اگر آمریکا به سمت ایران بچرخد
دکترین سیاست خارجی آمریکا، مبنی بر تمسک به دیکتاتورهای بیرحم، احیانا به دلایل بسیار کوتهبینانه، توسط فرانلکین روزولت طراحی شد. او در سال ۱۹۳۹ درباره آناستازیو سوموزا، دیکتاتور نیکاراگوئه، گفته بود که “شاید سوموزا حرامزاده باشد، اما حرامزاده خودمان هست”.
در پی قتل فجیع جمال خاشقجی، روزنامهمنتقد عربستانی، در کنسولگری عربستان در استانبول، وجهه این کشور در جامعه جهانی به شدت آسیب دیده و بسیاری از ناظران حکومت عربستان را یک “رژیم یاغی” توصیف کردند که آمریکا باید در روابط با آن بازنگری کند. از سوی دیگر، برخی حتی خواستار چرخش آمریکا به سوی ایران شدند.
به گزارش فرارو، کشته شدن خاشقجی، این کشور را با یکی از بدترین بحرانهای تاریخش مواجه کرده است. بحرانی که ممکن است روابط استراتژیکش با مهمترین متحدش، یعنی آمریکا، را تحت الشعاع قرار بدهد. اوه بات، اقتصاددان پژوهشگاه گلوبالیست، طی یادداشتی در مجله گلوبالیست، خواستار بازنگری در روابط واشنگتن با ریاض و چرخش آمریکا به سمت ایران شد و نوشت: “در پی قتل جمال خاشقجی، یک نیاز عمیقی برای یک بازنگری اساسی در سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه پدید آمده است”.
بات افزود: “عمیقا مایه طنز است که وفاداری پیوسته آمریکا به شاهزادگان آدمکش سعودی، تا حدودی توسط بیثباتی در بازار جهانی نفت توجیه میشود. این بیثباتی تاحدود زیادی نتیجه اقدام شکستخورده آمریکا برای اعمال تحریمهای زیاد بر ایران بود. دولت ترامپ سعی میکند با قطع دسترسی ایران به بازار جهانی نفت، اقتصاد ایران را به فروپاشی بکشاند و امیدوار است تغییر رژیم اتفاق بیافتد”.
این اقتصاددان با بیان اینکه سعودیها بهتر از ایران نیستند، ادامه داد: “تا جایی که من میدانم، برخلاف سعودیها، ایران برای حمله به آمریکا از طریق کشتارهای عمومی پیچیده، تروریستهایی اعزام نکرده است”.
از دیدگاه بات، “تمسک به رژیم آدمکش شاهزادههای سعودی مانند تمسک به رژیم آدمکش شاه ایران در دهه ۱۹۷۰ است”. امری که به گفته این کارشناس، نتیجه عکس میدهد. دکترین سیاست خارجی آمریکا، مبنی بر تمسک به دیکتاتورهای بیرحم، احیانا به دلایل بسیار کوتهبینانه، توسط فرانلکین روزولت طراحی شد. او در سال ۱۹۳۹ درباره آناستازیو سوموزا، دیکتاتور نیکاراگوئه، گفته بود که “شاید سوموزا حرامزاده باشد، اما حرامزاده خودمان هست”.
به نوشته بات، در آن زمان جانبداری از سوموزا یا شاه یک سوءمحاسبه فاجعهبار بود و در مورد عربستان هم فاجعهبار خواهد بود. در حقیقت، حمایت بیامان آمریکا از سوموزا برای مدت طولانی، دیکتاتوری کمونیستی دانیل اورتگا را در نیکاراگوئه بر سرکار آورد. اکنون هم ممکن است این ماجرا در عربستان تکرار شود. فهمیدن هرجومرج عربستان، دشوار است، اما تسلیم شدن به سعودیها، نه استراتژیک است و نه منافع امنیتی آمریکا را تامین میکند.
بات در ادامه، امکان مصالحه بین ایران و آمریکا را مطرح میکند. او معقتد است که تعامل آمریکا با ایران پیچیده خواهد بود چرا که در کنگره آمریکا مخالفت با این چرخش سیاستی، شدید خواهد بود. اسرائیل هم خشمگین خواهد شد.
طبق پیشنهاد این کارشناس، مصالحه با ایران باید به شکل تدریجی اتفاق بیافتد.
بات با اشاره به مزایای بهبودی روابط آمریکا با ایران، نوشت: ” آمریکا از نظام ایران حمایت نخواهد کرد بلکه، به عنوان گام اولیه، نوعی حالت عادی بین دو کشور برقرار خواهد کرد. این اهرم آمریکا بر ایران را افزایش میدهد. اگر چه نمیتوان درباره این منفعت اغراق کرد”.
دومین منفعت این است که مصالحه بین واشنگتن و تهران، یک پیام جدی به عربستان ارسال خواهد کرد و به آل سعود خواهد گفت که اوضاع دیگر مثل گذشته نیست. این فشار آشکار خواهد کرد که عربستان برای مهار تروریسم، که ریشههای آن در عقاید تندروی علمای عربستان نهفته است، باید بسیار بیشتر تلاش کند. سومین منفعت این است که آمریکا خودش را در منطقه دلال قدرت خواهد کرد. آمریکا با برقراری روابط با عربستان و ایران، بر اقدامات خارجی آنها نفوذ بیشتری بدست خواهد آورد. صرف تلاش برای برقراری روابط نزدیکتر با ایران، به جاهطلبیهای سعودی ضربه سختی وارد خواهد کرد.