داعش؛ مهره بازی نفتی آمریکا در سوریه
میادین استخراج نفت و گاز نقش مهمی در آینده سوریه ایفا خواهند کرد و تحریمهای آمریکا ادامه نبرد تروریستها با دولت قانونی سوریه است.
به گزارش فارس، شهر ابوکمال در نزدیکی مرز عراق و سوریه اولین شهر بزرگی بود که داعش توانست در سال 2013 آن را در اختیار خود قرار بگیرد. در فاصلهای نزدیک از این شهر و آن سوی رود فرات منطقهای به نام هجین قرار دارد که همچنان صحنه درگیری نیروهای کُرد یا S.D.F با آخرین باقیماندههای گروهک داعش است.
نبردی که با وجود حمایت هوایی ائتلاف جهانی علیه داعش به رهبری آمریکا به طرز مشکوکی ماههاست که همچنان بدون نتیجه مشخصی ادامه دارد در حالی که نیروهای ارتش سوریه و متحدان آن از جمله حزب الله لبنان، ایران و روسیه مدتهاست که ابوکمال را از نیروهای داعش پاکسازی کردهاند.
شاید این هم از شوخیهای عجیب تاریخ باشد که آغاز و پایان یکی از بزرگترین گروههای تروریستی تاریخ این چنین به هم از نظر مکانی نزدیک باشد اما این دو شهر یک نقطه اشتراک مهم دیگر هم دارند. این نقطه اشتراک داشتن منابع غنی نفتی است. مادهای که به همراه گاز نقشی مهم در پشت صحنه آغاز و ادامه یافتن بحران سوریه ایفا کردهاند و حالا در پایان به عنصر تعیینکنندهای تبدیل شدهاند.
*نفت و باز هم نفت
منطقه هجین و شهر ابوکمال به منطقهای بزرگ در شرق سوریه تعلق دارند که بخش زیادی از منابع نفتی سوریه در آن واقع است. بخش زیادی از این منطقه که در آنسوی رود فرات قرار گرفته در اختیار نیروهای کُرد قرار دارد که مورد حمایت نیروهای آمریکایی قرار دارند و طی 3 سال گذشته نیز تحت نظر فرماندهی آمریکا در منطقه (سنت کام) پایگاههای متعدد نظامی در آن احداث شده است.
این که آمریکاییها برای احداث پایگاههای نظامی در سوریه مناطق نفتخیز این کشور را انتخاب کردهاند، نمیتواند تصادفی باشد کما این که هفته قبل وزارت خزانهداری آمریکا تعدادی از شرکتها و اشخاصی که در ایجاد یک ساز و کار مالی برای انتقال نفت به سوریه تلاش میکردند را مورد تحریم قرار داد.
آمریکاییها مدعی بودند که ایران از طریق دو شخص حقیقی و به وسیله یک شرکت دارویی در منطقه آزاد کیش اقدام به انتقال پول میربانک روسیه کرده و سپس از طریق یک شرکت واسطه روسی نفت در اختیار دولت سوریه و برخی از همپیمانان خود قرار میداده است.
روسها در واکنش به اقدام آمریکاییها را مورد شماتت قرار دارند و وزارت خارجه این کشور در بیانیهای تصریح کرد: تلاش برای مجرمانه خواندن کمک به تأمین نفت برای سوریه، که نیروهای مسلح این کشور برای هشت سال در حال جنگ با تروریسم هستند، به مثابه حمایت از گروههای تروریستی است.
برای درک اقدامات آمریکا چه در روی زمین و چه در صحنه تحریمها باید نگاهی به نقش نفت و یا به عبارت بهتر انرژی در سوریه بندازیم.
*جنگ برای خطوط لوله
سوریه هیچ گاه در قرن بیستم و اوایل قرن 21 به عنوان یک قدرت بزرگ در حوزه نفت و گاز مطرح نبوده است. در حقیقت تا قبل از آغاز ناآرامیها در سوریه میزان تولید نفت این کشور به 400 هزار بشکه در روز محدود بود که نزدیک به 250 هزار بشکه آن در داخل این کشور مصرف میشد.
با این حال نقشآفرینی سوریه در معادلات انرژی در غرب آسیا بهتدریج از سال 2005 دگرگون شد. زمانی که تولید و گسترش استفاده از گاز در دنیا به خصوص در منطقه غرب آسیا نیاز به کریدورهای جدید انرژی به سمت غرب را برجستهتر کرد.
در منطقه خلیج فارس دو کشور ایران و قطر که نزدیک به نیمی از گاز دنیا را در اختیار دارند برای تولید بیشتر سرمایهگذاری خود را در میدان گازی پارس جنوبی گسترش میدادند. علیرغم سرمایهگذاریهایی که دو طرف برای صادارت گاز از طریق LNG انجام میدادند، اما برای رسیدن به بازارهای تشنه اروپا در غرب و رقابت با روسیه در تأمین گاز اروپا چارهای جز استفاده از خط لوله باقی نماند.
آمریکاییها هم علاقه فراوانی داشتند تا اروپا از وابستگی خود به گاز روسیه بکاهد که از سال 2006 و در پی انقلاب رنگی در اوکراین از اهرم گاز برای فشار بر کشورهای اروپا برخوردار بود. قطر که از پشتیبانی شرکتهای بزرگ نفتی و گازی غربی برخوردار بود به همراه عربستان سعودی پیشنهادی را برای احداث خطوط لوله انتقال گاز از سوریه به سمت ترکیه و اروپا مطرح کرد که با موافقت سوریه روبهرو نشد.
در کنار این بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در سال 2009 به همراه ایران و عراق پیمانی را به امضا رساند که زمینه انتقال گاز ایران به سوریه و سپس اروپا را فراهم میکرد. این امتیازی بود که نه غرب و نه قطر نمیتوانستند اجازه تحقق آن را به ایران و سوریه بدهند. بخش مهمی از مشارکت قطر در پروژه یک منطقه تحت نظارت تروریستها بین عراق و سوریه در همین راستا صورت گرفت.
پایگاه العدید در قطر به عنوان یک مرکز پشتیبانی نقش مهمی در انتقال سلاح به ترکیه و گروههای تروریستی ایفا کرد. همچنین قطر بخش عظیمی از ناوگان خودروهای تاکتیکال داعش را از طریق پرداخت پول به بازرگانان کُرد تحت حمایت حزب دمکرات کردستان و خرید آنها از شرکتهایی همچون تویوتا فراهم کرد.
سوریه با وجود گذشت نزدیک به 7 سال از جنگ داخلی همچنان اهمیت خود را برای انتقال گاز از دست نداده است. ایران همچنان از طریق یک خط لوله به عراق گاز صادر میکند و حالا در شرایطی که تمام پهنه سوریه از مرکز ابوکمال تا مرز لبنان و ساحل دریای مدیترانه در اختیار دولت سوریه قرار گرفته امکان اجرای چنین پروژهای بیشتر فراهم خواهد بود.
از سوی دیگر روسها هم برنامههای خود برای همکاری با سوریه در حوزه تولید و انتقال گاز را دارند و در سال 2014 یک قرارداد انحصاری برای اکتشاف انرژی با بشار اسد امضا کردهاند. سوریه امیدوار است تا منابع غنی انرژی که در سال 2005 توسط یک شرکت انرژی در سواحل مدیترانه کشف شده بود را استخراج کند.
از همینجاست که میتوانیم متوجه شویم چرا آمریکاییها در صدد هستند تا هرگونه فعالیت نفتی در سوریه را به خصوص از سوی ایران و روسیه با مشکل روبه رو کنند. تبدیل شدن سوریه به یک هاب انرژی در دوره پسا جنگ آن هم با مشارکت ایران و روسیه آن قدر برای آمریکاییها نگران کننده است که به دنبال متوقف کردن هرگونه تجارت انرژی با ابزار تحریم باشند.
*جولان چه نقشی در جنگ انرژی در سوریه دارد
سوریه حتی نیمنگاهی به منطقه جولان دارد؛ جاییکه رژیم صهیونیستی امیدوار است، همتایی زمینی برای مخزن گازی دریایی لویاتان در سواحل مدیترانه بیابد.
جایی که کمپانی «جنی انرژی» به ریاست «ژنرال افراییم ایتان» وزیر اسبق امور زیر بنایی رژیم صهیونیستی در حال اکتشاف گاز شیل است. سرمایهگذاران اصلی این شرکت امیدوارند بتوانند ذخایر غنی گازی را در این منطقه بیابند. در صورت موفقیت این اکتشاف انگیزه رژیم صهونیستی از الحاق این منطقه به فلسطین اشغالی و مقابله با نزدیک شدن احتمالی نیروهای حزبالله لبنان در این منطقه صدچندان میشود.
جالب اینجاست که این رژیم امیدوار بود که بتواند در دهه 70 میلادی از طریق یک خط لوله به بندر حیفا نفت وارد کند.
*دورویی آمریکا در قاچاق نفت سوریه توسط داعش
صرفنظر از نقش ژئوپلتیک سوریه در انتقال انرژی و تلاش آمریکا برای متوقف کردن هرگونه فعالیتی با مشارکت ایران و روسیه در این حوزه، فریبکاری واشنگتن در چشم بستن بر روی قاچاق نفت سوریه توسط داعش برای تأمین هزینههای جنگ غیر قابل فراموشی است.
این در حالی بود که بر اساس قطعنامههای سازمان ملل متحد داعش جزو گروههای تروریستی شناخته شده بود و هرگونه مبادله مالی با آن ممنوع بود. با این حال، صادرات نفت به صورت مدوام از طریق شمال سوریه و میادین نفتی این کشور در زمان سیطره گروهک تروریستی داعش بر بخشهایی از سرزمین سوریه ادامه داشت و جالب اینجا بود که همکاران اصلی داعش در انتقال نفت این کشور متحدین آمریکا در منطقه بودند.
نفت میادین نفتی سوریه پس از استخراج توسط داعش به وسیله صف طویلی از تانکرهای یدککش به مرزهای ترکیه انتقال مییافت و سپس از طریق لولههای انتقال نفت به بندر جیحان در ترکیه منتقل میشد. در مرحله بعد این نفت به وسیله کشتیهای نفتکشPalmali Shipping & Agency JSC یعنی شرکتی که به میلیاردر ترکیهای «مبارز قرباناغلو» تعلق داشت به فلسطین اشغالی فرستاده میشد. مقامات رژیم صهیونیستی نیز در بندر عسقلان جوازهای تقلبی صادر میکردند به گونهای که گویا محموله نفتی از حوزه نفتی ایلات واقع در بیابان نقب استخراج شده است. پس از آن نیز این نفت به اتحادیه اروپا صادر میشد و از طریق حامیان داعش در اروپا در قالب کمک فردی و نقدی به گونهای که از طریق سیستم مالی قابل رهگیری نباشد به تروریستهای سوریه منتقل میشد. در این داد و ستد مخفیانه اروپائیها نیز مدارک صهیونیستها را به رسمیت میشناختند.
آزمایشات فراوانی نشان داد که این نفت سوریه است که به بنادر فرانسه قاچاق میشود، اما هیچ اقدام جدی برای تحریم اشخاص و شرکتهای ترکیهای، صهیونیستی و فرانسوی دخیل در این فرآیند از سوی آمریکاییها انجام نشد.
زمانی که نماینده روسیه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل فیلمی از صف طویل تانکرهای نفتکش که به وسیله پهپادها گرفته شده بود را نشان داد، همگان متوجه این تجارت مرگ شدند.
در نهایت باز هم بمبارانهای ارتش روسیه بود که سبب شد تا تانکرهای داعش جرات حرکت به سمت مرزهای ترکیه را پیدا نکنند. این تجارت مخفیانه هماکنون به شکل دیگری توسط برخی نیروهای تحت حمایت آمریکا دنبال میشود.
*تحریمها ادامه نبرد تروریستها با دولت قانونی سوریه است
شکی نیست که لولهها و میادین استخراج نفت و گاز نقش مهمی در آینده سوریه پس از جنگ ایفا خواهند کرد و آمریکاییها از هم اکنون جنگ در این حوزه را آغاز کردهاند.
ساختار انرژی به خصوص کریدورهای صادرات گاز در منطقه همچنان در حال شکلگیری هستند و خاک سوریه به طور حتم نقش کلیدی در آن ایفا خواهد کرد. از این رو تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه شرکتهای روسی و ایرانی را میتوان امتداد همان نبرد اطلاعاتی و امنیتی دانست که سالهای پیش محور عبری-عربی-غربی بهمنظور جلوگیری از تبدیل شدن سوریه به یک هاب گازی در منطقه آغاز کرد.
شاید دیر نباشد که لولههای گاز از داخل خاک عراق و از شهر ابوکمال به سمت دمشق و تدمر و از آنجا به ساحل مدیترانه کشیده شود. این مسیر هم اکنون در اختیار ایران و متحدان آن است. حتی شاید استخراج نفت در بیابان بادیه نیز با شراکت چینیها آغاز شود.
شاید تمام اینها در ابتدا ایدههایی دور از ذهن به نظر رسد، اما حالا با پیروزی دولت سوریه و متحدانش و شکلگیری کریدوری به سمت مدیترانه، آمریکاییها تخریب آن را با تحریمهای جدید آغاز کردهاند.