مماشات پلیس با مشکلات عمومی به قیمت سلامتی مردم!
در مقاطعی که آلودگی هوا یا ترافیک، نفس شهروندان را تنگ و زندگی را به کامشان تلخ میکند، اولین راه حلی که مسئولان و کارشناسان ارائه میدهند استفاده از حمل و نقل عمومی است؛ راهکاری که ظاهرا مسئولان هم اعتقاد چندانی به سالم بودنش ندارند!
اهمیت استفاده از حمل و نقل عمومی برای حل مشکلات شهرهایی مانند تهران بر کسی پوشیده نیست، اما باید این نکته را هم یادآور شد که هنگامی که صحبت از حمل و نقل عمومی میکنیم، منظورمان یک حمل و نقل عمومی با کیفیت و سالم است که بتواند از مشکلات شهری بکاهد، نه حمل و نقلی که خودش قوز بالا قوز شود.
همه کارشناسان و مسئولان در شرایطی مردم را به استفاده از حمل و نقل عمومی تشویق میکنند که حمل و نقل عمومی در بسیاری از نقاط کشورمان، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد؛ عقب ماندگیای که ابعادش آنچنان وسیع است که بی کیفیتی و استاندارد نبودن حمل و نقل عمومی در کشورمان، آن را به یکی از منابع اصلی آلودگی هوا تبدیل کرده است.
یک روی ماجرا بخش “کمی” آن است که به کمبودهای حمل و نقل عمومی اشاره دارد. در حال حاضر تنها در تهران بیش از دو هزار واگن قطار و پنج هزار اتوبوس در حمل و نقل عمومی کمبود داریم. کمبودی بزرگ که در هجوم تلخ مردم به سمت واگنهای قطار و اتوبوسهایی که تا سقف پر هستند، به چشم میخورد، اما خبری از رفع آن نیست.
اما کمبودهای عدد و رقمی قضیه فقط یک سوی آن است و در سوی دیگر، “کیفیت” پایین حمل و نقل عمومی قرار دارد، که تقریبا همیشه از آن چشم پوشی میشود. کمبودی که البته به راحتی و مبلمان درون این وسایل یا حتی سیستم گرمایش و سرمایش آنها محدود نمیشود و در دود سیاه و غلیظی که از اگزوز اتوبوسها خارج میشود نیز مشهود است؛ اتوبوسهایی که قرار است استفاده از آنها موجب پاک شدن هوای شهرها شود، اما اغلبشان جور چندین دستگاه خودروی سواری در تولید آلایندههای هوا را به دوش میکشند.
نقیصهای بزرگ که ظاهرا قرار نیست جدی گرفته شود که اگر این گونه بود، فیلترهای ویژه اگزوز اتوبوس ها، دست کم در شهرهای بسیار آلودهای مانند تهران جدی گرفته میشد و پلیس از تردد خودروهای آلاینده جلوگیری به عمل میآورد. اما براستی چرا این گونه نمیشود و پلیس که به معاینه فنی خودروهای سواری حساس است، به حمل و نقل عمومی کاری ندارد؟
پاسخ این سوال را میشود لابهلای سخنان چند روز قبل رییس پلیس تهران بزرگ دریافت که در خصوص معاینه فنی اتوبوسهای شهری گفت: «بخش زیادی از اتوبوسهای شهری فاقد معاینه فنی هستند و اگر قرار باشد طبق قانون با این اتوبوسها برخورد شود باید تعداد زیادی از آنها را متوقف کنیم.»
سردار حسینی با بیان اینکه بسیاری از این اتوبوسها از نظر پلاک هم مشکل دارند، به ایلنا گفت: «بخش زیادی از آلودگی هوا ناشی از این اتوبوسها است، چرا که به صورت دائم در طول روز در حال حرکت هستند، اما ما به دلیل اینکه این اتوبوسها در حال خدمت رسانی به مردم هستند با اغماض بیشتری با آنها برخورد میکنیم و امیدواریم که شهرداری نیز همکاری لازم برای نوسازی ناوگان اتوبوسرانی را داشته باشد.»
آنگونه که از آمارها پیداست، حدود نیمی از اتوبوسهای شهری فرسوده هستند و استانداردهای حداقلی برای رفت و آمد در شهر را ندارند، اما علی رغم مشکلات موجود نیروهای پلیس و شهرداری چشم خود را به روی این مشکلات بسته اند و برخلاف رویه شان در برخورد با مردم، با اغماض و مدارا با یکدیگر تعامل میکنند. تعاملی از جنس مماشات.
اینجاست که باید پرسید این اهمال کاریها به چه قیمتی صورت میگیرند؛ به قیمت بازی با جان مردم؟ اصلا مگر سلامتی مردم شوخی است که درباره آن اغماض میشود؟ آیا مجوزی به امثال پلیس داده شده تا با مردم برخورد کند، اما با نهادها مماشات؟ به مسئولان شهری و نمایندگان شورا چه؛ آیا آنها فراموش کرده اند که مجموعه تحت امر یا نظارتشان، در آلودگی هوا سهم دارد؟
با شرایط مطرح شده باید این نکته را به مسئولان شهری متذکر شد که آنها اگر به دنبال حل مشکلاتی مانند آلودگی هوا و ترافیک هستند باید قبل از هر چیزی کمیت و کیفیت حمل و نقل عمومی کشور را بالا ببرده اند، در غیر این صورت تلاشهای آنها برای فرهنگ سازی برای استفاده از حمل و نقل عمومی راه به جایی نمیبرد.