چسبندگی عجیب به صندلی های مدیریتی؛ آیا فقط حضرت عزرائیل می تواند این مشکل را حل کند؟
بسیاری از نهادها و سازمان ها اجرای قانون منع به کاری گیری بازنشستگان را به تعویق انداخته و امیدوار هستند که بتوانند این موضوع را یک بار دیگر در دستور کار مجلس قرار داده و حساب خود را جدا کنند.
به گزارش نامه نیوز : حدود سه ماه از تصویب قانون منع بکارگیری بازنشستگان گذشته و نتیجه «هیچ» است. قرار بود ١٧ استاندار، ٨٠ معاون استاندار و ١٢٠٠ مدير بازنشسته از رده خارج شوند تا پیری دولت و دیگر نهادها جبران و به جوانان فرصت داده شود اما این طور که معلوم است آقایان به این سادگی ها از روی صندلی های خود بلند نخواهند شد. هیچ کس عزم رفتن ندارد. بسیاری از سازمان ها و نهادها در تلاش هستند تا به جمع استثناها پیوسته و حساب خود را از دیگران جدا کنند.
مساله ماندن یا شهردار اصلاح طلب تهران در روزهای اخیر، بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و سر و صدا به پا کرده است. دلیلش احتمالا این است که جلسه مجمع نمایندگان امید برای رایزنی و یافتن راهکاری که افشانی را ماندی کند؛ در خفا نماند و به رسانه ها کشید. این طور که معلوم است اما اصلاح طلبان تهران تنها کسانی نیستند که از اضافه شدن یک تبصره به قانون و ایجاد استثناءهای جدید استقبال می کنند. آنطور که محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران گفت،برخی نهادهای دیگر هم همین نظر را دارند و در حال رایزنی هستند. منابع خبری از تعویق در اتمام فعالیت مدیران بازنشسته در صدا و سیما خبر می دهند و احتمالا در بسیاری از سازمان های دیگر هم همین وضعیت حاکم است.
اینکه چرا رسانه ها این مساله را به شهرداری تهران محدود کرده و مدیران پایتخت را تنها مقاومت کنندگان در برابر قانون تصویب شده معرفی می کنند ، بحث دیگری است اما باید دید که آیا این مقاومت های بر پایه چه استدلال ها منطقی است.
رئیس شورای شهر تهران گفته بود که که نهادهایی مثل وزرات اطلاعات بعد از رفتن بازنشستگان نیروهای توانمند خود را از دست خواهند داد. سوال اینجا است که آیا نهادها و سازمان های مختلف در جمهوری اسلامی ایران طی چهل سال گذشته هیچ گونه کادرسازی و تربیت نیرو انجام نداده اند؟ به فرض وجود این ضعف نیز باید پرسید که آیا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی اطلاع و درک صحیحی از وضعیت سازمان ها و ارگان های مختلفی نداشته اند؟ چرا پیش از تصویب قانون مورد بحث به این مهم توجه نشده است؟
با این شرایط، نکته قابل توجه این است که اصرار و پافشاری بر اجرای این قانون چه ثمراتی خواهد داشت. حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور همین چند روز قبل در توییتی به یکی از پیامدهای احتمالی پرداخته بود. آشنا نوشته بود « مراقب باشیم! نکند با هزار بدبختی بازنشستگان را از روی صندلی بلند کنیم ولی آنها نوچههایشان را به جای خود بنشانند.»
این دغدغه از همان سه ماه قبل مطرح شده بود. بعد از تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان شاهد بودیم که بسیاری از کاربران فضای مجازی به این نکته اشاره و درباره اینکه چه کسانی و چه طور جایگزین مدیران بازنشسته می شود، ابراز نگرانی کردند. کاربران نگران اما خیلی زوده نگران شده بودند و فکرش را نمی کردند که آقایان بازنشسته اینطور به صندلی های خود چسبیده باشند. این چسبندگی تنها مورد اعتراض مردم نبوده و تا حدی است که صدای برخی از مسئولین و چهره های سیاسی هم درآمده است. نمونه اش همین اظهارات اخیر محمدرضا باهنر که گفته بود «حضرت عزائیل باید به داد ما برسد که برخی از کرسی مسئولیت جدا شوند».
حال باید منتظر ماند و دید که قانون منع به کاری بازنشستگان می تواند زحمت حضرت عزرائیل را کم کرده و برخی را به خانه بفرستند یا خیر. به هر حال میل به مستثنی شدن ادامه دارد و به گفته محسن هاشمی رایزنی ها در این باره تمام نشده است. هواداران ماندن افشانی در شهرداری تهران دست به دامان وزیر کشور شده و منتظر اعلام نظر وی طی هفته آتی هستند.
آنطور که او گفته است، برخی نهادها نیز دست از تلاش نکشیده و قصد دارند این مساله را با قید دو تا سه فوریت در دستور کار مجلس قرار داده و مستثنی شود. شاید اگر بهارستان نشینان از همان اول استثنائی قائل نشده بود کار به اینجا نمی رسید و پروسه فرصت دادن به جوانان اینقدر طولانی نمی شد.