اصولگراها با کدام چهره ها باید وارد کار انتخاباتی شوند؟

تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: آقای رئیسی و آقای قالیباف اگر محوریت یک کاری قرار بگیرند، برای خودشان کار می کنند اما افرادی مثل آقای باهنر وقتی وارد کاری می شوند برای آن است که یک جریان را جلو ببرند.

به گزارش نامه نیوز، اصولگرایان در حال بازتعریف فعالیت تشکیلاتی خود هستند. جمنا با وجود مقاومت های فراوان در مقابل منحل شدن، در نهایت نتوانست برای انتخابات مجلس توجه نیروهای اصولگرا را به خود جلب کند بنابراین طرحی جدید در حال شکل گیری است. سیدابراهیم رئیسی از مدت ها پیش جلساتی را با بزرگان جریان برگزار کرد تا نظر مثبت آنها را برای همگرایی جلب کند، گویا این جلسات نتیجه بخش بوده و قرار است شورای وحدتی با محوریت او شکل بگیرد اما تا چه میزان اصولگرایان می توانند به نتیجه بخشی و ماندگاری تشکیلات جدید امیدوار باشند. این سئوال را با احمد بخشایش اردستانی به گفتگو نشستیم.

براساس خبرهایی که آقایان ترقی، باهنر و میرتاج الدینی بیان کردند «یک ساختار جدید تشکیلاتی در جریان اصولگرا در حال طراحی است»، به نظر شما برای اینکه مکانیزم کار تشکیلاتی جدید به سرنوشت جمنا دچار نشود و ماندگار باشد، اصولگرایان باید چه مولفه هایی را مدنظر قرار دهند؟

امروز ظرفیت رأی اصلاح طلبان تمام شده چون مردم به شدت از عملکرد دولت روحانی ناراحت هستند، در صورتی که جریان مستقل سوم وجود نداشته باشند، مردم مجبورند به جریان رقیب اصلاح طلبی رأی دهند اما جریان اصولگرایی هر حرکتی انجام دهد، فقط برای یک انتخابات مناسب است چون اصولگرایان حرف نو ندارند، می خواهند در انتخابات آتی با اسم نو بیایند، بعد هم که انتخابات تمام شد، حرکت پیروز کم کم رو به اضمحلال می رود و در انتخابات بعد دوباره با یک نام جدید می آیند. امروز نیز اصولگرایان رقابت درون گروهی دارند و علاقمندند کار را از دست جمنا دربیاورند تا خودشان به عنوان فرمانده مطرح شوند چون در جریان اصولگرایی بحث پدرخوانده بودن و گادفادری است، یعنی اینکه چه کسی به عنوان پدر معنوی جریان سیاسی مطرح شود.

الان صحبت می شود که آقای رئیسی می خواهد محور کار تشکیلات جدید در جریان اصولگرایی باشد، بر همین اساس نیز جلساتی را با شخصیت هایی همچون سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمدرضا باهنر، غلامعلی حدادعادل و محسن رضایی برگزار کرده است. به نظر شما این حرکت جدید چه خروجی خواهد داشت؟

درست است آقای رئیسی چنین جلساتی را می گذارد اما تفکر آیت الله سیستانی نهایتا به ایران سرایت می کند و کم کم جا می افتد، ایشان گفته «کسانی که در حکومت بودند برای نخست وزیری عراق نیایند». معتقدم توده مردم مسئولان را به چشم دزد نگاه می کنند بنابراین هر کس در ایران پست بگیرد بعدا به دردسر می افتد.

اگر آقای رئیسی نخواهد خود به صحنه بیاید، آیا می تواند محوریت کار تشکیلاتی اصولگرایی را به عهده بگیرد؟

تا آنجاکه من می‌دانم آقای رئیسی و آقای قالیباف اگر محوریت یک کاری قرار بگیرند، برای خودشان کار می کنند اما افرادی مثل آقای باهنر وقتی وارد کاری می شوند برای آن است که یک جریان را جلو ببرند.

اگر آقای رئیسی محور کار تشکیلاتی قرار بگیرد، آن کار نتیجه می دهد یا شکست می خورد؟

مردم خسته هستند، تیم روحانی خرابی زیادی به بار آورد، در آینده هر کس پُست بگیرد این پُست بلای جانش خواهد بود. الان اگر از خود آقای رئیسی بپرسید، می گوید «من بهترین ظرفیت را دارم» البته همه چنین ادعایی دارند اما خیلی باید زحمت کشید تا این چهره دوباره جابیفتد که اگر بیاید کاری می کند کارستان.

اما آقای رئیسی 16 میلیون رأی آورده بود؟

این مهم نیست. در تمام دنیا همین طور است که اگر کسی در انتخاباتی شکست خورد دیگر از صحنه سیاست خداحافظی می کند.

برای آنکه ظرفیت انتخاباتی اش می سوزد؟

ظرفیت انتخابات ریاست جمهوری این طور می شود اما انتخابات مجلس بحث دیگری دارد. معتقدم همان طور که در عراق آیت الله سیستانی توصیه کرد چهره جدید نخست وزیر شود، در ایران نیز باید چهره جدید به صحنه انتخابات ریاست جمهوری بیاید.

آقای رئیسی می تواند به اصولگرایان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کمک کند؟

می تواند کمک مالی انجام دهد.

منظور شبیه کاری است که آقای ناطق در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب انجام داد و در قالب آن تشکیلات اصولگرایان توانستند شورای شهر دوم تهران و انتخابات مجلس هفتم را ببرند.

انتخابات ریاست جمهوری سال 76 نقطه عطفی در عرصه سیاسی کشور محسوب می شود چون ادوار قبل از آن انتخابات نبود. اوضاع کنونی را نیز نباید با دوره های گذشته مقایسه کرد چون دیگر موضوع انتخابات بقا و غیر بقا شده است. کسی که مثل آقای روحانی پیروز شود، پُست و مقام بلای جانش می شود و بعد از مدتی مردم او را فحش می دهند، کسی هم که می بازد بهتر است خداحافظی کند. انتخابات مجلس نیز فقط در تهران، اصفهان و مشهد رقابت سیاسی است، در بقیه حوزه های انتخابیه مباحث قومیتی معادلات رقابت را شکل می دهند.