تحریمها با نفت ایران چه میکند؟
دولت آمریکا در ماجرای تحریم نفتی ایران، در کنار تحرک رسانهای و روانی، اقدامات عملی گستردهای را برای جایگزینی نفت صادراتی ایران و به دنبال آن جلوگیری از اعمال فشار افزایش قیمت نفت در پی کاهش فروش نفت ایران در بازارهای جهانی و به عبارتی کاهش اثرات منفی و هزینههای همکاری کشورها و شرکتهایی که با ایران قطع همکاری میکنند، در پیش گرفت…
علیرضا سلطانی کارشناس اقتصاد انرژی در روزنامه شرق نوشت: کمتر از دو هفته به آغاز رسمی تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران مانده و درعینحال، تردیدها به محققشدن اهداف پیشبینیشده ترامپ برای محدودکردن فروش نفت ایران، بهویژه بهصفررساندن آن، افزایش یافته است. در بروز این شرایط و پیامدهایی که میتواند برای فروش نفت ایران در پی داشته باشد، موارد زیر درخور توجه است:
۱- به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ایده بهصفررساندن فروش نفت ایران از سوی ترامپ از ابتدا بیش از آنکه مبتنی بر منطق و واقعیتهای بازار بوده باشد، بیشتر یک حرکت تبلیغاتی برای تقویت بُعد رسانهای و سیاسی بینالمللی تحریمها با دو هدف مشخص بهآشوبکشاندن فضای اقتصادی و سیاسی داخلی ایران و جریانسازی بینالمللی برای بزرگ نشاندادن اهمیت و ابعاد تحریمهای یکجانبه آمریکا و پرکردن خلأها و ابزارهای قانونی و سیاسی تحریمهای جدید نسبت به تحریمهای گذشته است. اگرچه ترامپ با رسانهها میانه خوبی ندارد، اما خودش به همراه تیم سیاست خارجی و امنیتیاش به صورت مستقل حضور فعالی در فضای رسانه دارند؛ بنابراین یک بُعد مهم اجرائی موج جدید تحریمهای آمریکا، رسانهای و متکی بر جریانسازیهای روانی است؛ بعدی که اگرچه در کوتاهمدت در داخل ایران اثرگذار بوده، اما قطعا اثرگذاری آن در حوزه بینالمللی با برخورد تقابلی کشورهای مختلف و حتی متحدان سنتی آمریکا از یک سو و روشنشدن ابعاد و زوایای اجرائی تحریمها در میانمدت از سوی دیگر، اثر خود را از دست خواهد داد.
۲- دولت آمریکا در ماجرای تحریم نفتی ایران، در کنار تحرک رسانهای و روانی، اقدامات عملی گستردهای را برای جایگزینی نفت صادراتی ایران و به دنبال آن جلوگیری از اعمال فشار افزایش قیمت نفت در پی کاهش فروش نفت ایران در بازارهای جهانی و به عبارتی کاهش اثرات منفی و هزینههای همکاری کشورها و شرکتهایی که با ایران قطع همکاری میکنند، در پیش گرفت. به این شرایط، تأثیرپذیری منفی رأیدهندگان آمریکایی از افزایش هزینه حاملهای انرژی را نیز باید اضافه کرد که برای شخص ترامپ این مسئله از اهمیت بسیاری برخوردار است. براین اساس، ترامپ و تیم امنیتی او، حساب زیادی روی عربستان سعودی برای جبران هزینههای تحریم نفتی ایران از طریق افزایش تولید نفت به صورت یکجانبه و همچنین در قالب اوپک باز کرده بودند. اعمال فشار بر اوپک برای افزایش تولید در آستانه تحریمهای نفتی آبانماه، با وجود تلاش ائتلاف سعودی بیفایده ماند و تاکنون اوپک در مقابل هجمهها و فشارهای سیاسی و روانی ترامپ مقاومت کرده است. اقدامات یکجانبه عربستان نیز در شرایط حاضر با توجه به ناتوانی در تولید پایدار نفت در کوتاهمدت و تکیه بر ذخایر تولیدی نفت که جوابگوی انتظار آمریکا برای جایگزینی مقادیر درخور توجه نفت ایران نیست، ترامپ را با دردسر مواجه کرده است. آنچه این دردسر را در دو هفته اخیر بیشتر کرده، ماجرای قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی است که حادثهای پیشبینینشدنی برای هیئت حاکمه آمریکا به حساب میآید؛ ماجرایی که عملا قدرت مانور آمریکا و عربستان علیه ایران را بهشدت کاهش داده است.
۳- نتیجه عملی اقدامات رسانهای ترامپ در تحریمهای نفتی و تکیه صرف بر نقشآفرینی عربستان و تأثیر ماجرای خاشقجی در مناسبات خارجی عربستان، تلاطم و آشفتگی بازار نفت با وجود پیشبینی ترامپ است که میتواند مشتریان سنتی و پایدار نفت ایران را از یک سو و کشورهای اروپایی را از سوی دیگر در اجرای طرح حمایتی از ایران در مقابل آمریکا برای ادامه خرید نفت ایران مصمم کند. این شرایط، انسجام و قوام سیاستها و برنامههای تحریم نفتی آمریکا علیه ایران را از هماکنون پیش از اجرای عملی تحریمها از بین برده و آن را متزلزل کرده است و این فرصت مناسبی برای ایران است تا از کاهش درخور توجه فروش نفت در کوتاهمدت جلوگیری کند. بهطور قطع، مقامهای آمریکایی در شرایط حاضر به صورت ناگفته مجبور هستند برای حفظ ثبات بازار نفت در آستانه انتخابات کنگره، از برخی فشارها به مشتریان نفت ایران کوتاه بیایند؛ به این معنا که یا چشم روی برخی از خریدهای نفت ایران ببندند یا اینکه معافیتهای ناگفتهای را اعمال کنند.
۴- تمدید فرصت FATF به ایران برای اعمال اصلاحات مدنظر در ساختار بانکی خود، به همراه بسته حمایتی اتحادیه اروپایی که در روزهای آینده از آن رونمایی خواهد شد، ظرفیتهای مناسبی برای مقابله با سیاستهای تحریمی آمریکا و ادامه فروش نفت ایران به مشتریان آسیایی است.
این شرایط سبب میشود مشتریان نفت ایران نسبت به ادامه خرید نفت ایران احساس امنیت بیشتری کنند؛ بنابراین در چشمانداز کوتاهمدت سه تا چهارماهه، نهتنها ترامپ به خواسته خود، یعنی بهصفررساندن فروش نفت ایران نخواهد رسید، بلکه میزان فروش نفت ایران نسبت به شرایط غیرتحریمی، افتی کمتر از ۳۰ درصد را تجربه خواهد کرد. در این بین، فروش نفت به مشتریان کمترشناختهشده و در محمولههای کوچک، فروش به مشتریان سنتی با شرایط خاص و جذاب، تهاتر نفت با کالا و بهرهگیری از ظرفیتهای بخش خصوصی داخلی برای فروش نفت، ابزارهایی هستند که ایران میتواند برای حفظ فروش نفت خود در شرایط جدید آنها را مرکز توجه قرار دهد.
۵- شرایط یادشده به این معنا نیست که ترامپ و تیم ضدایرانی او از سیاست اعمال فشار بر ایران بهخصوص در حوزه تحریم نفتی کوتاه آمده است. بهطور قطع ترامپ همه راههای لازم را برای تحریم نفتی ایران، البته با محاسبه هزینههای آن دنبال میکند، اما شاید تحرکات او تا زمان انتخابات کنگره، یعنی شش نوامبر (۱۵ آبان) به تأخیر بیفتد. نتیجه انتخابات و پیروزی حزب او در مجلس نمایندگان و حفظ اکثریت در مجلس سنا، میتواند ترامپ را به اعمال فشار بیشتر نفتی مصمم کند، در غیر این صورت، ترامپ در ادامه این راه با مشکلات زیادی مواجه میشود. ایران باید برای فرار از فشارهای تحریم نفتی آمریکا، برای هر دو وضعیت برنامه داشته باشد. بهطور قطع، شکست جمهوریخواهان در انتخابات آینده سیاستهای تحریمی دولت آمریکا علیه ایران را بیشتر متزلزل میکند و این فرصتی است که ایران میتواند از آن برای تداوم فروش نفت استفاده کند.