی و مذهبی کشور به شهادت رسیدند.
انفجار تروریستی ۷ تیر ماه ۱۳۶۰ از بزرگترین انفجارهای تروریستی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که طی آن آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از مسئولان نظام که عمدتا از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند ترور شده و به شهادت رسیدند.
روز سهشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.
سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت.
در جریان حادثه انفجار مسجد ابوذر که روز قبل از فاجعه هفتم تیر به وقوع پیوست رهبر معظم انقلاب از ناحیه کتف راست مصدوم شدند و رگها و اعصاب دست راست ایشان نیز قطع شد.
یک روز پس از سوء قصد به جان رهبر معظم انقلاب در ششم تیر ماه ۱۳۶۰، در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه شامگاه روز یکشنبه هفتم تیر ماه ۱۳۶۰، جلسهای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران برگزار شد.
روز هفتم تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار بمب نیرومندی در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی، آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور همراه با ۷۲ تن از شخصیتهای سیاسی و مذهبی (وزیر، معاون وزیر، نماینده مجلس) کشور به شهادت رسیدند.
این حادثه از جمله اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب محسوب میشود؛ شهید بهشتی در اجلاس دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی همراه با جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات دولتی از جمله معاونین وازرتخانهها در حال تبادل نظر با یکدیگر در زمینه مشکلات کشور بودند.
حادثه هفتم تیر شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری و یک ماه قبل از فرار وی و مسعود رجوی سرکرده سازمان منافقین به فرانسه صورت گرفت، سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که روز هفتم تیر کار یکسره خواهد شد.
وی روز ششم تیر نیز مجدداً به بعضی متهمین دستگیر شده سازمان تأکید کرده بود که فردا یعنی روز ۷ تیر ۱۳۶۰، کار نظام اسلامی تمام است.
در جلسه روز هفتم تیر پس ازتلاوت آیاتی از کلامالله مجید و اعلام برنامه، شهید آیتالله بهشتی آغاز سخن کرد؛ بحث روز درباره تورم بود اما عدهای از حاضران مجلس خواسته بودند که راجع به انتخابات ریاست جمهوری نیز بحث شود.
شهید بهشتی نیز در این زمینه سخنانی ایراد کرد و براساس نوار ضبط شده از اظهارات ایشان، آخرین جملات مشارالیه در لحظات قبل از انفجار چنین بود: ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برایمان مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند.
عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام محمدرضا کلاهی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. وی در حزب به عنوان مسئول دعوتها برای کنفرانسها و میزگردها و جلسات فعالیت داشت ضمن این که عهده دار مسئولیت حفاظت حزب نیز بود.
وی بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهار راه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی و نهایتاً از طریق مرزهای غربی کشور به عراق گریخت. وی در عراق با یکی از اعضای سازمان منافقین ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای مسئلهدار سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق به آلمان گریخت.
در فاجعه هفتم تیر علاوه بر شهید آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، ۷۲ نفر دیگر از جمله ۴ وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
امام خمینی(ره) در پیامی که به این مناسبت فرمودند: این کوردلان مدعی مجاهدت برای خلق، گروهی را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند. امام تأکید کردند «بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.
مقام معظم رهبری در مورد حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ گفتند: یک جمله درباره حادثه هفتم تیر عرض کنیم و آن این است که شاید از همه ابعاد متعددی که این حادثه داشت، این بُعد جالبتر باشد که این حادثه، نشان داد که ضربههای سهمگینی از این قبیل هم حتّی نمیتواند به استحکام بنای جمهوری اسلامی که به ایمان و حضور مردم تکیه کرده است، خللی وارد کند. این حادثه، حادثه کوچکی نبود. چنین حادثهای در هر نقطه دنیا کافی است برای فرو ریختن یک نظام. این همه اشخاص مؤثر، مهم، خوش فکرو مبارز به دست جنایت کار تروریست ها در یک لحظه از بین بروند ونظام آن را تحمل کند و از آن، وسیلهای برای استحکام هر چه بیش تر خود به وجود بیاورد. این چیز شگفت آوری بود. این برکت حضور و ایمان مردم، به برکت استحکام ساخت درونی نظام اسلامی بود و به فضل پروردگار، همیشه همین طور خواهد بود.