وطندوست: کار پرواز همای توهین به اپرانویسهاست
رشید وطندوست میگوید از بعد از انقلاب کسی را نداریم که اپرا بنویسد و من در این ۴۰ سال ایرانیای ندیدهام که اپرا بنویسد.
من رشید وطندوستم و تخصصم اپراست، خواننده اپرا هستم و قبل از انقلاب سی و پنج، شش اپرا در تالار رودکی خواندهام. بعد از انقلاب هم حکم سولیست (تکخوان) ارکستر سمفونیک را برایم زدند و سولیست ارکستر ملی هم بودهام، زمانی که فرهاد فخرالدینی رهبریاش میکرد…”
اینها جملات آغازین صحبتهای مردی است که میتوان از سولیستهای باقی مانده از دوران افتتاح اپرای تهران دانستش. او حدود ۱۰ سال سولیست ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری، پنج سال سولیست ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی و همچنین سولیست ارکسترهای دیگر بوده است. وطندوست در سال ١٣۶٧ از طرف شورایعالی ارزشیابی وزارت ارشاد نشان درجه یک هنری گرفت و در حال حاضر مدیر آموزشگاه موسیقی ثمین است و آواز کلاسیک درس میدهد.
گروه تازه تاسیس سامیا ۱۲ دی با حضور شما، پدرام مرندیز و فرزندتان ثمین وطندوست برای اولین بار در تالار وحدت روی صحنه میرود. گفتگو را با این اجرا آغاز کنیم و قطعاتی که ظاهرا قرار است پاپ آذری کلاسیک باشد.
ارکستر سامیا که میخواهم به شما معرفیاش کنم تازه تشکیل شده است و نوازندگانش باسوادند و تحصیلکرده و حدودا ۱۰ نفرند که خودم هم درش میخوانم. منتها من هر کجا کنسرت داشته باشم، چون تخصصم اپراست قطعات کلاسیک میخوانم و همین طور قطعات آذربایجانی، چون خودم آذربایجانی هستم و متولد تبریز.
این ارکستر تازه پا گرفته است اما باتوجه به اینکه خودم نشان درجه یک هنری دارم و تالار وحدت در واقع خانه دومم است، ۱۲ دی با سامیا به وحدت میرویم تا ببینیم چه میشود.
فریدون شهبازیان، رهبر ارکستر ملی چندی پیش اعلام کرد که قرار است شما همراه با ارکستر ملی و با حضور وحید علیپور به عنوان رهبر مهمان، روی صحنه بروید. آن برنامه به چه صورت است؟
قبلتر که آقای فرهاد فخرالدینی رهبر ارکستر ملی بود، مرا دعوت میکرد و کارهایی از اپراهای آذربایجانی میخواندم از “کروغلی”، “آرشین مال آلان”.
وحید علیپور نیز در باکو تحصیل کرده و رهبری ارکستر خوانده است و موسیقی آذربایجانی را میشناسد و با او روی صحنه خواهم رفت تا ببینم چطور میشود. البته هنوز قطعی نشده است و در مورد مسائل مالی و بودجه و دستمزد و اینها صحبت نکردهایم. صرفا به من گفته شد که بیایید با ارکستر ملی بخوانید و از من پرسیدند رهبر چه کسی باشد و من هم گفتم وحید علیپور، آقای شهبازیان هم آنجا نشسته بود.
و این میشود اولین برنامهتان با ارکستر ملی بعد از رفتن فرهاد فخرالدینی؟
بله.
و با ارکستر سمفونیک هم که مدتهاست نخواندهاید؟
نه، با ارکستر سمفونیک از زمانی که آقای شهرداد روحانی آمده است اصلا نخواندهام و ایشان اصلا مرا دعوت نکرده است. درحالیکه قبل از ایشان با همه رهبران ارکستر سمفونیک خواندهام. با نادر مرتضیپور، با حشمت سنجری و… بارها و بارها خواندهام و قبل از انقلاب هم که با رهبران جهانی خواندهام، ایتالیایی و آلمانی.
دیدم که آقای روحانی در مصاحبهای در جواب این سوال که پرسیده بودند نظرتان راجع به اپرا چیست؟ گفته بود اپرا مخاطب ندارد، مشتری ندارد و طرفدار ندارد و من میتوانم جای اپرا را با ارکستر سمفونیک پر کنم. در صورتی که این حرف اشتباه و در واقع توهینی به اپرانویسان است. من ندیدهام خودشان نیز تا به حال اپرا رهبری کنند و همیشه سمفونی رهبری کردهاند. رهبری اپرا کار هر کسی نیست و یک تخصص است و یک رشته.
در اپرا ۶۰، ۷۰ نفر آن سمت در ارکستر در حال نواختن هستند و این سمت بازیگران در حال بازی کردن و یک چشم همهشان به رهبر است و رهبر باید آن قدر توانا باشد که هم بتواند هوای ارکستر را داشته باشد و هم به خواننده- بازیگران اتک بدهد. مثلا در اپرای “اتللو” به اتللو بگوید که اینجا باید بخوانی، بعد با دستش به دزدمونا اشاره کند و این کار هر کسی نیست و من فکر نمیکنم آقای روحانی تا به حال رهبری اپرا انجام داده باشند.
ما قبل از انقلاب کسانی چون احمد پژمان را داشتیم که اپرای “دلاور سهند” را نوشت که خود من هم نقش کوچکی در آن داشتم، حسین سرشار باریتون میخواند و سودابه تاجبخش، سوپرانو. حسین دهلوی اپرای “خسرو و شیرین” را نوشته بود، هم حسین سرشار میخواند، هم سودابه تاجبخش، هم منیر وکیلی و… اما در بعد از انقلاب کسی را نداریم که اپرا بنویسد و من در این ۴۰ سال ایرانیای ندیدهام که اپرا بنویسد. من ندیدهام. شما اگر دیدهاید بگویید.
مثلا پرواز همای که اپرای “حلاج” را اجرا کرد.
حالا که گفتید من هم راجع به آن بگویم. رو به روی آموزشگاه ما هم بنری زده بود و نوشته بود اپرای “حلاج”، با کم و بیش۱۰ نوازنده و تعدادی بازیگر حرکات موزون. این اپرا نیست آقای پرواز همای. در اپرا ۶۰، ۷۰ نفر آن پایین در ارکستر مینوازند، دکور، لباس، بازی و خوانندگی. شما چرا اسم اپرا را روی کارت میگذاری؟! این توهین به اپرانویسهاست، با ۱۰ نوازنده و ۱۰ رقصنده اسم کارت را اپرا میگذاری؟! من این را به علی ترابی هم گفتم، به مدیرکل دفتر موسیقی، گفت من اطلاعی نداشتهام و ندیدهام. گفتم مرا که ۵۰ سال است آواز میخوانم بگذارید در شورای موسیقی تا جلوی اینها را بگیرم.
در بعد از انقلاب اپرا یا کنسرت- نمایش یا تئاتر موزیکالی بوده است که به تماشایش بنشینید؟
نه، من عاشق اپرا هستم اما چیزی نبوده است که ببینم. دخترم نروژ زندگی میکند و هر وقت پیشش میروم، اپرایی هم تماشا میکنم.